صادق خان اکبر

سیاستمدار ایرانی

صادق خان سردار معتمد (۱۲۵۲ رشت - دی ۱۳۱۱) که با لقب محتشم الملک نیز شناخته می‌شد و نام خانوادگی اکبر را برگزید.

صادق خان سردارمعتمد اکبر
وزیر پست و تلگراف ایران
دوره مسئولیت
آبان ۱۲۹۹ – ۳ اسفند ۱۲۹۹
پادشاهاحمدشاه قاجار
نخست‌وزیرسپهدار رشتی
نماینده مجلس شورای ملی
حوزه انتخاباتیرشت (دوره‌های چهارم، پنجم و هشتم)
اطلاعات شخصی
زاده۱۲۵۲
رشت
درگذشتهدی ۱۳۱۱
ملیتایرانی

صادق خان از مالکان بزرگ گیلان و حاکم، وکیل و وزیر دوره قاجار و پهلوی بود.

زندگی

ویرایش

در سال ۱۲۹۰ (قمری) در رشت به دنیا آمد و پدرش حاجی میرزا مهدی خان امشه‌ای بود. پس از تحصیلات رایج در آن زمان، همچون پسر عمویش فتح الله اکبر (سپهدار اعظم و رئیس الوزرای دوره قاجار)، وارد تشکیلات عموی خود اکبر خان بیگلربیگی مالک معروف و اجاره دار گمرکات شمال ایران در عصر ناصری شد. اندکی بعد به افتخار دامادی وی نایل آمد و پس از درگذشتش، یکی از دو وارث ثروت افسانه‌ای اکبر خان شد. از این تاریخ، صادق خان ابتدا با لقب مجیب السفرا و سپس محتشم الملک به یکی از اعیان طراز اول گیلان بدل شد و به واسطه مردم‌داری و حسن سلوک بسیار مورد توجه اهالی بود. در سلطنت محمدعلی شاه قاجار چندین بار تا آمدن حاکم جدید، اداره امور حکومتی گیلان را عهده دار و ملقب به سردار معتمد شد.

صادق خان پس از اعاده مشروطیت و فتح تهران در سال ۱۲۸۸ خورشیدی که صحنه گردانان اصلی آن، پسر عموهایش میرزا کریم‌خان رشتی، عبدالحسین خان سردار محیی، حسن خان عمید السلطان و... بودند، با فرمان عضدالملک نایب السلطنه رسماً به حکمرانی گیلان منصوب شد.در سال ۱۲۹۳ از رشت به نمایندگی دوره سوم مجلس شورای ملی برگزیده و در آبان ۱۲۹۹ در کابینه پسرعمویش فتح‌الله خان سپهدار اعظم رشتی به وزارت پست و تلگراف منصوب شد و تا کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ در این منصب یود.[۱]

سردار معتمد در روزگار برآمدن رضا خان سردارسپه تا به سلطنت رسیدن او، به ترتیب در سالهای ۱۳۰۱، ۱۳۰۲ و ۱۳۰۹ از رشت به نمایندگی ادوار چهارم، پنجم و هشتم مجلس شورای ملی برگزیده شد و در اواخر دوره هشتم بدرود حیات گفت. حسین دادگر رئیس مجلس شورای ملی هنگام اعلام خبر درگذشت صادق خان اکبر در مجلس گفت:

«این مرد شریف که عفاف و نجابت خانوادگى در طرز رفتارش دیده می‌شد، میان ما مطبوع و در جرگه ما محترم و محبوب بود. مهربانى، مهمان‌نوازى، مکارم اخلاق ایشان را همه روزه دیده و به قدری تکرار شده بود که ما به آن عادت کرده و یک کار جارى و عادى گمان می‌کردیم. طورى که در رفتار خودش ملایم و موقر بود که به همه رغبت و ‌اشتیاق تقلید و بیرون به آن رفتار القا می‌کرد. در زندگانى خویشتن معتقد به مبادی و اصولى بود که از آن منحرف نمی‌گردید. خداپرست و پرعاطفه بود. میان خانواده خودش، بین رفقا و دوستانش متساویاً جنبه پدرى و شفقت داشت. در رنج و خوشى دوستانش شرکت می‌کرد و براى افسردگان با آن رویه نجیب خودش، تسلى و مرهم بود». [۲]

پانویس

ویرایش
  1. اطلاعات هفتگی، شماره 369، شهریور1327، ص6.
  2. «مذاکرات جلسه ۱۲۳ دوره هشتم مجلس شورای ملی دهم دی ۱۳۱۱».[پیوند مرده]

منابع

ویرایش

۱- با اختصار به نقل از «نمایندگان گیلان در مجالس قانونگزاری»، با همکاری هومن یوسفدهی، نشریه گیله وا، شماره ۶۵، ص ۴۰ و ۴۱.