رسالة الطیر

شهاب‌الدین یحیی سهروردی (۵۴۹–۵۸۷ ق / ۱۱۵۴–۱۱۹۱ م)، رسالة الطیر[۱] را در تداوم و بسطِ، رسالة الطیر[۲] ابن سینا[۳] به زبان فارسی نگارش کرده‌است.

رسالة الطیر ویرایش

سهروردی در رسالة الطیر، با به‌کارگیری زبان پرندگان که قبلاً نیز ابن سینا، عطار نیشابوری و احمد غزالی آن را به کار برده بودند، به زبان رمز شماری از تعالیم معرفتی را بیان

می‌کند.[۴]

مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَیٰ ویرایش

پیامبر اسلام (ص) در موقع دیدن آیت کبرای الاهی دیدگانش منحرف نشد و سرپیچی نکرد.[۵] آواز برآمد که قصد رفتن باید کرد، ماندن عمر ضایع کردن است. گرچه زیبایی راه فوق‌العاده وسوسه انگیز است.[۶][۷]

مرگ را دوست دارید تا زنده مانید ویرایش

منظور سهروردی از به کار بردن " مرگ را دوست دارید تا زنده مانید "[۸] فنا صوفیانه است، مرگ و زادنِ مجددی است که سهروردی، آن را در شعری وصف می‌کند:[۹]

گر پیشتر از مرگ طبیعی مردی - بر خور که بهشت جاودانی بردی

ور زانک درین شغل قدم نفشردی - خاکت بر سر که خویشتن آزردی

بمیر ای دوست پیش از مرگ اگر می زندگی‌خواهی - که ادریس از چنین مردن بهشتی گشت پیش از ما - سنایی[۱۰]

غزل ۹۴۱ دیوان شمس:

به امرِ «موتوا من قبل ان تموتوا» ما - کنیم همچو محمّد غزایِ نفس جُهود[۱۱]

غزل ۱۱۳۳ دیوان شمس:

چو در حیات خود او کشته گشت در کف عشق - بامر موتوا من قبل ان تموتوا زار[۱۲]

اشراق ویرایش

نظام معرفت شناختی سهروردی متکی بر آن نوع از حکمت است که با به‌کارگیری تعالیم اشراقی[۱۳] حاصل می‌شود.[۱۴]

ادراک انسان افزون بر داده‌های حواس و بر برهان‌های منطقی و دانش مستلزم اشراق درونی و روشن‌شدگی و بینش درک جوهر جهانی اسرارآمیزی است که برای آسان شدن کار، دائو نامیده شده.[۱۵]

تغییرات سطح آگاهی و رسیدنِ به اشراق، تجارب مختلفی از ادراک را بیان می‌نمایند.[۱۶]

حیطهٔ ادراک حسیِ مستقیم به وسیلهٔ جان و ذات آگاهی که مستقل از اندام‌های حسی جسمانی می‌باشد: در این حیطه فعالیت جسم انسان که خود حاوی اعضای حسی ادراکی می‌باشد به صورت موقت و توسط جان (و به علت تقویت، پرورش و غلبهٔ فعالیت و آگاهی جان) به حالت تعلیق در می‌آید و جان که بخشی از آگاهیِ کلی و مطلق است، به صورت مستقیم و به ذات خود (که آگاهی و دانستن مطلق می‌باشد) شروع به ادراکی بسیار وسیع تر و عمیق‌تر از ادراک‌های وابسته به حواس نموده و دریافت‌های حسی ادراکی آن مستقل از جسم و اندام‌های حسی جسمانی می‌باشد.[۱۷]

اصول منتج از رسالة الطیر ویرایش

  1. این خاکدان برای روح انسان در حکم زندان است.
  2. لزوم سفر روح به سوی نورالانوار
  3. فضل الهی در تجربیات معرفتی شامل حال سالک است.
  4. رهایی از زندان عالم مادی، تجربه ادراکهای برتر را در پی خواهد داشت.[۷]

جستارهای وابسته ویرایش

منابع ویرایش

  1. https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/13562
  2. https://article.tebyan.net/283463
  3. دانشنامهٔ بریتانیکا، سرواژهٔ Avicenna، بازدید: نوامبر ۲۰۰۸
  4. رضوی، مهدی امین رضوی، سهروردی و مکتب اشراق، ترجمه دکتر مجدالدین کیوانی – تهران: نشر مرکز 1377 صفحه 42
  5. قرآن مجید، آیه 17 سوره نجم
  6. سهروردی، شهاب‌الدین یحیی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، جلد سوم، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1380صفحه 203
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ رضوی، مهدی امین، سهروردی و مکتب اشراق، ترجمه دکتر مجدالدین کیوانی – تهران: نشر مرکز 1377 صفحه 46
  8. سهروردی، شهاب‌الدین یحیی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، جلد سوم، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1380صفحه 199
  9. سهروردی، شهاب‌الدین یحیی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، جلد سوم، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1380صفحه 395
  10. https://ganjoor.net/sanaee/divans/ghaside-sanaee/sh7/
  11. مولوی، مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی) دیوان کبیر شمس، 1جلد، طلایه - تهران، چاپ: اول، 1384. غزل 941
  12. مولوی، مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی)، دیوان کبیر شمس، 1جلد، طلایه - تهران، چاپ: اول، 1384. ص 447 – غزل 1133
  13. Sajjad Rizvi. «Avicenna (Ibn Sina)». Internet Encyclopedia of Philosophy (به انگلیسی). دریافت‌شده در ۲۰۱۷-۰۹-۲۷.
  14. رضوی، مهدی امین، سهروردی و مکتب اشراق، ترجمه دکتر مجدالدین کیوانی – تهران: نشر مرکز 1377 صفحه 47
  15. -- لائوتزو؛ تائو ته چینگ؛ دائو راهی برای تفکر؛ ترجمه ع پاشایی- تهران: نشر چشمه،1387. چاپ چهارم. صص 278 و279
  16. مباشری، محبوبه، وحدت قوا در اشعار مولانا (شرح بیتی از مثنوی)، مباشری، محبوبه، علوم انسانی دانشگاه الزهرا (س)، زمستان 1382 و بهار 1383، شماره 48 و 49 (علمی-پژوهشی) از 181 تا 212
  17. جغتایی، دکتر محمدتقی؛ ویکتوریا الهیاری ،انوار فیض الهی و حس آمیزی از نگاه مولانا، تازه‌های علوم اعصاب، فصلنامه مقاله‌های علمی، پاییز 1394، شماره 51، صفحه 51