دهستان کاری‌پی: تفاوت میان نسخه‌ها
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ربات: افزودن رده‌های همسنگ |
نکاتی به این صفحه اضافه کردم برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از برنامهٔ همراه ویرایش با برنامهٔ اندروید |
||
خط ۱۲:
'''کاری‌پی''' (در گذشته: جلال ارزک)، دهستانی است از توابع [[بخش لاله‌آباد]] [[شهرستان بابل]] در [[استان مازندران]] در شمال [[ایران]]. شغل اصلی ساکنین روستاهای کاری‌پی [[کشاورزی]] و محصول اصلی آن [[برنج]] است. بخشی از جاده جدید [[بابل (بابل)|بابل]] به [[آمل]] از این دهستان می‌گذرد.
جلال ارزک نام یکی از پادشاهان مقتدر این منطقه بوده .واژه جلال به معنا بزرگ و عزتمند واژه ارزک هم نام این پادشاه بوده .
مادر ارزک در سپیده دم در طویله به همراه گوسفند خود زایمان کرد و ارزک از کودکی با بچه ان گوسفند رابطه بسیار خوبی داشته و تا پایان مرگ گوسفند برایش بهترین امکانات را فراهم کرده بود. پدر ارزک مانند پدر و پدربزرگش موعبد بود .پدرش نام او را ارزک گذاشت و نام خوانوادگی پسرش را صفری انتخاب کرده است
صفری هم به اعتقاد صاحب نظران معنی بچه گوسفندی را میدهد که در زمان طلوع خورشید به دنیا میاید و مفهوم پیروزی خیر بر شر را میدهد. ارزک در زمان حکومتش نبرد های زیادی را داشته و خودش را بیشتر یک موعبد میدانسته تا یک پادشاه بعضی این این علاقه را به دلیل این میدانند که او در روستای کنار اتشکده ای که خاندانی معبدش بودند زندگی میکرد.
ارزک به شیوه جنگ خودش معروف هست در زمان ارزک اتشکده ها مخالفان زیادی داشتند و ارزک برای جابه جایی پیام ها و الات جنگی از دسته استفاده میکرده این دسته ها شامل نه نفر ادم بوده اند که سوار بر اسب های نفیس خود می تاختند .
برای جابه جایی پیام و اشیائ مقدس یک نفر که از هم روستایانش بود انتخاب میکرد و ان را میان دسته قرار میداد و سه نفر جلو و سه نفر عقب و دو نفر هم در کنارش بودند و مراقبت میکردند.
ارزک به دلیل موفقیت زیادش بین اتشکده ها معروف بود و از سراسر ایران پیشکشات متعددی را برای او می اوردن او پیشکشات را معمولا در زمین مدفون میکرد زیرا معتقد بود برای اینده در نبرد شر و خیر به کار نوادگانش می اید.
ارزک در سال های اخرش خنجر مقدس خود که از نیاکانش به ارث رسیده بود را به پسرش واگذار کرد و از پادشاهی کناره گیری کرد.
ارزک پس از دیدن نوه دوم پسر اخرش مرد و در زمان مرگش پادشاه بعدی را نوه خود اعلام کرد و خانه خود را هم به ان نوه اش سپرد دلیل اینکار مشخص نیست .
ارزک جای دفن شدنش مشخص نیست حدس هایی زده میشود که او در اتشکده ای که عاشقش بوده دفن شده یا ان در خانه خودش دفن شده .
اما دو چیز واضح است اولی این که اگر از نوادگانش متوجه بشود که دیگر جای امید به نوه هایش نیست و یا نوه هایش سن کمی دارند خنجر مورثی را به ارزک باز پس میدهند تا نوه هایش بزرگ شوند و ان را بگیرند یا از نوادگانش کسی کشف کند و بگیرد.
دو اینکه در جایی که دفن شده یک تک درخت کاشته شده.
== تقسیمات کشوری ==
| |||