دانشجویان وی در دانشکده زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی بویژه در سالهای پایانی دهه شصت، امروزه از پژوهشگران و استادان این رشته هستند و نقش دکتر عبادیان در شکل دهی به نگرش نقادانه ادبی و دیدگاه های زیبایی شناسانه و جامعه شناسانه در آثار آنان انکار نشدنی ست.
علاوه بر اینها از آنجا که در دانشگاه هامبورگ اوستایی خوانده بود و به سایر زبان های باستانی آشنایی داشت، چندی نیز برای دانشجویان زبانهای باستانی تدریس می کرد. وی در این زمینه میگفت: "ما باید سه رشته را در مقطع دکتری در هامبورگ دنبال میکردیم که شامل دو رشته اصلی و یک رشته فرعی میشد. من زبانهای باستانی و فلسفه را به عنوان رشتههای اصلی انتخاب کردم و با استادی به نام «امریک» که استان زبانهای هندواروپایی است اوستا کار میکردم. در دانشگاه من فارسی باستان، پهلوی و اوستایی را درس میدادم و سعی میکردم به دانشجویان بگویم آنها را حرفنویسی کنند. به دانشجویان میگفتم الان از هر اروپایی که بپرسید میداند اوستایی چه زبانی است و میتواند یک توضیح دقیق بدهد در حالی که ما خیلی کم میدانیم. اما دانشجویان ایرانی رشته زبان باستان خیلی کم زیر بار میرفتند و من هم بعد از مدتی خسته شدم و این کار را رها کردم."
او همچنین به تئاتر، سینما، موسیقی و هنرهای دیگر نیز علاقه داشت و از دیدگاه زیبایی شناسی و فلسفه هنر نگرشی خاص به این مباحث داشت.