زوال خاندان آشر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز واگردانی خودکار خرابکاری بر پایه امتیاز خرابکاری. واگردانی اشتباه ربات را همراه با پیوند تفاوت در کاربر:Dexbot/گزارش اشتباه اعلام کنید. همچنین توصیه میشود حساب کاربری بسازید.
برچسب: واگردانی
افزودن مطن و چند تا مطن بد پاک شد.
برچسب‌ها: برگردانده‌شده ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۱:
راوی سعی می‌کند تا رودریک را باخواندن رمان «تریست دیوانه» آرام کند. این کتاب روایتگر داستان شوالیه‌ای به نام اتلرد<ref>Ethelred</ref> است که برای فرار از طوفان به‌زور وارد خانهٔ زاهدی عزلت‌نشین می‌شود و دربرابر خود کاخی طلایی را می‌بیند که اژدهایی از آن محافظت می‌کند. بر روی دیوار کاخ سپری درخشان قرار دارد که روی آن بر اساس افسانه‌ای نوشته شده‌است که هرکس که اژدها را بکشد این سپر را به دست خواهد آورد. اتلرد با یک ضربهٔ گرز خود اژدها را می‌کشد و اژدها با فریادی دلخراش بر زمین می‌افتد. سپس برای برداشتن سپر پیش می‌رود که آن نیز فرو افتاده و صدایی هولناک از برخوردش با زمین برمی‌خیزد.
 
زمانی که راوی مشغول خواندن چگونگی ورود شوالیه به خانه‌است صداهایی همچون ترق و تروق و شکافتن چیزی از جایی از ساختمان به گوش می‌رسد. وقتی می‌خواند که اژدها با فریادی دلخراش بر زمین افتاد صدای جیغی دلخراش از [[درون خانه]] شنیده می‌شود. وقتی به افتادن سپر از روی دیوار می‌رسد، درون خانه نیز طنینی فلزی و توخالی شنیده می‌شود. وحشت روردریک به اوج خود رسیده‌است و سرانجام فریاد می‌کشد که خواهرش دارد این صداها را تولید می‌کند زیرا وقتی او را درون تابوت می‌گذاشتند هنوز زنده بوده و رودریک می‌دانسته که او زنده‌است......
 
ناگهان در اتاق با شدت باز شده و مادلین در آستانهٔ در ظاهر می‌شود. او خود را بر روی برادرش می‌اندازد و هر دو چونان جنازه‌ای بر کف اتاق می‌افتند. راوی با دیدن این صحنه از خانه فرار می‌کند ولی به هنگام دویدن، نوری توجهش را جلب می‌کند. به عقب بر می‌گردد و خانهٔ آشر را می‌بیند که به دو نیم شده و تکه‌هایش در دریاچهٔ اطراف آن در حال فرورفتن است. اما آن ها زنده بیرون می آیند و با خوشی زندگی می‌کنند.
 
== پانویس ==