(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۴:
|occupation = [[تاریخنگار]] و [[اندیشه آزاد|آزاداندیش]]
}}
'''جلالالدین میرزا قاجار''' (ملقب به احتشامالملک) پنجاهوپنج یا پنجاهوششمین پسر [[فتحعلیشاه قاجار]] بود که در سال ۱۲۴۲ یا ۱۲۴۵ هجری قمری زاده شد. وی را میتوان نخستین تاریخنگار باستانگرای ایران دانست. جلالالدین میرزا با تکیه بر دو عنصر زبان و تاریخ ملی، کوشید مفهوم ملّت را با تدوین تاریخ یکپارچهٔ ایران به زبان پارسی، بهعنوان زبان ملی، نوسازی مفهومی کند. وی نویسندهٔ اثری سه جلدی، با هدف اولیهٔ چهار جلد، به نیت نگارش تاریخ عمومی ایران از عصر باستان تا زمان معاصر خویش، بهنام ''[[نامه خسروان|نامهٔ خسروان]]'' است. وی بهدلیل دیدگاههای متفاوت با جریان غالب عصر خویش، به «سوء اعتقاد» و «بیدینی» متهم میشد و اغلب مورد خشم دستگاه حکومتی [[عصر ناصری]] قرار میگرفت. جلالالدین میرزا در دههٔ هشتاد سدهٔ سیزدهم قمری به بیماری [[سیفلیس]] مبتلا شد و رفتهرفته بینایی خویش را از دست داد. وی در نهایت در سال ۱۲۸۹ هجری قمری، در سن ۴۴، ۴۵ یا ۴۶ سالگی درگذشت.
جلالالدین میرزا پس از خانهنشینی نگارش تنها اثر تاریخنگاری خود را آغازید. این کتاب که ''نامهٔ خسروان'' نام دارد، اثری سهجلدی در تاریخ عمومی ایران است که در فاصلهٔ میان سالهای ۱۲۸۵ تا ۱۲۸۸ هجری قمری نگاشته شد. جلالالدین میرزا بنا داشت این کتاب در چهار مجلد بنویسد، اما بهدلیل مرگ نابهنگام وی نامهٔ خسروان در جلد سوم متوقف شد. مجلد نخست یا ''نخستین نامه'' به شرح تاریخ «از [[مهآبادیان]] تا [[ساسانیان]]» اختصاص دارد. مجلد دوم زیر عنوان ''دومین نامه'' ذکر اخبار «آغاز [[طاهریان]] تا انجام [[خوارزمشاهیان|خوارزمیان]]» است. مجلد سوم ''نامهٔ خسروان'' یا ''سِیُمین نامه'' که اخبار ایران «از آغاز [[ایلخانان|چنگیزیان]] تا انجام شهریاری [[زندیان]]» است، در سال ۱۲۸۸ هجری قمری نگاشته شد و در همان سال به خط عبدالرحیم شیرازی در کارخانهٔ علیقلیخان قاجار به چاپ رسید. مجلد چهارم، چنانکه جلالالدین میرزا به فتحعلی آخوندزاده وعده دادهبود، میبایستی دربردارندهٔ تاریخ [[سلطنت قاجاریه|قاجار]] تا روزگار نگارنده باشد که بهسبب مرگ جلالالدین میرزا یا هراس وی از پیامدهای انتقاد از حکومت قاجار هرگز نوشته نشد.
خط ۲۰:
== زندگی ==
=== کودکی و نوجوانی ===
جلالالدین میرزا قاجار<ref —کهgroup="پ">جلالالدین بعدترهامیرزا بهقاجار احتشامالملکپسر نیز[[فتحعلیشاه ملقبقاجار]] شد<ref>{{پک|زرینکوب|۱۳۸۹|ک=تاریخبا ایرانجلالالدین بعدمیرزا ازپسر اسلام|ص=۴۲}}</ref><ref>{{پک|آژند|۱۳۸۰|ک=تاریخنگاری[[خانلر درمیرزا ایران|ص=۲۰۱}}قاجار]] اشتباه نشود.</ref>— پنجاهوپنجمین<ref>{{پک|Amanat|Vejdani|2012|ف=JALĀL-AL-DIN MIRZĀ|زبان=en}}</ref> یا پنجاهوششمین<ref>{{پک|قدیمی قیداری|۱۳۹۳|ک=تداوم و تحول تاریخنویسی در ایران عصر قاجار|ص=۱۹۴}}</ref> پسر [[فتحعلیشاه قاجار]] در سال ۱۲۴۲<ref>{{پک|امانت|زمستان ۱۳۷۷|ک=پور خاقان و اندیشه بازیابی تاریخ ملی ایران: جلالالدین میرزا و نامهٔ خسروان}}</ref> یا ۱۲۴۵<ref>{{پک|قدیمی قیداری|۱۳۹۳|ک=تداوم و تحول تاریخنویسی در ایران عصر قاجار|ص=۱۹۴}}</ref> هجری قمری<ref group="پ">مقارن با حدود ۱۲۰۵ یا ۱۲۰۸ هجری خورشیدی و ۱۸۲۷ یا ۱۸۳۰ میلادی</ref> در تهران زاده شد. مادر وی هما خانم دختر جمشید بیک کُرد جهانبگلو، نایب میرآخور شاه، بود. آوردهاند هما خانم در میان چهار زنی بود که در حرمسرای فتحعلیشاه غالباً لباس فرنگی میپوشید. در زمان حیات فتحعلیشاه، جلالالدین میرزا همچون دیگر شاهزادگان قاجاری نزد مادر خود پرورده شد. با مرگ پدر در سال ۱۲۵۰ هجری قمری و آغاز سلطنت [[محمدشاه]]، زنان فتحعلیشاه از حرمسرای سلطنتی رانده شدند. ازآنپس، جلالالدین میرزا به تحصیل پرداخت و رفتهرفته در زمرهٔ شاهزادگان حاشیهای دربار شناخته شد.<ref>{{پک|امانت|زمستان ۱۳۷۷|ک=پور خاقان و اندیشه بازیابی تاریخ ملی ایران: جلالالدین میرزا و نامهٔ خسروان}}</ref> اندک اخباری که از زندگی جلالالدین میرزا ضبط شدهاست، وی را «خوشسیما»، «سروقامت»، «ادبدوست»، «خوشگفتار» و «بااستعداد» وصف کردهاند. جلالالدین میرزا در اوایل جوانی با فرنگیان همنشین شد و [[زبان فرانسه]] آموخت و یکی از زباندانان عصر خود شد. بااینهمه، از اخبار زندگی جلالالدین میرزا آگاهیهای اندک و پراکندهای در دست است. این فقدان آگاهی نه از سر سهلانگاری، که ناشی اشتهار وی به لامذهبی و کژآیینی در [[عصر ناصری]] بودهاست. اشتهار به لامذهبی و کژآیینی، و مغضوبشدناش در دستگاه ناصری سبب شد که تذکرهنویسان دربار قاجاری با سکوت از کنار زندگی جلالالدین میرزا بگذرند.<ref>{{پک|امانت|زمستان ۱۳۷۷|ک=پور خاقان و اندیشه بازیابی تاریخ ملی ایران: جلالالدین میرزا و نامهٔ خسروان}}</ref>