فهرست‌واره

نوعی از نوشته که به صوزت یک فهرست ساختار یافته است و به طور معمول، معیار اولویت‌بندی فهرست در عنوان آن مشهود است. مانند: ده نویسنده‌ی برتر سا
(تغییرمسیر از فهرستواره)

در روزنامه‌نگاری و وبلاگ نویسی، فهرستواره نوعی نوشتهٔ کوتاه است که از ساختاری فهرست‌مانند استفاده می‌کند، اما تفصیل کافی برای انتشار به صورت یک مقاله را دارد. عنوان یک فهرستواره به صورت معمول، شامل یک عدد یا معادل حروفی آن است که در ساختار فهرستی زیرعنوان‌های متن، نمود پیدا می‌کند.[۱]

فهرستواره‌ی رتبه‌بندی شده (مانند «۱۰۰ آلبوم برتر موسیقی معاصر) شکلی از فهرست‌واره است که به قضاوت کیفی میان موارد فهرست پرداخته و این کیفیت را با ترتیب قرارگیری موارد در متن فهرستواره معین می‌کند. این موارد اغلب به صورت شمارش معکوس ارائه می‌شوند و مورد «شماره یک» (مورد با بالاترین رتبه)، آخرین مورد از این توالی در فهرست است. همه‌ی فهرستواره‌ها مباحث را به ترتیب خاصی ارائه نمی‌دهند، گرچه ممکن است براساس موضوع گروه‌بندی شوند.

رسانه‌ها ویرایش

در حالی که گزارشگری، خبرنگاری و مقاله‌نویسی معمولاً مستلزم تدوین دقیق جریان روایات است، ماهیت ساختاری فهرستواره بیش‌تر بر تولید سریع‌تر استوار است. هم‌چنین می‌تواند وسیله‌ای برای «بازیافت» اطلاعات باشد، زیرا اغلب آن‌چه متن فهرست‌واره بدان اشاره می‌کند، اصالت محتوایی دارد و نه محتوای فهرستواره. به عنوان مثال، می‌توان با افزودن زیرنویس به کلیپ‌های دانلود شده از یوتیوب، محتوایی برای یک فهرستواره ساخت و به همین دلیل، این شکل از نوشتن به عنوان نوعی از «تولید ارزان و آسان محتوا» مورد انتقاد قرار گرفته‌است.[۲]

این کار خیلی آسان است! شما تعجب می‌کنید که چرا همه این کار را نمی‌کنند تا زمانی که متوجه می‌شوید که همه کاری که آن‌ها انجام می‌دهند این است: ایده‌ای (مانند «۱۰ مورد از بدترین …») به سرشان می‌زند و از سوار مترو شدن تا رسیدن به محل کار، ۱۰ (یا ۲۵ یا ۱۰۰) مورد را با نگاهی عوامانه سر هم می‌کنند که به نوعی کاری ناخوشایند است و در واقع به عنوان یک نویسنده یا متفکر در جامعه نقشی ایفا نمی‌کنند.[۲]

آنیل داش، وبلاگ‌نویس و کارشناس فنی، افزایش فهرست‌واره‌ها را به ویژه در بلاگستان تحقیر کرده و آن‌ها را در سال ۲۰۰۶ به عنوان نوعی از محتوای زرد توصیف کرده‌است.[۳]

با این وجود، این فرم هم‌چنان یک رویه اصلی در افزایش فروش روزنامه و تولید محتوای وب است. در سال ۲۰۰۹ ارسال مطالب در قالب «۲۵ مورد تصادفی درباره‌ی من» از فیس‌بوک شروع و سپس به میم اینترنتی تبدیل شد و پوشش رسانه‌ای قابل‌توجهی را نیز به خود جلب کرد.[۴] برخی از وب‌سایت‌ها مانند بازفید روزانه صدها فهرستواره تولید می‌کنند.[۵]

استیون پول عنوان کرده‌است که این شکل نوشتاری دارای پیش‌درآمدهای ادبی مانند «زبان تحلیلی جان ویلکینز» نوشتهٔ خورخه لوئیس بورخس است و آن را با نسخه‌های متعالی‌تر مانند «بی‌نهایتی فهرست‌ها» از اومبرتو اکو (کتابی که کاملاً از فهرست‌ها تشکیل شده‌است) مقایسه کرده‌است.[۶]

جستارهای وابسته ویرایش

منابع ویرایش

  1. Okrent, Arika. "The listicle as literary form | The University of Chicago Magazine". Mag.uchicago.edu. Retrieved 2017-03-13.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ "Blender Jerks Off Another "Worst" List". idolator. 2007-10-09. Retrieved 2020-11-08.
  3. "It's Always August". Anil Dash. August 31, 2006. Archived from the original on 3 December 2007. Retrieved January 31, 2013.
  4. Taylor, Marisa (February 10, 2009). "Facebook Mystery: Who Created '25 Random Things About Me'?". The Wall Street Journal. Archived from the original on 24 September 2012. Retrieved January 31, 2013.
  5. Alpert, Lukas I. (January 29, 2015). "BuzzFeed Nails the 'Listicle'; What Happens Next?". The Wall Street Journal. Retrieved November 1, 2016.
  6. Poole, Steven (12 November 2013). "Top nine things you need to know about 'listicles'". The Guardian.

پیوند به بیرون ویرایش