قوانین (افلاطون)
قوانین یا نوامیس یا دادها مفصلترین و به گمان بسیاری از پژوهندگان شاید آخرین رسالهٔ افلاطون است که پس از سال ۳۵۰ پیش از میلاد در سالهای آخر زندگی افلاطون نگاشته شدهاست.
![](http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/e1/Nomoi_VI_beginning._Editio_princeps.jpg/220px-Nomoi_VI_beginning._Editio_princeps.jpg)
موضوع این کتاب مانند کتاب جمهور گفتگو دربارهٔ مسایل سیاسی و بازنمایی پندار افلاطون دربارهٔ قانون و داد است و شاید آخرین نظرهای حکیم را دربارهٔ شهر خوبان یا مدینه فاضله شامل است. در مقام مقایسه با عقاید افلاطون دربارهٔ سیاست و کشورداری و دیگر رسمها و آیینها که در کتاب جمهوری آمده محتوای کتاب دادها نشان میدهد که افکار و پندار افلاطون در سالهای فرجامین زندگیش تغییر و دگرگونی پذیرفته و گونهٔ متفاوتی به خود گرفتهاست. در این کتاب به جای تأکید فراوان دربارهٔ آموختن حکمت و فلسفه، اهمیت و والایی اخترشناسی و ستارهشناسی یادآوری شدهاست که همه مردمان در شهر باید دانش نجوم فراگیرند. در این کتاب هم چنین برخلاف رسالههای جمهور و مرد دیوانی دربارهٔ اهمیت قانون و داد فراوان سخن رفته و بجای فلسفه به دین و آیین اهمیت بیشتر داده شدهاست.
در کتاب دادها در چندین مورد اشاراتی آمده است که باور افلاطون را به بن بد و وجود شر در گیهان و هستی میرساند و با توجه به این اشارهها برخی از پژوهندگان دربارهٔ احتمال آشنایی افلاطون با تعلیمات مغان و تأثیر باورهای ثنوی ایرانی بر روی افکار و اندیشههای فلسفی او رای دادهاند که بطورکلی درست مینماید ولی باید توجه داشت که افلاطون به هنگام توجیه وجود شر در جهان بدی و پلیدی را ساخته و پرداختهٔ یک بن واحد و دیرین مانند اهریمن در مزدیسنا نمیپندارد بلکه پتیارگی و شر را از یک یا چندین مینو و شبح ناشی میداند و در مقابل نظم و تناوب گردش ستارگان آهنگینی و موزونی و به آیینی گیهان را به یک مینوی نیک نسبت میدهد.[۱]
پانویس
ویرایش- ↑ دین ایرانی، ص ۱۲۰
منابع
ویرایش- بنونیست، امیل. دین ایرانی. تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۴