آثار معماری که به شکل ساختمان بروز میکنند، معمولاً به عنوان [[نماد فرهنگی|نمادهای فرهنگی]] و کارهای هنری شناخته میشوند. تمدنهای باستانی معمولاً از راه شناسایی دستاوردهای معماریشان شناخته میشوند.<ref>{{cite book|editor=Daniel Cilia|date=2004|first=Anthony|last=Pace|chapter=Tarxien|title=Malta before History – The World’s Oldest Free Standing Stone Architecture|publisher=Miranda Publishers|pages=|isbn=978-9990985085}}</ref>
== تعریف ==
'''معماری''' (مهرازی، والادگری یا رازیگری)، [[شیوه]] [[طراحی]] و روش [[ساخت و ساز]] [[ساختمان]]ها و دیگر سازههای کالبدی است.<ref>ترجمه از ویکیپدیا انگلیسی، مقاله معماری[[:en:Architecture]]</ref>
معماری و دیگر رشتههای علمی طراحی در پیوند با آن، مانند طراحی شهری، معماری منظر، طراحی داخلی و … در کنار هم، طراحی محیط را بهوجود میآورند.<ref>راپاپورت، آموس، ''فرهنگ، معماری و طراحی''، ص ۱۵</ref>
گستردگی و گوناگونی بهوجود آمده در آثار معماری معاصر و ناسازگاری که گاهی، میان آنها دیده میشود؛ نشان از گمشدگی تعریف روشن معماری، در صد سال گذشته دارد.
معماری سراسر بستر بیرونی زندگی بشر را در بر میگیرد. امروزه این قلمرو، از [[شهرسازی]] گرفته تا معماری و [[طراحی صنعتی]]، تحت کنترل معماران است. این اندیشه که کار معماری، طراحی مصنوعات (ساختمانها) است؛ در جامعه ای معنا دارد که تدارک سیمای شهر، بخشبندی شده و سلسله مراتبی باشد. در این چشمانداز، روابط معماری و [[سیاست|سیاست،]] باید که از بیخ و بن دگرگون شود. معماری، بخشی از سیاست است.<ref>بنه ولو، لئونارد، ''آشنایی با تاریخ معماری''، ترجمه: دکتر علی محمد سادات افسری، ویراسته: دکتر رضا قیصریه، مرکز نشر دانشگاهی تهران، ۱۳۸۱، صص ۲۱۵ تا ۲۱۸.</ref>
معماری به عنوان [[تصور]]، [[طراحی]]، [[درک]] و [[ساخت و ساز|ساختن]] (با توجه به شرایط) شناخته میشود. این شرایط ممکن است که در ذات خود کاملاً کارکردی بوده یا به درجههای گوناگونی بازتاب شرایط [[اقتصاد|اقتصادی]]، [[سیاسی]] و [[اجتماع|اجتماعی]] [[پروژه]] باشند. چشمداشت ما از معماری، به سان یک هنر، چیزی بیش از پاسخگویی به [[برنامه]]های کارکردی [[ساختمان]] است. تجلیات کالبدی معماری، با کنشهای انسانی سازگار است و شیوه سازماندهی و انتظام فرم و [[فضا]]ها در معماری، میتواند که تلاشها را به ثمر رسانده، به استخراج پاسخها کمک کند و معانی را انتقال دهد.<ref>چینگ، فرانسیس دی. کی، ''معماری: فرم، فضا و نظم''، ص یازده</ref>
هیچگاه نظریههای طراحی محیط، از یافتههای رشتههای علمی دیگر و مبانی که برای شناخت ویژگیهای [[محیط]] و چگونگی کارکرد آنها فراهم میآورند؛ بینیاز نبودهاند. به ویژه این نیاز، در مورد ادعای طراحان، در زمینه اثر طراحی بر زندگی مردم، بیشتر صادق است.<ref>پرفسور لنگ، جان. ''آفرینش نظریه معماری (نقش علوم رفتاری در طراحی محیط)''. ترجمه: دکتر علیرضا عینی فر، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ هشتم، ۱۳۹۴ خ. ص بیست و دو.</ref>