فتح مکه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰:
|یادداشت=
}}
'''فتح مکه''' به دست [[حضرت محمد(ص)]] و [[مسلمان|مسلمانان]] در سال [[۶۳۰ (میلادی)|۶۳۰ میلادی]] برابر [[٢۰ رمضان]] سال [[۸ (قمری)|هشتم هجری]] انجام گرفت.
 
== پیشینه ==
بر اساس قرارداد [[صلح حدیبیه]]، بت‌پرستان قریش و مسلمانان پیرو حضرت محمد(ص) حق شبیخون زدن به کاروان‌ها و قبایل یک‌دیگر را نداشتند؛ پس از گذشت هفده یا هیجده ماه از صلح حدیبیه دو قبیله [[بنی‌بکر]] و [[بنی‌خزاعه]] نبرد کردند. گروهی از بنی‌خزاعه به نزد [[حضرت محمد(ص)]] رفتند و شبیخون قبیله بنی‌بکر را با پشتیبانی سران قریش دانستند.
 
[[ابوسفیان]] مکه را ترک کرد و به مدینه رفت؛ تا پیمان صلح حدیبیه را دوباره برقرار کند؛ اما حضرت محمد(ص) به وی توجهی نکرد و حتی دخترش [[رمله]] همسر محمد، نیز او را از خود راند.<ref>مغازی واقدی ج ۲ ص ۷۹۲</ref>
 
محمد،حضرت محمد(ص)، ارتشی ده‌هزار نفره از مسلمانان ترتیب داد و سرانجام به سوی مکه حرکت کرد؛ مسلمانان در جایی نزدیک مکه فرود آمدند.
 
=== اسلام ابوسفیان ===
[[ابوسفیان]] به همراه [[عباس پسر عبدالمطلب]] به نزد حضرت محمد(ص) رفت. ابوسفیان از اعتراف به پیامبری حضرت محمد(ص) خودداری کرد؛ ولی به اصرار عباس [[شهادتین]] گفت. عباس، از حضرت محمد(ص) خواست که امتیازی به ابوسفیان داده شود. حضرت محمد(ص) در پاسخ گفت:
 
{{گفتاورد بزرگ}} آن کس که به خانه ابوسفیان پناهنده شود، در امان است. هر که شمشیر خود را بیندازد، در امان است. هر کس که در خانه خود بنشیند و در را ببندد، در امان است. هر کس که به مسجدالحرام درآید و در آن‌جا بنشیند، در امان است.<ref>الکامل فی‌التاریخ، ابن اثیر، ص ۳۲۹</ref>{{پایان گفتاورد بزرگ}}
 
ابوسفیان تعهد کرد که قبل از ورودورودحضرت محمد(ص) به مکه، به آن شهر برود.
 
== ورود حضرت محمد(ص) به مکه ==
محمد،حضرت محمد(ص)، در زمان آمدن به مکه علمی را به دست [[عبدالله خثعمی]] سپرد و کسانی را که زیر علم وی گردآیند، در امان دانست. سربازان محمد،حضرت محمد(ص)، شهر را به تصرف خود در آوردند. حضرت محمد(ص) نیز به [[مسجدالحرام]] رفت و به طواف [[کعبه]] پرداخت. حضرت محمد(ص) بت [[هبل]] و دیگر بت‌های [[کعبه]] را شکست. سپس [[بلال حبشی]] را مأمور کرد که بر بام کعبه [[اذان]] بگوید. محمد،حضرت محمد(ص)، اعلام کرد که هر کس در خانه بتی دارد آن‌را بشکند و یا بسوزاند. محمد،حضرت محمد(ص)، هیأت‌هایی را به اطراف اعزام داشت تا بت‌هایی را که در بین پرسشتگاه‌ها و معابد عشایر و قبایل بود، درهم شکنند. محمد،حضرت محمد(ص)، [[خالد پسر ولید]] را مأمور شکستن بت [[عزی]]، عمروعاص را مأمور ویران کردن بت‌خانه [[سواع]] و همچنین [[سعد بن زید]] را مأمور شکست [[منات]] کرد.
 
[[پرونده:Muhammad destroying icons L Histoire Merveilleuse en Vers de Mahomet BNF.jpg|220px|بندانگشتی|چپ|شکستن بت‌ها]]
 
== اعدام‌ها ==
با ورود حضرت محمد(ص) به مدینه، بسیاری از سران قریش که در گذشته علیه او می‌جنگیدند به نزد او آمدند؛ و از او طلب بخشایش کردند. حضرت محمد(ص) در جواب ایشان گفت:
 
{{گفتاورد بزرگ}} امروز سرزنشی بر شما نیست. خدا شما را می‌آمرزد و او مهربان‌ترین مهربانان است.<ref>سوره یوسف آیه ۲</ref> بروید و شما آزادشدگانید.<ref>مغازی واقدی ج ۲ ص ۸۳۵؛ ابن کثیر ۳:۲۲</ref>{{پایان گفتاورد بزرگ}}
 
حضرت محمد(ص) دستور به کشتن ده‌تن از جمله [[عکرمة بن ابوجهل]]، [[عبدالله بن سعد]] و [[لیثی]] داد. در میان کسانی که اعدام شدند، چهار زن نیز بودند. از این ده تن عکرمه، اسلام آورد و کشته نشد.
 
== پانویس ==
خط ۵۶:
* تاریخ سیاسی اسلام، رسول جعفریان، انتشارات دلیل، سال ۱۳۸۰
 
{{غزوات حضرت محمد(ص)}}
{{شخصیت‌ها و اعلام قرآنی}}