«مرد شکسته» (انگلیسی: The Broken Man) قسمت هفتم از فصل ششمِ مجموعهٔ تلویزیونیِ خیال‌پردازانهٔ بازی تاج‌وتخت و قسمت ۵۷ از کلِ این سریال است.

«مرد شکسته»
قسمت بازی تاج‌وتخت
شمارهٔ قسمتفصل ۶
قسمت ۷
کارگردانمارک مایلود
نویسندهبریان کاگمن
موسیقیرامین جوادی
فیلم‌بردارپی. جی دیلان
تدوینجسی پارکر
تاریخ پخش اصلی۵ ژوئن ۲۰۱۶ (۲۰۱۶-06-۰۵)
مدت۵۱ دقیقه
بازیگر(های) مهمان
گاه‌نگاری قسمت
قبلی →
«هم‌خون من»
← بعدی
«هیچ‌کس»
بازی تاج‌وتخت (فصل ۶)
فهرست قسمت‌های بازی تاج‌وتخت

فیلم‌نامه‌نویس این قسمت بریان کاگمن و کارگردان آن مارک مایلود است، و تنها حضور ایان مک‌شین در کلِ این مجموعهٔ تلویزیونی است.

عنوان این سریال از سخنرانیِ «سپتون مریبالد» دربارهٔ مردان شکست‌ خورده گرفته شده‌ است و اشاره‌ای است به بازگشت سندور کلگین. سندور در نبردی سخت با برین تارث، تا پای مرگ رفت و درهم‌ شکسته شد و اینک در محله‌ای آرام و به‌ دور از هیاهو زندگی می‌کند. در کتاب ترانهٔ یخ و آتش واژهٔ مرد شکسته اصطلاحی است که برای سربازان وظیفه‌ای به‌ کار می‌رود که در دوران جنگ، فرار می‌کنند و به دزدانِ سرِ گردنه مبدل می‌شوند. مردانی که از یک روز، به روزی دیگر زنده‌اند. «سپتون مریبالد» یک سخنرانی طولانی دربارهٔ این گونه مردان دارد و می‌گوید که باید به‌ حال چنین مردان درهم‌ شکسته‌ای، و همچنین وضعیت و روزگار اسف‌ بارشان تأسف خورد. او در این سخنرانی، شأن چنین مردانی را تا حد حیوانات پائین می‌آورد.

داستان ویرایش

در شمال

جان، سانسا و دواس می‌دانند که اگر متحدینی نداشته باشند، توسط بولتون‌ها از بین خواهند رفت، آن ها وفاداری خاندان مورمونت را هنگامی که داووس به لیدی جوان لیانا مورمونت در مورد خطراتی که وایت واکرها ایجاد می‌کنند هشدار می‌دهد را تضمین می‌کنند اما مورمونت تعداد کمی از سربازانش را به آن‌ها می‌دهد. با این حال، آن ها نمی توانند وفاداری خاندان گلاور را تضمین کنند، لرد روبت گلاور به این نکته اشاره می‌کند که چگونه راب استارک نتوانست از خانه و خانواده خود در برابر آهن زاده ها محافظت کند. جان و سانسا فقط می‌توانند چند صد سرباز اضافی به ارتش خود اضافه کنند اما جان اصرار دارد که قبل از این که بولتون‌ها نیروهای بیشتری را جمع کنند و آب و هوا بر آن ها تأثیر بگذارد، هر چه زودتر به وینترفل حمله کنند. سانسا که نمی‌تواند نظر جان را تغییر دهد، شروع به نوشتن نامه ای پنهانی می‌کند.

در ریورلند

جیمی و برون ارتش لنیستر را به سمت ریورران هدایت می‌کنند. جیمی که از بی کفایتی فری ها منزجر شده است، مسئولیت محاصره را بر عهده می‌گیرد و با ماهی سیاه گفتگو می‌کند. بلک فیش از تهدیدهای جیمی نترسید و اعلام کرد که در صورت ادامه محاصره، آن ها به اندازهٔ کافی ذخایر برای دو سال را دارند. مشخص می‌شود که سندور کلگان از جنگ خود با برین از تارث جان سالم به در برده است و اکنون با نجات دهندهٔ خود، جنگجوی سپتون به نام ری و گروهی از روستاییان در حال ساختن یک سپتون زندگی می‌کند. سه نفر از افراد برادران بدون پرچم وارد می‌شوند و سعی می‌کنند از روستاییان اخاذی کنند، اما وقتی متوجه می‌شوند که آن ها هیچ دارایی ارزشمندی ندارند، آن جا را ترک می‌کنند. سندور به ری هشدار می‌دهد که آن ها برخواهند گشت اما ری حاضر نمی‌شود برای رویارویی آماده شود. سندور می‌رود تا چوب جمع کند اما صدای فریاد می‌شنود و بر می‌گردد و می‌بیند روستاییان به به قتل رسیده‌اند. سندور خشمگین تبر را بر می‌دارد و به دنبال آن سه نفر می‌رود.

در مقر فرمانروایی

گنجشک اعظم مارجری را سرزنش می‌کند که باید سعی کند مادر بزرگش اولنا را با ایمان کند به این معنی که امنیت اولنا را نمی‌توان در غیر این صورت تضمین کرد. مارجری با اولنا ملاقات می‌کند که تلاش می‌کند او را متقاعد کند که کینگز لندینگ را ترک کند و به هایگاردن بازگردد. مارجری اصرار می‌ورزد که قرار است جای او در کنار تامن باشد، و پنهانی و با احتیاط به اولنا یک تکه کاغذ می‌دهد که نشان خانه تایرل روی آن کشیده شده است که نشان می‌دهد او هنوز به خانواده‌اش وفادار است. پس از این، اولنا موافقت می‌کند که برود. سرسی با اولنا روبرو می‌شود و سعی می‌کند او را متقاعد کند که بماند و با گنجشک‌ها بجنگد. اولنا اشاره می‌کند که آن ها قبلاً شکست خورده اند و به قدرت رسیدن اسپاروها را ناشی از عدم آینده نگری سرسی می‌داند. سرسی با وجود این که هیچ متحدی در مقر پادشاهی ندارد، تصمیم می‌گیرد بماند و بجنگد.

در ولانتیس

تئون و یارا ناوگان آهنین را به ولانتیس می‌برند. یارا تئون را تشویق می‌کند تا اعتماد به نفس خود را برای کمک به او برای باز پس گیری جزایر آهن به دست آورد و فاش می‌کند که قصد دارد ناوگان آهنین را به میرین ببرد و قبل از این که یورون به او برسد با دنریس اتحاد برقرار کند.

در براووس

آریا برنامه بازگشت به وستروس را می‌چیند، اما متعاقباً توسط وایف با چهره یک زن مسن مورد حمله قرار می‌گیرد. آریا با پریدن به داخل کانال فرار می‌کند، اما به شدت زخمی می شود.

منابع ویرایش

پیوند به بیرون ویرایش