قضا و قدر: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۹:
[[امیرالمومنین]] در پاسخ به شخصی که آیا سیر حرکت ما به سوی شام برای جنگ با [[معاویه]] به قضاء و تقدیر خداوند بود؟، فرمود:مبادا چنین گمان کرده باشی که قضایی لازم و قدری محتوم بودهاست، خداوند اجرتان را در هر رفت و بازگشتی بزرگ داشته، ولی در هیچ حالتی مجبور یا ناچار نبودهاید. اگر چنین باشد ثواب و عقاب باطل میشود، وعدهٔ پاداش و کیفر ساقط میگردد، همانا خدای سبحان امر به طاعت و عبودیت نموده و به مردم اختیار داده که به خواست خود اوامر او را پیروی کنند<ref>چند گفتار، نشر نگارش، ۱۳۷۹، گفتار پنجم:کلام علی علیه السلام در قضاء و قدر</ref>.
مسئلهٔ جبر و اختیار از جمله مسایلی است که ذهن افراد مختلف را به خود مشغول کرده، بدون آنکه به نتیجه گیری قطعی(از نظر خود آنها) برسد. از طرفی دانشمندان علم کلام به داشتن جبر و اختیار تام افراد در مورد کارهای خود اعتقاد داشتند. آنها معتقدند که اگر انسانها دارای اختار نباشند، پس جهنم حق افراد گناهکار نیست چون آنها
از طرفی افراد مختلفی به آزادی انسانها در مورد کارهای خود شک دارند و معتقدند که همهٔ افعال بشری از سوی خدا صورت میگیرد. تا خدا اراده چیزی نکند، کسی کاری انجام نمیدهد.
عدهای نیز راه بینابین را انتخاب کردند و معتقدند که بعضی از کارها از سوی خدا و بعضی دیگر از سوی خود انسان صورت میگیرد.
خط ۲۷:
در سده سوم، ابوسهل بشربن کوفی بغدادی مذهب بشریه را پایگذاری کرد. او معتقد بود خداوند قادرا ست و بندگان خود را بر انجام دادن افعال توانا کردهاست، ولی جایز ندانستهاست اموری مانند حیات و موت و قدرت را به انسانها واگذارد.[۵]
از طرفی ادعا میشود که انسان مختار است و از طرفی ادعا می شود که آینده تمام انسانها را خدا میداند.چگونه انسانی که هنوز به وجود نیامده و یا در زمان حال زندگی میکند، میتوانداثری از خود در آینده بجا بگذارد؟اگر آینده بدون هیچ اشتباهی پیشبینی شود،آنگاه انسان مختار نیست.اگر انسان مختار است پس آینده قابل پیشبینی نیست.پس قضا و قدر وجود دارد.
== پانویس ==
<references/>
|