عادلیه
عادلیّه و گاه عادلآباد، نام یکی از باغات بزرگ و تاریخی تبریز در ناحیه شنب غازان بود. عمارات ارغونی و غازانی در این باغ ساخته شد و پس از ساخت و ساز نام این باغ در روی کاخی که در این مکان ساخته شده بود و قسمتی از آن که به بوستان عادلیه شهرت یافت، باقی ماند.
وضعیت تاریخی
ویرایشاولین برخود به نام عادلیه در متون قرن هفتم از جمله تاریخ وصاف[۱] و جامعالتواری[۲] است که؛ عادلیه باغ های بزرگ در ناحیه شنب (شنب غازان امروزی) تبریز بود که از همان اول توجه پادشاهان ایلخانی و مغولان را به خود جلب کرد. این باغ دارای درختان و جویها بود. پادشاهان مغول در این باغ چادرهای خود را میافراشتند.[۳]
نوری اژدری در مورد شنب و باغ عادلیه این ابیات را در کتاب خود آوردهاست:[۴]
به جوی اندرش آب چون لاجورد | همه مرز و بومش گل سرخ و زرد | |
چو باغ ارم خرم و سبز و کش | پر از غلغل بلبل و ساز خوش | |
بر آن مرز زد خیمه سالار شاد | که آن بوم پیوسته آباد باد |
بناهای ساخته شده در عادلیه
ویرایشارغون خان بههنگام ساخت شهر ارغونیه در شنب، این باغ را نقطه مرکزی شهر قرار داده و کاخ و بوستان عادلیه و معبدی بودایی در این محل ساخته شد و شهر در پیرامون آن گشترش یافت.[۵] سپس پسر او سلطان محمود غازان خان نیز پس از رسیدن به سلطنت راه پدرش را ادامه داده و چون اسلام آورده بود معبد بودایی پدرش را به مسجد مبدل ساخت و در کنار کاخ عادلیه عمارت بینظیر شنب غازان با مرکزیت مقبره عظیم خود را بنا نهاد و این عمارت به همراه محلات و باغات اطرافش غازانیه نام گرفت.[۶]
عمارت غازانی
ویرایشاین عمارت شامل: گنبد بزرگ (مقبره غازان خان)، مسجد جامع، خانقاه، مدارس، رصدخانه، بیمارستان، کتابخانه، دارالسیادت، بیتالمتولی، بیتالقانون، حمام و حوضخانه بود و قرنها یک مرکزیت علمی و فرهنگی بهشمار میرفت.[۷]
عاقبت عادلیه
ویرایشعمارات غازانی جز مقبره، مسجد، خانقاه و احتمالاً یکی از مدارس در سال ۱۰۱۹ ه.ق توسط شاه عباس برای جلوگیری از تسلط عثمانیان منهدم شد[۸] و سپس در زلزلههای تبریز ابنیهٔ باقیمانده آسیب فراوان دیده در زلزله سال ۱۱۳۳ ه.ق کاخ عادلیه و در زمینلرزه سال ۱۱۹۴ ه.ق گنبد و عمارات باقی بهکل تخریب شد[۹] و در سالهای بعد در اثر بیتوجهی آثار آن نیز محو شد. امروزی نشانی از باغ عادلیه در شنب غازان نیست و بر روی حدود آن ساختمانهایی چون مدرسه، مرکز بهداشت، مدارس و مسجد ساخته شده و حتی اسمی از آن نیز باقی نماندهاست.
منابع
ویرایش- ↑ عبدالله شیرازی، شرفالدّین؛ تحریر تاریخ وصّاف؛ عبدالمحمد آیتی؛ تهران؛ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ تهران؛ چاپ اول؛ ۱۳۷۲؛ ص. ۲۱۱
- ↑ فضلالله بن عمادالدوله ابوالخیر، رشیدالدین؛ تاریخ مبارک غازانی؛ بهسعی و اهتمام و تصحیح؛ اقلالعباد؛ کارل یان؛ آبادان؛ انتشارات پرسش؛ چاپ اول؛ ۱۳۸۸؛ ص. ۱۱۷
- ↑ نوری اژدری؛ غازاننامه منظوم؛ بهکوشش محمود مدبری؛ تهران؛ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، ۱۳۸۱، ص ۲۲۳.
- ↑ همان
- ↑ فضلالله همدانی، رشیدالدین؛ جامعالتواریخ؛ جلد3؛ ص. ۴۱۴
- ↑ فضلالله همدانی؛ تاریخ مبارک غازانی؛ ص ۲۰۶
- ↑ همان؛ ص ۲۰۹.
- ↑ جنابدی، میرزابیگ بن حسن؛ روضةالصفویه؛ بهکوشش مجد طبابایی، غلامرضا؛ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ جلد ۱؛ ص. ۸۲۸
- ↑ حسینی زنوزی، محمدحسن؛ ریاضالجنه؛ کتابخانهٔ ملی تبریز؛ شماره ۳۵۷۸؛ ص. ۱۰۰۵