فرااخلاق
فرااخلاق یکی از شاخههای فلسفه اخلاق است که به فهم سرشت خواص، جملات، نگرش و قضاوت اخلاقی میپردازد. فرااخلاق یکی از سه شاخه اصلی فلسفه اخلاق است، دو شاخه دیگر، نظریه اخلاقی و اخلاق کاربردی هستند. نظریه اخلاقی و اخلاق کاربردی با هم اخلاق هنجاری را تشکیل میدهند.[۱]
درحالیکه اخلاق کاربردی و هنجاری روی اینکه چه چیزی اخلاقی است تمرکز میکنند، فرااخلاق بر محور خود چیستی اخلاق متمرکز است.[۲] اخلاق هنجاری سوالاتی از قبیل «باید چه کاری کرد؟» مطرح میکند و به این صورت برخی ارزیابیهای اخلاقی را قبول یا رد میکند. ولی فرااخلاق به سوالاتی چون «خوبی چیست؟» یا «چگونه میتوانیم بد را از خوب تمایز دهیم؟» میپردازد؛ به عبارت دیگر، فرااخلاق به دنبال درک طبیعت ویژگیهای اخلاقی و سرشت ارزیابیها است.[۳]
از این نظر فرااخلاق بررسی انتزاعیتر مفاهیم اخلاقی است. به باور برخی نظریهپردازان، شرح متافیزیک اخلاق برای ارزیابی نظریههای اخلاقی و تصمیمگیری عملی اخلاقی لازم است. دیگران، با فرض برعکس، پیشنهاد میکنند بایستی پیش از اینکه تصویر درستی از متافیزیک اخلاق ارائه دهیم ابتدا ایدههای درونی اخلاقی را به عمل اخلاقی مناسب تخصیص دهیم.[۳]
شاید بتوان دیدگاههای فرااخلاقی را بر اساس پاسخهایشان به پرسشهای زیر تقسیمبندی کرد:
- انسانها وقتی از کلمههایی مانند «خوب» و «درست» در زمینه اخلاقی استفاده میکنند دقیقا در حال چه کاری هستند؟
- در درجه اول ارزش اخلاقی چیست و آیا این ارزشها مشابه چیزهای آشنای دیگر مانند اشیا و خواص هستند؟
- ارزشهای اخلاقی از کجا میآیند. منبع و اساس آنها چیست؟
- آیا درست و غلط اخلاقی برای تمام انسانها در همه زمانها داریم، یا اخلاقیات فرد به فرد، فرهنگ به فرهنگ فرق میکند؟
دیدگاههای فرااخلاقی با بررسی معناشناختی گفتمان اخلاقی، هستیشناختی خواص اخلاقی، اهمیت اختلافات انسانشناسی درباره ارزشهای اخلاقی و معرفتشناسی اینکه چطور ما میتوانیم ارزشهای اخلاقی را بدانیم به این سؤالها پاسخ میدهند. [۴]
فرااخلاق به ارتباط بین ارزشها، دلایل برای کنشها و انگیزهی انسانی، سوال از اینکه چگونه معیارهای اخلاقی ممکن است برای ما دلیلی بشود برای اینکه کاری را انجام بدهیم یا از انجام دادن آن امتناع کنیم و بسیاری از موارد که معمولا با ماهیت آزادی و اهمیت داشتن یا نداشتن آن برای مسئولیت اخلاقی است میپردازد.[۵]
اخلاقیات، انگیزهها و دلایل
ویرایشاگر روی چیزی برچسب خوب میزنیم (قضاوت میکنیم که خوب است) حالا به درست یا غلط، در واقع همان انگیزه است برای ترویج، دنبال کردن، محافظت کردن یا احترام گذاشتن به آن. به نظر ارتباطی ضروری بین دلایل و ویژگیهای اخلاقی و همچنین بین قضاوتهای اخلاقی و انگیزهها وجود دارد. «چرا باید اخلاقی باشم؟» همواره در مرکز تلاشها برای توضیح ارتباط بین اخلاقیات و دلایلی که برای انجام کارهایمان داریم بوده. برخی استدلال کردهاند که این سؤال جای درستی مطرح نشده. حداقل اگر پیشفرضش این باشد که برای اخلاقی بودن باید یک سری دلایل غیر اخلاقی داشته باشیم این سؤال جای درستی مطرح نشده. برخی دیگر میگویند که این سؤال به راحتی پاسخ داده میشود. چرا که مثلا همین حقیقت که عملی به لحاظ اخلاقی لازم است نتیجه میدهد که فرد دلیلی برای انجام آن دارد. [۶]
منابع
ویرایش- ↑ «Meta-ethics». بایگانیشده از اصلی در ۱۸ اوت ۲۰۱۳. دریافتشده در ۲۴ فوریه ۲۰۱۳.
- ↑ «Metaethics». بایگانیشده از اصلی در ۱۰ آوریل ۲۰۱۸. دریافتشده در ۲۴ فوریه ۲۰۱۳.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ Meta-ethics
- ↑ «Metaethics | Internet Encyclopedia of Philosophy» (به انگلیسی). دریافتشده در ۲۰۲۱-۱۲-۱۷.
- ↑ «دانشنامه استنفورد».
- ↑ «دانشنامه استنفورد».