فردزدایی یا فردیت‌زدایی (به انگلیسی: Deindividuation) مفهومی در روان‌شناسی اجتماعی است که عموماً به عنوان از دست دادن خویشتن‌آگاهی[۱] در گروه‌های اجتماعی تصور می‌شود، اگرچه این موضوع مورد بحث است. برای روان‌شناس اجتماعی، سطح تحلیل، فرد در زمینه یک موقعیت اجتماعی است. به این ترتیب روان‌شناسان اجتماعی بر نقش فرآیندهای روان‌شناختی درونی تأکید دارند. دیگر دانشمندان علوم اجتماعی، مانند جامعه‌شناسان، بیشتر به عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تاریخی که بر رویدادهای یک جامعه تأثیر می‌گذارند، توجه دارند.[۲]

نظریه‌های فردزدایی پیشنهاد می‌کند که این حالت روانی کاهش خودارزیابی و کاهش اضطراب ارزیابی است که سبب رفتار ضدهنجار و بازدارنده می‌شود.[۳] نظریه فردزدایی به دنبال ارائه توضیحی برای انواع رفتارهای جمعی ضدهنجار مانند ازدحام خشونت‌آمیز، اوباش لینچ و غیره است.[۴] نظریه فردزدایی همچنین برای نسل‌کشی[۵] به کار گرفته شده‌است و به عنوان توضیحی برای رفتار ضدهنجارهای آنلاین و در ارتباطات رایانه‌ای مطرح شده‌است.[۶]

منابع ویرایش

  1. "Deindividuation". changingminds.org.
  2. Aronson, Wilson, and Akert. Social Psychology. 7th ed. Rentice Hall:2010.
  3. Diener, Ed; Lusk, Rob; Defour, Darlene; Flax, Robert (1980). "Deindividuation: Effects of group size, density, number of observers, and group member similarity on self-consciousness and disinhibited behavior". Journal of Personality and Social Psychology. 39 (3): 449–459. doi:10.1037/0022-3514.39.3.449.
  4. 10.1037/0022-3514.33.2.1788
  5. Staub, Ervin (1996). "Cultural-societal roots of violence: The examples of genocidal violence and of contemporary youth violence in the United States". American Psychologist. 51 (2): 117–132. doi:10.1037/0003-066X.51.2.117. PMID 8746147.
  6. Kiesler, Sara; Sproull, Lee (1992). "Group decision making and communication technology". Organizational Behavior and Human Decision Processes. 52: 96–123. doi:10.1016/0749-5978(92)90047-B.