علاءالدین اتسز: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
تقوی نژاد (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
(۲۰ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱:
{{Infobox royalty
'''علاءالدین اتسز''' پس از مرگ پدرش حاکم خوارزم شد. او نخستین شخص از این دودمان بود که ادعای شاهی کرد و خود را از حکومت مرکزی ([[سلجوقیان]]) مستقل ساخت.
|name=سلطان علاءالدین اتسز
|title=
|image=
|caption=
|birth_date=۵۰۰ ه‍.ق
|birth_place=
|death_date= ۵۵۱ ه‍.ق
|death_place=[[قوچان]]
|place of burial=
|full name=
|father=[[قطب الدین محمد]]
|mother=
|spouse=
|issue=[[ایل ارسلان]] <br>
|reign=
|coronation=
|othertitles=
|predecessor=[[قطب الدین محمد]]
|successor=[[ایل ارسلان]]
|house=[[خوارزمشاهیان]]
|religion=[[اسلام]]
}}
 
== شخصیت ==
اتسز به سال ۵۲۲ حکومت [[خوارزم]] را عهده دار شد و در سال ۵۳۳ علیه [[سلطان سنجر سلجوقی]] طغیان کرد. سلطان سنجر نیز به ناچار به سوی او لشکر کشی کرد. خوارزمشاه شکست خورد و گریخت. سنجر برادرزاده اش (غیاث الدین سلیمانشاه) را حاکم خوارزم کرد و خود به [[مرو]] بازگشت. در این جنگ یکی از پسران خوارزمشاه کشته شد.
[[قطب الدین محمد]] در سال [[۴۹۲]] قمری صاحب فرزند پسری به نام اتسز شد. اتسز نیز مانند پدر، مردی با فرهنگ و اهل عرفان و مشوق علم و صنعت و در گسترش آئین اسلام کوشا بود. بنابر نوشته [[جوینی]] و [[عوفی]] ، به فارسی شعری سروده ور باعیاتی دارد و به فضیلت مشهور بوده است. سلطانی مشهور و سیاستمدار بود. نام او را [[وطواط |رشیدالدین محمد وطواط بلخی]] در اشعار فارسی وعربی خود ثبت کرده است. رشیدالدین به دستور اتسز به تألیف کتاب (حدائق السحرفی دقایق الشعر) پرداخته و نیز ادیب صابر و [[امیر معزی]] و [[خاقانی]] ‌شروانی او را مدح کرده اند. اتسز ۲۹سال شاه [[خوارزم]] بود و از این مدت ۱۶سال آن را به سرکشی و طغیان و استقلال طلبی گذراند. او به علت ابتلا به فلج درسن ۶۱سالگی درگذشت، وی علاوه برداشتن القابی مانند علاالدین، بهاالدین، ابومظفر و حسام امیرالمومنین به علت جنگ با ترکان کافر به صفت غازی نیز موصوف بود. پس از مرگ او پسرش [[ایل ارسلان]] <small>— پیام امضانشدهٔ قبلی را کاربری نامشخص نوشته‌است.</small> خوارزمشاه به سلطنت رسید <ref>{{پک|قفس اوغلی|ک=دولت خوارزمشاهیان|ص= ص54-89-106}}</ref> <ref>{{پک|پرویز رجبی|ک= سده های گمشده|ج= جلد5|ص= ص230}}</ref> <ref>{{پک|علی اکبر ولایتی|ک= تاریخ کهن و معاصر ایران زمین، ایران از آغاز دوران اسلامی تا حمله مغول|ص= ص414}}</ref>.
 
== روابط اتسز با سلاجقه ==
مردم خوارزم از [[سلجوقیان]] بیزار بودند؛ بنابراین اتسز به خوارزم بازگشت و با یاری مردم دوباره به حکومت خوارزم رسید.
روابط میان [[خوارزمشاهیان]] و سلاجقه را میتوان به دو دوره تقسیم کرد: '''دوره ی اول''' از انوشتکین غرچه ، جد بزرگ خوارزمشاهیان، تا اواسط حاکمیت اتسز خوارزمشاه و دوره ی دوم از اواسط حاکمیت اتسز تا دوره ی سلطان[[ تکش]] که با حذف طغرل سوم منجر به فروپاشی قدرت سلاجقه ی عراق گردید. انوشتکین غرچه در زمان‌‌[[ملکشاه سلجوقی]] مقام تشت داری و والیگری [[خوارزم]] را دریافت کرد. بنابراین [[قطب الدین محمد]] و فرزندش، اتسز، قدرت خویش را مدیون کمک و لطف سلاطین سلجوقی، چون [[ملکشاه]] و[[سنجر]] می دانستند، روابط، حاکی از آن بود دوستی و فرمانبرداری نسبت به آنها داشتند.اما در '''دوره ی دوم''' حاکمیت اتسز که شروع آن سال [[۵۳۰]] ه.ق بود با خروج او از دربار [[سلطان سنجر]] است که سرآغاز تیرگی روابط اتسز و سلطان تکش با سلاطین سلجوقی بود. اتسز با فتح اراضی و تحت نفوذ درآوردن ترکان آن مناطق، استقلال طلبی خود را نسبت به سلاطین سلجوقی آشکار و نمایان ساخت و به مصادره و توقیف اموال افراد سلطان [[سنجر]] در [[خوارزم]] پرداخت <ref>{{پک|اللهیار خلعتبری و محبوبه شرفی|ک= تاریخ خوارزمشاهیان|ص= ص39}}</ref>.
 
== روابط اتسز با خلافت عباسی ==
پس از این اتسز ترکان کافر ختایی را برای دستیابی به شهرهای سلطان سنجر دعوت به غارت کرد. همچنین با آنان پیوند زناشویی بست.
سیاست اصلی [[خلافت عباسی]] عبارت بود از: بازیابی قدرت سیاسی در سرزمین های مختلف قلمرو اسلامی و تضعیف رقبای سیاسی از طریق تحریک و تحریض امراء وحکمرانان علیه یکدیگر و در حقیقت خلفا با استفاده از تدابیر غیر نظامی برای احیای قدرت سیاسی وافزایش منابع خود کوشش می کردند. چنان که برخی از منابع اقدامات نظامی اتسز علیه [[سنجر]] سلجوقی را ناشی از تحریکات خلفا می دانند((خلفای عباسی از آنجا که از سلاجقه جفا دیده بودند، نامه های فراوانی نوشتند و اتسز را تحریک کردند))<ref>{{پک|اللهیار خلعتبری و محبوبه شرفی|ک= تاریخ خوارزمشاهیان|ص= ص47}}</ref>.
 
== روابط اتسز و قراختاییان ==
ترکان ختا با سیصد هزار نفر به سوی سنجر لشکر کشیدند. سنجر نیز به مصاف آنان رفت ولی از آنان در [[ماوراءالنهر]] شکست خورد و یکصد هزار نفر تلفات بر لشکرش وارد شد. زن وی نیز اسیر شد.
[[قراختاییان]] طایفه ای از زردپوستان ساکن اراضی شمال کوه های تیانشان بودند. درتمام دوره ی زمامداری اتسزخوارزمشاه، ازآنجا که درگیر مشکلات فراوانی بود، نتوانست با قراختاییان برخورد جدی داشته باشدوخود را ازسلطه آنان آزاد سازد.او نه تنها با [[سنجر]] درگیر بود، بلکه قلمرو حکومتش از طرف شمال مورد تهدید ترکان بوزقیر که هنوز به آیین اسلام درنیامده بودند، قرار داشت. علاوه بر این [[غوریان]] نیز دراین هنگام قدرت بسیاری پیدا کرده بودند. بنابراین حکومت [[خوارزمشاهیان]] در دوره ی اتسز، یکی از خراج گذاران قراختاییان به حساب می آمد. این رابطه تا حاکمیت پسر اتسز [[ایل ارسلان]] ادامه یافت <ref>{{پک|اللهیار خلعتبری و محبوبه شرفی|ک= تاریخ خوارزمشاهیان|ص= ص71}}</ref>.
 
== حیات سیاسی اتسز ==
سنجر به ترمذ و سپس به [[بلخ]] گریخت. در این بین اتسز به سرخس لشکر کشید. پس از آن خوارزمشاه از روی کینه توزی به مرو لشکر کشید و در آن دست به کشتار زد. اتسز پس از کشتار مردم دانشمندان شهر را با خود به خوارزم برد. اندکی بعد به [[نیشابور]] آمد و آن را بگرفت و در آن خطبه به نام خود خواند. دسته‌ای از خوارزمیان به [[بیهق]] و دیگر بلاد خراسان رفتند.
دوره ی حکومت اتسز رابایستی به دوقسمت تقسیم نمود: قسمت اول که از [[۵۲۲]] تا[[۵۳۰]] ه.ق ادامه داشت. که حوادث مهمی که اهمیت قابل توجهی داشته و ضبط شده باشد در منابع وجود ندارد ولی دوره ای بود که مانند پدر مطیع و فرمانبردار [[سلطان سنجر]] بود که مورد لطف و کمال سلطان واقع شد به حدی که مورد حسادت سایرامراء واقع گردید. از جمله حوادثی که در تشدید حسادت رقیبان بسیار موثر بود سفر سلطان سنجر در سال [[۵۲۴]] ه.ق به [[ماوراءالنهر]] می باشد علت تزاید روز افزون مقام اتسز در نزد سلطان سنجر این بود که هنگامی که سلطان جهت خاموش ساختن عصیان والی ماوراءالنهر که درحوالی [[بخارا]] اقامت داشت روزی به قصد شکار عازم صحرا شده ای از ملازمان سلطان قصد هلاک اوراداشتند. اتسز متوجه این جریان شد و خود را به شکارگاه سلطان رسانید و به هر ترتیبی که بود سلطان را نجات داد. هنگامی که اتسز متوجه آتش حسادت سایر بزرگان شد در پی فرصت بود که جان خود را خلاصی داده و از خدمت سلطان مرخصی حاصل نماید تا آنکه اتسز عازم خوارزم شد و یا اینکه رقباء اتسز که قصد هلاک او را به وسیله سلطان داشتند، لیکن سلطان به سپاس حقوق حاضر نشد اتسز را از میان بردارد تا آنکه اتسز پس از ورود به [[خوارزم]] به پیروی از شیوه خود دست به طغیان و تمرد زد.ازاین تاریخ به بعد دوره ی دوم سلطنت او آغاز شد. و در سال [[۵۳۳]] سلطان سنجر به قصد روشن کردن تکلیف با اتسز به خوارزم رفت خوارزمیان نیز صف آراستند، اما اتسز با دریافت این واقعیت که قدرت پایداری در برابر سنجر را ندارد عقب نشینی کرد. اتلیغ پسر اتسز در این رویارویی دستگیر و به فرمان سنجر به دو نیم شد. سنجر پس از سپردن خوارزم به [[سلیمان شاه]] به [[خراسان]] بازگشت اما سلیمان از اتسز شکست خورد و خوارزم را ترک کرد. اتسز در خوارزم به مال و اموال فراوانی دست یافت و به مقامی رسید که به خود عنوان پادشاهی داد و در سال [[۵۳۵]] نام سلجوقیان را از خطبه و سکه ها برانداخت. سپس به سرخس و مرو شاهجان حمله کرد. اهالی مرو در برابر او پایداری کردند و او بسیاری از مردم آن شهر از جمله علمای بزرگی چون ابراهیم مروزی و... را کشت و بسیاری از دانشمندان شهر را نیز به اسارت برد. سپس به نیشابور حرکت کرد گروهی از فقها و علمای نیشابور نزد او رفتند و از اتسز خواهش کردند که آنچه با مردم مرو کرده بااهل نیشابور نکند اتسز به این شرط پذیرفت که دستش در تصرف و ضبط اموال هواداران [[سلطان سنجر]] باز باشد و دستور توقف خطبه خواندن رااز نام سلطان سنجر به نام خود داد. خوارزمشاه سپاهی به [[بیهق]] فرستاد و سپاهیان او به مدت پنج روز مردم آن شهر را کشتند سپس به کشتار و غارت مردم دیگر شهرهای خراسان پرداختند. سلطان سنجر چندین بار برای سرکوبی اتسز عازم [[خوارزم]] شد و در سال [[۵۳۸]] اتسز دیگر تاب مقاومت در مقابل سپاهیان سلطان را نداشت از سلطان عذرخواهی کرد و باارسال هدایا درخواست عفو نمود سلطان نیز او را بخشید و حکومت خوارزم را به او واگذار کرد. اقدامات اتسز برای بنیانگذاری و تحقق استقلال حکومت خوارزمشاهیان با وجود سلطانی مقدور چون سنجر شایان توجه است. [[جوینی]] فتوحات فراوان وی و نیز خدمات او را در نزد سلاجقه یادآور می شود که نشان دهنده فعالیت و تلاش شدیداتسز در بین اقوام ترک چادرنشین می باشد. سومین جنگ سنجر با خوارزم در شوال [[۵۴۲]] بود که بطرف شمال حرکت کرد این بار اتسز از تجربیات دفعات قبل استفاده کرد و محل برخورد را محلی انتخاب کرد که از محکم ترین مواضع [[خوارزم]] بودوبنابر نوشته یاقوت اطرافش از هر طرف بوسیله ی آب محصور شده بود و فقط معبر باریکی داشت و این محل مناسب قلعه هزاراسب بود. محاصره این قلعه دو ماه طول کشید. در لشکر [[سنجر]] بزرگترین شاعر ایران [[انوری]] و در اردوی اتسز از شاعران بزرگ این عصر [[رشید وطواط]] حضور داشتند به همین علت این جنگ در تاریخ ادبیات ایران بسیار مشهور می باشد. سلطان پس از نزدیک به یک ماه محاصره و تعرض های متوالی هزار اسب را تصرف کرد. اتسز همچنین قلعه آمویه را که مشرف به [[جیحون]] و کوتاهترین راه بین منطقه [[خوارزم]] و [[مرو]] بود تصرف کرد و این قلعه را که در جنوب استحکامات هزار اسب قرار داشت بصورت قرارگاهی مستحکم درآورد. این اقدام نشان میدهد که اتسز قبل از هر اقدامی متوجه تأمین امنیت کشورخویش بوده است. اتسز زمانی که [[سلطان سنجر]] گرفتار [[ترکان غز]] شده بود پیمان شکنی کرد و به جای یاری رساندن به سنجر با میل باطنی روی به [[خراسان]] آورد که درغیاب سنجر با خوارزمشاهیان رکن الدین محمد خواهرزاده سلطان درباره تعیین جانشین سنجر مشورت نماید و در همین موقع سلطان سنجر با مساعدت امیر عماءالدین قماج از دست [[ترکان غز]] خلاص شد و به [[ترمذ]] آمد. سپس اتسز عازم [[خراسان]] شد اما اجل مهلتش نداد و در سال [[۵۵۱]] در شهر قوچان درگذشت<ref>{{پک|نصرت الله مشکوتی|ک= دولت سلاجقه تا صفویه|ص= ص103-104-105-106}}</ref> <ref>{{پک|قفس اوغلی|ک= دولت خوارزمشاهیان|ص= ص55-73-74-82}}</ref> <ref>{{پک|پرویز رجبی|ک=
سده های گمشده|ج= جلد5|ص= ص231-232}}</ref>
 
== پانویس ==
خوارزمیان تنها در بیهق، پنج روز مردم را کشتار کردند. سنجر نیز از جنگیدن با اتسز دوری می‌کرد.
{{پانویس}}
 
سرانجام سنجر به سال ۵۳۸ هجری دوباره به خوارزم لشکر کشید. اتسز که از او بیم داشت، پشت دیوارهای شهر متحصن شد. سنجر نیز شهر را محاصره کرد ولی نتوانست آن را تصرف کند. بدین ترتیب به مرو بازگشت. در این بین اتسز به ظاهر، اطاعت از سنجر را پذیرفت.
 
اتسز تا هنگام مرگش در ۹ جمادی‌الثانی ۵۵۱ هجری در اطاعت سلجوقیان بود.
 
پس از مرگ اتسز پسرش [[ایل ارسلان|ایل ارسلان خوارزمشاه]] به سلطنت رسید.
 
== منابع ==
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =اوغلی| نام =قفس| پیوند نویسنده =قفس اوغلی| عنوان =دولت خوارزمشاهیان| سال =1363| ناشر =انتشارات گستره|مکان =تهران}}
* تاریخ کامل ابن اثیر
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =مشکوتی| نام =نصرت الله| پیوند نویسنده =نصرت الله مشکوتی| عنوان =از سلاجقه تا صفویه| سال =1342| ناشر =انتشارات ابن سینا|مکان =تهران}}
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =رجبی| نام =پرویز| پیوند نویسنده =پرویز رجبی| عنوان =سده های گمشده تاریخ دوره اسلامی ایران| جلد =5| ناشر =انتشارات پزواک کیوان|مکان =تهران}}
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =خلعتبری| نام =اللهیار| پیوند نویسنده =اللهیار خلعتبری| عنوان =تاریخ خوارزمشاهیان| ناشر =انتشارات سمت|مکان =تهران}}
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =ولایتی| نام =علی اکبر| پیوند نویسنده =علی اکبر ولایتی| عنوان =تاریخ کهن و معاصر ایران زمین؛از آغاز دوران اسلامی تا حمله مغول|مکان =تهران}}
 
{{شاهان خوارزمشاهی}}