کمونیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز واگردانی خودکار خرابکاری بر پایه امتیاز خرابکاری. واگردانی اشتباه ربات را همراه با پیوند تفاوت در کاربر:Dexbot/گزارش اشتباه اعلام کنید. همچنین توصیه میشود حساب کاربری بسازید.
برچسب: واگردانی
جزبدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: برگردانده‌شده ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵:
'''کمونیسم''' {{به فرانسوی|communisme}} یا '''مرام اشتراکی'''، یک ایدئولوژی و جنبش [[فلسفه|فلسفی]]، [[سیاست|سیاسی]]، [[اقتصاد]]ی و [[فلسفه اجتماعی|اجتماعی]] است که هدف نهایی آن ایجاد یک [[جامعه کمونیستی]] است؛ جامعه‌ای که در آن [[مالکیت خصوصی]] بر [[ابزار تولید]] لغو شده و [[طبقه اجتماعی|طبقات اجتماعی]]، [[پول]] و [[دولت]] وجود ندارد.
 
قدیمی‌ترین اشاره‌ها به یک جامعه آرمانی کمونیستی را می‌توان در ''[[جمهور]]'' اثر [[افلاطون]] دید. طی قرون افراد زیادی نظیر [[مزدک]]، [[تامس مور]]، [[شارل فوریه]] و غیره به طرق مختلف خواستار اشتراکی‌سازی منابع [[جامعه]] شدند. در دوره مدرن متفکرانی نظیر [[کلودهانری سن سیمون]]، [[شارل فوریه]] و [[پیر-ژوزف پرودون]] به کمونیسم پرداختند، با این حال اندیشه‌های [[کارل مارکس]] و [[فریدریش انگلس]] شالوده اصلی کمونیسم را شکل داد. آن دو،دو که از اوضاع [[طبقه کارگر]] در جوامع صنعتی آزرده‌خاطرآزرده خاطر بودند، اعتقاد داشتند تاریخ همه جوامع، تاریخِ [[مبارزه طبقاتی|مبارزهٔ طبقاتی]] است و با [[انقلاب صنعتی]] و دگرگونی کلان [[اقتصاد]]ی فقط دو طبقهٔ [[پرولتاریا]] (کارگران) و [[بورژوازی]] ([[سرمایه‌داری|سرمایه‌داران]]) باقی مانده‌اند که دوّمی اوّلی را استثمار می‌کند. در نتیجه طبقه کارگر وقتی که به آگاهی طبقاتی برسد، به صورت انقلابی ابزارهای تولید و نهادهای دولتی را تسخیر و دولتی سوسیالیستی موسوم به [[دیکتاتوری پرولتاریا]] تأسیس خواهد کرد. زمانی که خطر ضدانقلاب بورژواها رفع شد، این دولت از بین خواهد رفت و جامعه‌ای کمونیستی به وجود خواهد آمد. مارکس و انگلس معتقد بودند [[ماده‌باوری تاریخی|تاریخ باید روند دیالکتیکی خود را طی کند]] و برپایی جامعه کمونیستی فقط در [[کشورهای توسعه‌یافته|کشورهای پیشرفته]] صنعتی ممکن است.
 
در سده بیستم [[ولادیمیر لنین]]، با اعتقاد به این که [[انقلاب]] در کشورهای توسعه‌یافته نشدنی است، انقلاب کمونیستی را از [[روسیه]] — که پیشرفته و [[کشور صنعتی|صنعتی]] نبود — آغاز کرد؛ زیرا روسیه را شکننده‌ترین حلقه در زنجیر کشورهای سرمایه‌دار می‌یافت. لنین اولین [[دولت کمونیستی|حکومت کمونیستی]] را در پی [[انقلاب اکتبر]] ۱۹۱۷ روسیه تحت عنوان [[اتحاد جماهیر شوروی]] بنا نهاد و بعد از مرگ وی، [[ژوزف استالین]] سیاست [[سوسیالیسم در یک کشور]] را پیش گرفت تا تمرکز [[اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی|اتحاد شوروی]] بر تقویت خود در درون مرزهایش باشد. این سیاست با هدف نهایی لنین که خواستار انقلاب در کشورهای صنعتی و پیوستن روسیه به آن‌ها بود، تضاد داشت. در عهد استالین اتحاد شوروی کشوری صنعتی شد و نیز میلیون‌ها نفر در اثر [[پاکسازی بزرگ]] کشته شدند. پایان [[جنگ جهانی دوم]] که شوروی در [[متفقین جنگ جهانی دوم|جناح پیروز]] آن قرار داشت، با آغاز [[جنگ سرد]] همراه بود؛ همچنین تعداد کشورهای کمونیستی از ۲ به ۱۳ رسید و بر بخش‌های وسیعی از [[شرق اروپا]]، [[بالکان]] و [[شرق آسیا|شرق]] و [[جنوب شرق آسیا]] از جمله [[چین]] حاکمیت کمونیستی برقرار شد. دیگر مکتب مهم [[مارکسیسم–لنینیسم|مارکسیست–لنینیستی]]، [[مائوئیسم]] است که بر پایه تفکرات [[مائو تسه‌تونگ|مائو زدونگ]] شکل گرفته و علاوه بر انقلاب کارگری، بر انقلاب دهقانی تأکید دارد. کمونیسم مکاتب غیر مارکسی مثل [[آنارکو کمونیسم]] نیز دارد. با مرگ استالین در ۱۹۵۳، اختلافاتی میان دولت‌های کمونیستی پدید آمد که از مهم‌ترین پیامدهای آن [[شکاف چینی-شوروی|جدایی چین و شوروی]] بود. در همین دوره، چین در اثر برنامه [[یک گام بزرگ به جلو]] از مائو [[قحطی بزرگ چین|قحطی بزرگی]] را تجربه کرد که با مرگ ۱۵ تا ۳۰ میلیون، یکی از بزرگ‌ترین [[کشتارهای جمعی در حکومت‌های کمونیستی]] را سبب شد. [[اصلاحات اقتصادی چین]] بعد از مرگ مائو در سال ۱۹۷۶، اقتصاد آن کشور را به اقتصادی [[سرمایه‌داری|کاپیتالیستی]] تبدیل کرد. شوروی در ۱۹۷۹ (۱۳۵۷ شمسی) [[افغانستان]] را [[جنگ شوروی در افغانستان|اشغال]] کرد که مقاومت محلی و دخالت غرب در آن منازعه، باعث شد هزینه‌های زیادی برایش به همراه داشته باشد. [[میخائیل گورباچف]]، آخرین [[فهرست رهبران اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی|رهبر شوروی]] که در ۱۹۸۵ زمام امور را در دست گرفت، برای پایان دادن به «[[دوره رکود]]» اصلاحاتی اقتصادی و سیاسی اعمال و نیز نیروهای نظامی کشورش را از افغانستان خارج کرد که او را در داخل و خارج از کشور محبوب کرد. اصلاحات گورباچف همچنین زمینه‌ساز [[انقلاب‌های ۱۹۸۹|سقوط رژیم‌های کمونیستی شرق اروپا در ۱۹۸۹]] و نهایتاً [[فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی]] در ۱۹۹۱ شد. امروزه کشورهای [[چین]]، [[لائوس]]، [[کره شمالی]]، [[ویتنام]]، [[کوبا]] و [[ترانس‌نیستریا]] از جهاتی تنها کشورهای کمونیستی جهان هستند، هر چند فقط کره شمالی است که به شیوه دولت‌های بلوک شرق [[سده ۲۰ (میلادی)|قرن ۲۰]] اداره می‌شود.