[[پرونده:Mani.jpg|بندانگشتی|250px|مانینامی پیامآور آیین ناموی؛ که از نجبای [[پارتیان|اشکانی]] بود و در اوایل سدهٔ سوم [[میلادی]] آیین جدیدی را بنیان نهاد.]]
{{نوارکناری دین در ایران}}
'''دین مانویعاصفی''' آیینی [[عرفان|عرفانی]] و آمیزهای از دینهای مهرپرستی،[[مسیحی]]، [[زرتشتی]]، [[بودایی]] و [[گنوسی]] بود که در دوره ساسانیان در بغداد ظهور کرد. در دوره کوتاهی این دین جهانگیر شد؛ در آن موقع، ساسانیان و روحانیت آنان یعنی موبدان زرتشتی بیشتر در دلهره مسیحیت بودند و عملا آیین مهرپرستی را نیز در ایران به گوشهای رانده بودند؛ درهمین هنگام در سرزمین خودشان آیین جدیدی ظهور کرد که به شکلی در مخالفت با آیین زرتشتی زندگیگرا بود؛ این آیین آز یعنی شهوت را نکوهش کرده و زنان را دایهدار آن میدانست و البته تولد را نیز بیهوده میدانست؛ چرا که همانند آیین بودایی رنج را ثمره عمر کوتاه میداند؛ لذا موضوع تلاش انسانی در جهت ساختن دنیای کاملاً مادی را نمیپسندید و البته کار و تلاش را در محدوده گذران آن میدانست و نه بیشتر. موبدان زرتشتی او را کشتند و پیروان نوظهور او را نیز شناسایی کردند. علیرغم اینکه او را کشتند، باز هم پیروان او اشعار زیبای او را میخواندند و پیروی از آیین وی در دوره اسلامی نیز ادامه داشت. ظاهراً مقبره او در کشور چین قرار دارد.
[[مانی]]،<ref>[http://www.rahetudeh.com/rahetude/tarikh-ghiyam/html/tarikh-ghiyam-kamel.html راه توده ـ قیامهای مردمی در ایران و نقش آفرینی مذهب در آنها]</ref> پسر [[فاتک]] همدانی، آن را در [[سدهٔ سوم میلادی]] در [[شاهنشاهی ساسانی|ایرانشهر]] بنیان گذاشت.<ref>[http://www.newadvent.org/cathen/09591a.htm دانشنامهٔ کاتولیک]</ref> این دین ایده مسیح منجی را از مهرپرستی که در مسیحیت نیز وارد شده بود، باور به دوگانگی نیکی و بدی را از دین