متطبب در گذشته به افرادی خاص از پزشکان ایرانی و مسلمان گفته میشده که در منابع مختلف به گونه‌هایی متفاوت معنا شده‌است.برخی عموم اطبای قدیم را جزو متطببین محسوب کرده و برخی دیگر متطببین را پزشکانی دانسته‌اند که صرفاً در طب تحصیل کرده و از علوم دیگری چون طبیعیات و ریاضیات بی‌بهره بودند.

در لغتنامه دهخدا ویرایش

در لغتنامه دهخدا متطبب، به نقل از منابعی چون: منتهی الارب، اقرب الموارد، آنندراج، علم طب خواننده و برکاردارنده معنا شده‌است. ناظم الاطباء نیز خواننده و به کار برنده علم طب را متطبب خوانده است.

در دائرةالمعارف اسلامی ویرایش

سید حسین رضوی برقعی در شرح حال حبیش تفلیسی از متطببان معروف این واژه را چنین تعریف کرده‌است: در گذشته چنانچه کسی فقط پزشکی می‌آموخت و از فلسفه و ریاضیات و طبیعیات بی‌بهره بود، او را متطبب می‌نامیدند و چون از این علوم بهره‌مند بود (مانند رازی و ابن‌سینا) او را طبیب می‌خواندند

نظرات دیگران ویرایش

دکتر مجید ملک محمدی در شرح حال حکیم نفیس بن عوض کرمانی که او نیز خود را متطبب می‌دانست، این مفهوم را چنین شرح داده است:

«عموم اطباء قدیم خود را برای مقام طبابت لایق نمی د انستند و نام طبیب بر خود نمی‌گذارند چرا که این مقام را خیلی بالا و والا می‌دانستند و عموماً خود را "متطبب" می‌نامیدند. چنانکه رازی و ابن سینا و عده زیادی در تمدن اسلامی خود را "متطبب" می‌گفتند . بعضی پا را فراتر نهاده کلمه "طبیب" و "حکیم" مطلق را برای ذات باری عزاسمه می‌دانستند و بس؛ و اگر کسی خود را به نام طبیب می‌خواند آن را نامتناسب می‌دانستند [۱]

پانویس ویرایش

  1. ملک محمدی، مجید؛ گزیدهٔ تاریخ پزشکی کرمان، انتشارات عصر فرهنگ، چاپ اول، صفحه: ۱۲۵

جستارهای وابسته ویرایش

منابع ویرایش