دیدگاه‌های فمینیستی درباره تن‌فروشی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Farzaneh (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح مشکلات ویرایشی به وسیلهٔ ابزار خودکار املا
Farzaneh (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویرایش به وسیلهٔ ابزار خودکار ابرابزار
خط ۱:
{{ویکی‌سازی}}
همچون بسیاری از موضوع‌های دیگر در جنبش فمنیستی، در خصوص تن‌فروشی هم یک تنوع عقیده وجود دارد. بسیاری از این عقاید بطور کلی توسط دیدگاه اصلی‌ای تنظیم‌شده که عموماً یا انتقادکننده یا حمایت‌کننده‌یحمایت‌کنندهٔ تن‌فروشی و کار جنسی است.<ref name="a"> O’Neill, Maggie (2001) Prostitution and Feminism. Polity Press: Cambridge pp. 14-16</ref> فمنیست‌های ضدِّ تن‌فروشی معتقدند که تن‌فروشی شکلی از استثمار زنان و تسلط مردان بر زنان و عُرف‌ی است که پیامد حکمِ اجتماعیِ پدرسالاری موجود می‌باشد. این بحث فمنیست‌ها که تن‌فروشی یک اثر بد دارد- هم بر خود تن‌فروش‌ها هم بر جامعه به عنوان یک کل- همچون دیدگاه‌های تثبیت‌شده‌یتثبیت‌شدهٔ کلیشه‌ای درباره‌یدربارهٔ زنان- که زن را به عنوان شیئی جنسی که توسط مرد می‌تواند مورد استفاده و تجاوز قرار بگیرد - می‌باشد. فمنیست‌های دیگر معتقدند که تن‌فروشی و دیگر شکل‌های کار جنسی می‌تواند انتخاب‌های قابل قبولی برای مردان و زنانی باشد که ترجیح می‌دهند به این کار بپردازند. در این دیدگاه تن‌فروشی باید از تن‌فروشی اجباری متمایز شده باشد، و فمنیست‌ها باید از حقوق کارگر جنسی علیه تجاوزهای صنعت جنسی و سیستم قانونی، پشتیبانی کنند. عدم توافق بین این دو رفتار فمنیستی بشکل جدل‌های منحصربه‌فردی درآمده است، و شاید با جنبش‌های فمنیستی قرن اخیر قابل قیاس باشد. <ref name="b"> Alexander, Priscilla (1997) Feminism, Sex Workers and Human Rights in Nagle, Jill (ed.) Whores and Other Feminists. Routledge: New York: pp. 83-90.</ref>
 
== مخالفان با تن‌فروشی ==
گروهی از فمینیست هافمینیست‌ها شدیداً مخالف تن‌فروشی اند. آنها این عمل را به عنوان شکلی از [[خشونت علیه زنان]] قلمداد می کنندمی‌کنند که نباید بر جامعه بار شود. فمینیستهای مخالف تن‌فروشی، کاتلین بری، ملیسا فارلی<ref name="c"> Prostitution: Factsheet on Human Rights Violations. Prostitution Research & Education. Retrieved on 2009-09-03.</ref><ref name=" "> [dead link]</ref>، جولی بین دل <ref name=autogenerated1> Ending a trade in misery (10 September 2007). The Guardian. Retrieved on 2009-09-03.</ref> <ref name="d">Julie Bindel (18 January 2006). "Eradicate the oldest oppression". The Guardian. Retrieved 8 May 2010. </ref>، شیلا جفریز و کاترین مکینن <ref name="e"> Catharine A. MacKinnon (1993) "Prostitution And Civil Rights" Michigan Journal of Gender & Law, 1993, Volume 1: 13-31. Retrieved on 2009-09-03.</ref> و لرا لدرر <ref name="f">Lederer, Laura J. Addressing Demand: Examining New Practices. Global Centurion. Retrieved on 2009-09-03.</ref> هستند .استدلال هایاستدلال‌های آنها علیه تن‌فروشی با جزییات بیشتر در زیر توضیح داده می شودمی‌شود.
 
=== فقر و جبر ===
این دسته از فمینیستها، استدلال می کنندمی‌کنند که در بیشتر موارد، تن‌فروشی یک انتخاب آگاهانه و حساب شده نیست. دلیل اغلب زنانی که به تن‌فروشی تن می دهندمی‌دهند این است که آنها از طریق مختلف به این کار مجبور می شوند،می‌شوند، یا توسط موسسه هایموسسه‌های روسپی گری و [[قاچاق انسان]] به کار گرفته شده اندشده‌اند و یا زمانی که آنها مستقل تصمیم گرفتند باز این تصمیم به علت وجود مشکلاتی از قبیل اعتیاد به [[مواد مخدر]]، شوک هایشوک‌های متحمل شده در گذشته (خصوصاً سو استفاده هایاستفاده‌های جنسی در دوران کودکی) و دیگر شرایط تاسف بار بوده است.
این گروه از فمینیست هافمینیست‌ها اشاره می کنندمی‌کنند که درصد زنان در پایینرین طبقات اجتماعی اقتصادی –زنان بسیار فقیر، زنان با سطح آموزش پایین، زنان در محروم ترین اقلیت هایاقلیت‌های قومی و نژادی – در سراسر جهان در میزان تن‌فروشی بیشتر نشان داده شده است."اگر تن‌فروشی انتخابی آزاد است، چرا زنان با کمترین انتخاب حاضر به انجام آن می شوند؟می‌شوند؟ "(Mackinon,1993)<ref name="g"> Prostitution in Five Countries. Feminism & Psychology. 1998. pp. 405–426. Retrieved 2010-05-09.</ref>. این دوره برای اکثر تن فروشان دوره دشواری از زندگی اشان می باشدمی‌باشد و بسیاری از انها تمایل به ترک این موقعیت دارند.<ref name="h"> Farley, Melissa. (April/2/2000) Prostitution: Factsheet on Human Rights Violations . Prostitution Research & Education. Retrieved on 2009-09-03.</ref>
کاترین مکینون استدلال می کندمی‌کند که" در تن‌فروشی زنان با مردان [[رابطه جنسی]] دارند واین در حالی است که آنها هرگز تمایل به داشتن این رابطه ندارند. در نتیجه پول به عنوان شکلی از زور عمل می کندمی‌کند نه به عنوان [[اندازه‌گیری]] میزان رضایت . این عمل مانند زور فیزیکی در [[تجاوز جنسی]] است ."<ref name="l">"It's Wrong to Pay for Sex". Connecticut Public Radio. 05/08/2009. Retrieved 8 May 2010. </ref>
 
بعضی از محققین تن‌فروشی باور دارند که رضایت واقعی در تن‌فروشی ناممکن است: در ادبیات آکادمیک در مورد تن‌فروشی تعداد بسیار اندکی از نویسندگان هستند که استدلال می کنندمی‌کنند رضابت معتبر به تن‌فروشی ممکن است. عمدتاً خاطر نشان می شودمی‌شود که رضایت به تن‌فروشی غیر ممکن و یا حداقل نامحتمل است .". <ref name="m"> SULLIVAN, Barbara. "Rethinking Prostitution and ‘Consent’". Retrieved 2010-05-09.</ref> "(...) بیشتر نویسنده هانویسنده‌ها ظهار می‌کنند که رضایت به تن‌فروشی اگر ناممکن نباشد عمیقاً مسئله دار است(...) بیشتر نویسندگان استدلال کرده اندکرده‌اند که رضایت به تن‌فروشی ناممکن است. فمنیست هایفمنیست‌های رادیکال این دیدگاه را دارند :زیرا تن‌فروشی همواره یک [[عمل جنسی]] توام با اکراه است. دیگران تنها عنوان می کنندمی‌کنند که اکراه اقتصادی رضایت جنسی روسپیان را اگر ناممکن نکند به شدت مسئله دار می نمایدمی‌نماید...". <ref name="n">Making sense of sexual consent. Retrieved 2010-05-09.</ref> در نهایت مخالفان [[برده داری]] باور دارند که: نمی تواننمی‌توان گفت فردی واقعاً به ستم علیه خودش رضایت داده است و هیچ کس نباید حق داشته باشد به ستم علیه دیگران رضایت دهد. به زبان کتلین بری رضایت " نشانگر خوبی برای وجود ستم نیست و رضایت به ظلم,ظلم، از واقعیت هایواقعیت‌های ستم است. ستم نمی‌تواند به طور موثر با توجه به درجه "رضایت" اندازه‌گیری شود زیرا اگر رضایت تحت عنوان ناتوانی از دیدن یا حس کردن هرگونه جایگزینی تعریف شودحتی در برده داری هم مقداری رضایت وجود داشت "<ref name="o">Barry, K "The Prostitution of Sexuality: The Global Exploitation of Women" New York: NYU Press 1995 </ref>
 
=== اثرات درازمدت تن‌فروشی ===
 
فمینیست‌های مخالف با تن‌فروشی استدلال می‌کنند که تن‌فروشی فعالیتی است که منجر به آثار درازمدت منفی بر تن‌فروش می‌شود. از این آثار می‌توان به مواردی نظیر، آسیب‌های روانی جدی، استرس، افسردگی، اضطراب، استفاده از الکل و سوءمصرف مواد، اختلالات خوردن، و خطر بیشتر برای آسیب رساندن به خویش و خودکشی آشاره کرد. به گمان این فمینیست‌ها، وقوع چنین پیامدهایی جای تعجب ندارد زیرا نه تنها تن‌فروشی فعالیتی استثماری است، که در آن زن با مشتریانی رابطه‌یرابطهٔ جنسی دارد که برایش جذاب نیستند، بلکه علاوه بر آن، زن به طور منظم در معرض خشونت روانی، تنانی و جنسی قرار دارد.<ref name="p"> Factors affecting prostitution – Damage and survival mechanisms. Retrieved 2010-05-09.</ref><ref name="q"> Parker, Joe. (August/04/1998) How Prostitution Works. Prostitution Research & Education. Retrieved on 2009-09-03.</ref><ref name="r"> Arch Gen Psychiatry - Prevalence and Health Correlates of Prostitution Among Patients Entering Treatment for Substance Use Disorders, March 2008, Burnette et al. 65 (3): 337. Archpsyc.ama-assn.org. Retrieved on 2009-09-03.</ref>
آندرو دورکین، که در گذشته یک تن‌فروش بوده است، می‌گوید:" تن‌فروشی به خودی خود یک سوء استفاده از بدن زن است. آن دسته از ما که از چنین چیزهایی صحبت می‌کنیم به ساده‌لوحی متهم می‌شویم. اما تن‌فروشی مساله‌یمسالهٔ غیرقابل فهمی نیست. (...) در تن‌فروشی، هیچ زنی سالم باقی نمی‌ماند. غیرممکن است که از بدن یک انسان آنطور که از بدن زن حین تن‌فروشی استفاده می‌شود استفاده کرد و آنگاه در انتها همچنان با یک انسان سالم سر و کار داشته باشید، یا حتی در حین تن‌فروشی، یا حتی در دوره‌های آغازین تن‌فروشی. غیرممکن است. و هیچ زنی پس از آن به سلامت ابتدایی خویش برنمی‌گردد. <ref name="s">Andrea Dworkin (1992-10-31). "Prostitution and Male Supremacy (1 of 2)". Nostatusquo.com. Retrieved 2010-05-09. </ref>
 
=== سلطه مرد بر زن ===
فمینیستهای مخالف تن‌فروشی به شدت منتقد تصویر جنسی مثبت در تن‌فروشی هستند. این نوع تصویر، مدعی است که تن‌فروشی قسمتی از [[آزادی جنسی]] زنان است و نوعی توانمند سازی را برای آنها به همراه دارد[نیازمند منبع]. بسیاری از این فمینیستها توافق دارند که آزادی جنسی زنان در مبارزه برای [[برابری جنسی]]، بسیار مهم است . بسیار اساسی است که جامعه دید مرد سالارانه را بر تمایلات جنسی مونث، غالب نکند. به عنوان مثال داشتن رابطه جنسی خارج از رابطه معمول در ازدواج برای زنان عملی شرم آور و غیر معمول محسوب می شودمی‌شود. در نگاه ظالمانه و مردسالارانه مشابه دیگری، تن‌فروشی [[فعالیت جنسی]] ای بر اساس ساختار مردسالانۀمردسالانهٔ تمایلات جنسی است که در آن لذت جنسی زن در نظر گرفته نمی‌شود. نقش زن تنها تن دادن به خواسته هایخواسته‌های جنسی مرد و انجام اعمالی است که او به زن میمی‌گوید. گوید.بنابراین رابطه جنسی از طرف مرد کنترل می شودمی‌شود و نسبت به پاسخ و رضایت زن بی تفاوت است. این گروه از فمینیستها استدلال می کنندمی‌کنند که آزادی جنسی برای زنان بدست نخواهد آمد تا زمانی که [[فعالیت هایفعالیت‌های جنسی]] که در آنها مرد بر زن سلطه دارد، هنجار شود.<ref name="t"> Cecilia Hofmann (August 1997). "SEX: From human intimacy to “sexual labor” or Is prostitution a human right?". CATW-Asia Pacific. Retrieved 2010-05-09.</ref>
 
از آنجاییکه مراجع با زنی سکس دارد که از آن لذت نمی‌برد و تلاش روانی فراوانی می کندمی‌کند تا خود را از مراجع جدا کند,کند، چنین فمنیست هاییفمنیست‌هایی تن‌فروشی را به عنوان نوعی سلطه مردانه بر زنان میمی‌بینند. بینند .عمل تن‌فروشی یک عمل جنسی دوطرفه و برابر نیست,نیست، زن را در موقعیتی وابسته قرار می دهدمی‌دهد و او را مطلقاً ابزاری برای لذت جنسی مراجع تبدیل میکندمی‌کند. این فمنیست هافمنیست‌ها باور دارند که بسیاری از مراجعین از خدمات روسپیان استفاده می کنندمی‌کنند زیرا از اعمال قدرتی که از این عمل بدست می آورندمی‌آورند و کنترلی که در طول فعالیت جنسی بر زن دارند لذت میمی‌برند. برند.کاترین مک کینون استدلال می کندمی‌کند که تن‌فروشی "تنها سکس نیست,نیست، آن سکسی است که تو آنچه را انجام می دهیمی‌دهی که من می گویممی‌گویم "<ref name="u">"It's wrong to pay for sex". 4/22/09. Retrieved 4 May 2010. </ref>
 
روسپیگری از دیدگاه این فمنیستفمنیست‌ها ها نتیجه ینتیجهٔ [[نظم اجتماعی]] پدرسالار است که زنان را به مردان وابسته میکندمی‌کند و درآن نابرابری میان جنسیت هاجنسیت‌ها در همه یهمهٔ ابعاد زندگی حاضر است.این فمنیستاین هافمنیست‌ها عقیده دارند که تن‌فروشی برای جامعه بسیار [[آسیب زا]] است زیرا این نظر را که زنان کالاهایی جنسی هستند که به جهت لذت مردان وجود دارند و می توانندمی‌توانند خریده شوند و تنها برای خشنودی مردان استفاده شوند را تقویت می کندمی‌کند. فمنیست هایفمنیست‌های ضد تن‌فروشی استدلال می کنندمی‌کنند که وقتی یک جامعه تن‌فروشی را می پذیردمی‌پذیرد این پیام را می فرستدمی‌فرستد که نامربوط است زن در طول سکس چه احساسی دارد یا اینکه نتایج سکس برای او چه خواهد بود . اینکه برای مرد پذیرفتنی است که وارد عمل جنسی با زنی شود که از آن لذت نمی‌برد و از لحاظ روانی و هیجانی خود را مجبور می کندمی‌کند تا بتواند از عهده یعهدهٔ آن برآید; عادی سازی چنین رویارویی هایرویارویی‌های جنسی یک طرفه ای,طرفه‌ای، شاید به طرز منفی بر [[شیوه ایشیوه‌ای]] که مردان زنان به طور کلی را درک می کنندمی‌کنند اثر بگذارد و شاید خشونت هایخشونت‌های جنسی علیه زنان را افزایش دهد.
 
این فمنیست هافمنیست‌ها به شدت با ایدئولوژی پدرسالار که وجود تن‌فروشی را در طول تاریخ توجیه کرده است (و همچنان به توجیه آن در بسیاری از جوامع ادامه میدهدمی‌دهد) مخالفت میمی‌کنند. کنند.آن ایدئولوژی این است که تن‌فروشی یک "شر ضروری" است. از آنجاییکه مردان نمی‌توانند خود را کنترل کنند پس ضروری است عده یعدهٔ اندکی از زنان زندگی خود را فدا کنند و از آنها توسط مردان سواستفاده شود تا از زنان "پاکدامن" در برابر تجاوز و مزاحمت محافظت گردد.این فمنیستاین هافمنیست‌ها به تن‌فروشی همچون نوعی بردگی می نگرندمی‌نگرند و استدلال می کنندمی‌کنند که تن‌فروشی نه تنها آمار تجاوز را کاهش نمی‌دهد,نمی‌دهد، بلکه با فرستادن این پیام که: پذیرفتنی است مردان با زنان آنگونه رفتار کنند که گویی چیزی نیستند بالاتر از ابزار جنسی که مرد بر آن کنترل کامل دارد,دارد، به افزایش شدید خشونت هایخشونت‌های جنسی علیه زنان میمی‌انجامد. انجامد.ملیشا فارلی استدلال می کندمی‌کند که آمار بالای تجاوز در نوادا با تن‌فروشی قانونی مرتبط است (نوادا تنها ایالتی در آمریکاست که [[روسپی خانه]] های‌های قانونی را می پذیرد,می‌پذیرد، نوادا رتبهرتبهٔ ی 4ام۴ام از 50۵۰ [[ایالت آمریکا]] را درجرایم تجاوزات جنسی دارد <ref name="w"> "Sexual Assault Prevention Program at ISPAN". Inner-star.org. Retrieved 2010-05-09.</ref>):"نرخ تجاوز نوادا از متوسط آمریکا بالاتر و بسیار بالاتر از کالیفرنیا نیویورک و نیوجرسی است. چرا این طور است؟ تن‌فروشی قانونی فضایی را در این ایالت ایجاد می کندمی‌کند که که زنان انسان هاییانسان‌هایی برابر با آنها نیستند,نیستند، توسط مردان به آنها بی‌احترامی می شودمی‌شود و صحنه را برای افزایش خشونت علیه زنان فراهم می کندمی‌کند." <ref name="x">MARK WAITE (2007-09-07). "Panel: Brothels aid sex trafficking". Pahrump Valley Times. Archived from the original on December 17, 2007. Retrieved 2010-05-09. </ref>
 
=== پیامدها و همبستگی‌ها با خشونت علیه زنان ===
دسته ایدسته‌ای از فمینیستهای مدافعِ لغو تن‌فروشی، خریدو فروش رابطه جنسی در تن‌فروشی را پس از اعمال خشونت علیه زنان، می بینندمی‌بینند. آمار تایید کننده این ادعا، مطالعات پیش زمینه ایزمینه‌ای تن‌فروشی است. عمده زنان تن‌فروش سطح بالایی از خشونت را تجربه می کنند،می‌کنند، هم در دوران کودکی، قبل از آنکه وارد تن‌فروشی شوند و هم بعد از آن. دستِ کم در کشور هایکشور‌های انگلستان، نروژ، استرالیا و کانادا، مطالعات در زمینه خشونت علیه زنان نشان می دهدمی‌دهد که 60%۶۰٪ تا 70%۷۰٪ آنها کسانی بودند که در [[دوران کودکی]] مورد سوء استفاده هایاستفاده‌های جنسی قرار گرفتند <ref name="y"> Silbert, M and A M Pines, "Entrance in to Prostitution," in "Youth and Society" Vol. 13(4) 1982: 471-500</ref> و از این تعداد 65%۶۵٪ مورد تجاوز واقع شده اندشده‌اند. اغلب آنها کمتر از 15۱۵ سال سن داشتند<ref name="z"> Silbert, M H "Sexual assault of prostitutes: Phase one" National Institute of Mental Health, Washington, DC 1980</ref> . بسیاری از زنان و دختران جوان مورد آزار جنسی، مستقیماً پس دوره مراقبت به تن‌فروشی باز می گردندمی‌گردند.<ref name="aa">Coy, Maddy, "Young Women, Local Authority Care and Selling Sex: Findings from Research" in "British Journal of Social Work" Vol. 38 2008:1408–1424 </ref>
 
طرفداران لغو تن‌فروشی همچنین به میزان بالای خشونت بر زنان در صنعت جنسی اعتراض می‌کنند. تحقیقات بر روی زنان تن‌فروش، نشان‌دهنده‌ینشان‌دهندهٔ سطح بسیار بالایی از خشونت علیه این دسته از زنان می‌باشد. اعداد و ارقام در طول تحقیقات در نوسان هستند. یک تحقیق نمونه‌ای نشان می‌دهد که 80%۸۰٪ نمونه‌ها از زمانی که شروع به تن‌فروشی کرده‌اند مورد تجاوز تنانی قرار گرفته‌اند، که 55%۵۵٪ آنها توسط مردان بوده است. علاوه بر این، 80%۸۰٪ نمونه‌ها از زمانی که شروع به تن‌فروشی کرده‌اند بطور تنانی مورد تهدید واقع شده‌اند که 83%۸۳٪ آن با اسلحه بوده است. 8%۸٪ از حمله‌های تنانی توسط دلال‌های محبت یا مردانی از یک قماش بوده که به صدمه‌های جدی از قبیل جراحت با گلوله و چاقو منجر شده است. 68%۶۸٪ از زمانی که شروع به تن‌فروشی کرده‌اند مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند، که 48%۴۸٪ موارد بیش از 5۵ مرتبه بوده است و 46%۴۶٪ از تجاوزهای جنسی گروهی خبر می‌دهند. در نهایت 49۴۹ درصدی که از آنها در ساخت پورنوگرافی (جنسیت‌نگاری) استفاده شده، 32۳۲ درصدشان در پریشانی حاصل از اجرای نمایش تجاوز گروهی قرار گرفته‌اند.<ref name="bb"> Farley, M and Barkan, H "Prostitution, Violence, and Post-Traumatic Stress Disorder" in "Women & Health", vol. 27(3) 1998:37-49</ref> گزارش مربوط به زنان تن‌فروشِ خیابانی و خانگی هر دو نشان دهنده‌یدهندهٔ سطوح بالایی از خشونت هستند و احتیاج مبرمی به مواظبت و هراس دائمی دارند. بسیاری از مکان‌های تن‌فروشی جهت جلوگیری از تهدید خشونت داخلی دکمه‌های اضطراری نصب کرده‌اند.
 
مخالفان برده داری، تن‌فروشی را به خودی خود فارغ از نمونه هاینمونه‌های منحصربه‌فرد خشونت یا خشونتی که بیشتر زنان به طور تاریخی در تن‌فروشی متحمل آن شده اند،شده‌اند، به صورت نوعی خشونت مردانه علیه زنان و کودکان
می بینندمی‌بینند..<ref name="bb"/><ref name="dd"> Aboriginal Women's Action Network "Aboriginal Women's Action Network Statement on Prostitution 2007</ref><ref name="ee"> Raymond, J "Ten Reasons for Not Legalizing Prostitution And a Legal Response to the Demand for Prostitution" in "Journal of Trauma Practice", vol. 2, 2003: 315-332</ref>
این باور ریشه اصلی نظری تقاضا جهت رفع مجرمیت از روسپیان (عمدتاً زنان) و ادامه یادامهٔ اعلام جرم علیه مشتریان، دلالان، سوداگران و قاچاقچیان انسان می باشدمی‌باشد. در مورد سایر فرم هایفرم‌های خشونت علیه زنان، فمنیست هایفمنیست‌های ضد خشونت انتظار دارند که زنانی که دچار ضرب و جرح، تجاوز، تجاوز از سوی محارم، مزاحمت و تهدید شده اند،شده‌اند، به خاطر جرایمی که علیه آنها رخ داده مجازات نشوند و مردان بزهکاران که عمدتاً از آشنایان قربانیان هستند با توجه به قانون متحمل عواقب مجرمانه گردند.
 
مدافعان لغو تن‌فروشی، همچنین، نمونه هایینمونه‌هایی از شباهتِ بین تن‌فروشی و خشونت علیه زنان، ارائه می دهندمی‌دهند. فالی، لین و کوتن (2005۲۰۰۵)استدلال می کنندمی‌کنند که تن‌فروشی بیشتر شبیه اعمال زور است . به این دلیل که در آن زن بواسطه الگوی اجبار و رفتار کنترلی (از طرف دلالان تن‌فروشی و قاچاقچیان، بعلاوه مشتریان تن‌فروشی ) کنترل می شودمی‌شود. <ref name="ff"> Farley, M, Lynne, J, and Cotton, A "Prostitution in Vancouver: Violence and the Colonization of First Nations Women" in "Transcultural Psychiatry" vol. 42 2005</ref>. تحقیقات انجام شده توسط گیوبه (1993۱۹۹۳) نشان داد که شباهت هاییشباهت‌هایی میان دلالان جنسی و زورگویان وجود دارد. هر دو گروه به استفاده از زنان از طریق، انزوای اجتماعیِ اجباری، تهدید، ارعاب، سوء استفاده کلامی و جنسی، نگرش مالکیت و خشونت هایخشونت‌های فیزیکی شدید، می پردازندمی‌پردازند<ref name="gg"> Giobbe, E "A comparison of pimps and batterers" in "Michigan Journal of Gender and Law" vol. 1(1) 1993:33-5</ref>. بسیاری از کسانی که سابق تن‌فروشی می کردند،می‌کردند، براین باورند که که تن‌فروشی شباهت زیادی به تجاوز جنسی دارد. و این به دلیل آن است که، تن‌فروشی شکلی از برآوردن تمایلات جنسی است که به طور کامل توسط مرد، کنترل می شودمی‌شود. تجاوز نیز شکلی از برآوردن تمایلات جنسی است که متجاوز در آن، رابطه را کنترل می کندمی‌کند و نسبت به تمایلات، سلامت فیزیکی و یا آسیب روانی قربانی، بی تفاوت است <ref name="hh">Whisnant, R and Stark, C, eds. , "Not for Sale: Feminists Resisting Prostitution and Pornography" Australia: Spinifex 2004 </ref>
 
مدافعان لغو تن‌فروشی، رویکردی فمینیستی (intersectional)را اتخاد می کنندمی‌کنند که در آن روابط قدرت، درگیر در تن‌فروشی است، به این معنا که آنها علاوه بر اینکه تن‌فروشی را [[تبعیض جنسی]] علیه زنان می دانند، معتقدند، تن فروشان به واسطه اشکال گوناگونی از قدرتِ سرکوبهای اجتماعی، به این کار وادار شده اندشده‌اند. برخی تحلیلگران بر روی مسائل [[حقوق بشر]] پیرامون تن‌فروشی، از جمله سیگما هودا در گزارشش برای کمسیون حقوق بشر [[سازمان ملل متحد]]، این رویکرد را اتخاذ کرد :
"عمل تن‌فروشی با پیوستن دو شکل از قدرت اجتماعی (رابطه جنسی و پول) که در تعامل با یکدیگر اند، تعریف می شودمی‌شود. در هر دو قلمرو (تمایلات جنسی و اقتصاد) مردان قدرت نظام بندی شدهً قابل توجهی بر زنان دارند. ترکیب این دو نابرابریِ قدرت در تن‌فروشی، هر دو، اختصاص و تاکید مجددی بر سلطهً وضعیت اجتماعی مردان نسبت به زنان دارد."<ref name="ii">Huda, S "Report of the Special Rapporteur on the human rights aspects of the victims of trafficking in persons, especially women and children, Sigma Huda" for the United Nations Commission on Human Rights, February 2006 </ref>
"تقاضا برای رابطه جنسیِ تجاری، اغلب ریشه در نابرابری هاینابرابری‌های قدرت نژادی، ملیتی، طبقه ایطبقه‌ای و رنگ، دارد."<ref name="jj"> Huda, S "Report of the Special Rapporteur on the human rights aspects of the victims of trafficking in persons, especially women and children, Sigma Huda" for the United Nations Commission on Human Rights, February 2006</ref>
 
مدافعان، تن‌فروشی را به فقدان منابع اقتصادی نسبت میمی‌دهند. دهند.امروزه [[جهانی سازی]] و نئولیبرالیسم، نابرابریِ اقتصادی را به وضع بدتری نسبت به قبل کشانده است، این امر از طریق کاهش هزینه هایهزینه‌های اجتماعی در کشور هایکشور‌های سوسیالیسم شمالی سابق و افزایش تقاضا برای [[نیروی کار]] ارزان، از جمله در تن‌فروشی، در کشور هایکشور‌های جنوبی و شمالی، ممکن شده است. کنار هم قرار گرفتن مسائلی چون، تبعیض جنسی در میزان دستمزد و نوع کار، [[آزار جنسی]] در محل کار، و بار سنگین مسئولیت نگهداری از کودکان، افراد مسن و بیمار، زنان را در ضرر اقتصادی قابل توجهی در ساختار فعلی اقتصاد، قرار داده است.. فقر، بزرگترین عامل فشار برای زنان آسیب پذیر است تا برای امرار معاش خود به تن‌فروشی تن دهند.<ref name="kk">O'Connor, M and Healy, G "The Links Between Prostitution and Sex Trafficking: A Briefing Handbook" Prepared for the Joint Project Coordinated by the Coalition Against Trafficking in Women (CATW) and the European Women’s Lobby (EWL) on Promoting Preventative Measures to Combat Trafficking in Human Beings for Sexual Exploitation: A Swedish and United States Governmental and Non-Governmental Organisation Partnership 2006 </ref> <ref name="ll">Raymond, J "Ten Reasons for Not Legalizing Prostitution And a Legal Response to the Demand for Prostitution" in "Journal of Trauma Practice", vol. 2, 2003: 315-332</ref>
 
علاوه بر این، شکل هایشکل‌های مختلف نژاد پرستی، عامل ورود زنان به تن‌فروشی است. در هر دو عامل، به دلیل تمایل مردان به زنانِ با نژاد خاص در تن‌فروشی، این دسته از زنان را بیشتر در معرض خطر قرار داده است. [[نژاد پرستی]] در آموزش پروش و سیستم هایسیستم‌های اقتصادی –سیاسی بر قدرت انتخاب زنان رنگین پوست تاثیر می گذاردمی‌گذارد. علاوه بر این، [[تبعیض جنسیتی]]، ازطریق پورنوگرافی نیز نمود پیدا می کندمی‌کند. در آنها زنان [[سیاه پوست]] و آسیایی با تمایلات جنسی بالایِ اغراق آمیز و بسیار مطیع، نشان داده میمی‌شوند. شوند.در حالت متفاوت دیگری، آنها برای مردانی که متقاضی زنان با نژاد خاص در تن‌فروشی هستند، آماده می شوندمی‌شوند.<ref name="faa"> Prostitution: Where Racism and Sexism Intersect</ref> اتاق هایاتاق‌های ماساژ، کاباره هاکاباره‌ها و سایر مکان هایمکان‌های تجاری مربوط به تن‌فروشی در محله هایمحله‌های فقیر و نژادی، واقع شده است. مردان تشویق می شوندمی‌شوند که این محله هامحله‌ها را به منظور تن‌فروشی زنان اداره کنند. تمامی زنان در این محله هامحله‌ها نسبت به آزار جنسی مرتبط با تن‌فروشی آسیب پذیرند و بسیار محتمل است که در حالت عادی حاضر به پذیرش تن‌فروشی شوند.[34۳۴]<ref name=autogenerated2>Prostitution: Where Racism and Sexism Intersect </ref>
 
زنان بومی در سراسر جهان به طور ویژه مورد هدف تن‌فروشی قرار می گیرندمطالعات نشان می دهدمی‌دهد که درکانادا، نیوزیلند، مکزیک و تایوان زنان بومی در کف [[سلسله مراتب]] تن‌فروشی قرار دارند و معمولاً در معرض بدترین شرایط و بیشترین درخواست هایدرخواست‌های خشونت آمیز قرار می گیرندمی‌گیرند و به پایین ترین قیمت فروخته میشوندمی‌شوند.<ref name="aaa">Farley, M, Lynne, J, and Cotton, A "Prostitution in Vancouver: Violence and the Colonization of First Nations Women" in "Transcultural Psychiatry" vol. 42 2005</ref> برای زنان بومی عادی است که در مقایسه با جمعیت کلی خود بیش از اندازه درگیر تن‌فروشی باشند. این نتیجه ینتیجهٔ ترکیبی از نیروهای نفرت از زنان، جهانی سازی/نئولیبرالیسم، از هم گسیختگی اجتماعی و فرهنگی، [[تبعیض نژادی]] و درجات بسیار بالا از خشونت که علیه آنها رخ می دهدمی‌دهد می باشد. <ref name="aaa"> </ref> "جنبش شبکه یشبکهٔ زنان بومی"، یک موسسه یموسسهٔ ضد برده داری در کانادا، به طور ویژه تاکید کرده است که از آن جا که تن‌فروشی زنان بومی نتیجه و [[تقویت کننده]] ی نفرتی شدید نسبت به زنان بومی است، هیچ نظام قانون مند سازی (که این صنعت را گسترش می دهدمی‌دهد و زنان بیشتری را به دام می اندازدمی‌اندازد) از دیگری برای زنان بومی ایمن تر نخواهد بود. تن‌فروشی تنها میتواندمی‌تواند بیش از پیش به زنان بومی صدمه بزند. <ref name="dd"/>
 
=== ذات نژادی و طبقاتی تن‌فروشی ===
منع قانونی از خرید خدمات جنسی
 
در سال 1999۱۹۹۹ سوئد در راستای غیرقانونی کردن پرداخت پول برای رابطه حنسی رتبه اول را در جهان بدست آورد، اگرچه خود تن‌فروشی هنوز باقی بود (مجرمان جنسی مشتری‌ها هستند نه تن‌فروش‌ها). در سال 2009۲۰۰۹ هم قوانین مشابهی در نروژ<ref name="nn"> New Norway law bans buying of sex. BBC News (2009-01-01). Retrieved on 2009-09-03.</ref> و ایسلند <ref name="oo"> Fréttir / A new law makes purchase of sex illegal in Iceland 21.4.2009 Jafnréttisstofa</ref> به تصویب رسیدند.
 
همچنین در سال 2009۲۰۰۹ دولت دانمارک امکان ممنوعیت خرید خدمات جنسی را به بحث گذاشت. <ref name="pp"> New government could ban buying sex. The Copenhagen Post (2009-06-29). Retrieved on 2009-09-03.</ref> در همین سال در مجارستان نیز سازمانی (لابی‌ای) جهت استقرار همین قانون تشکیل شد.<ref name="qq"> Hungary: Turning Clients Into Criminals. Carnal San Francisco. Retrieved on 2009-09-03.</ref>
 
این قوانین نشان دهنده‌یدهندهٔ گسترشِ (طبیعیِ) دیدگاه‌ِ فمنیست‌هایی است که مخالف تن‌فروشی می‌باشد. این فمنیست‌ها تفکر اصلاح‌پذیر بودن تن‌فروشی را رد می‌کنند، و مخالف کمتر کردن آسیب‌ها در تن‌فروشی می‌باشند. تریشا باپتی، یک تن‌فروش سابق کانادایی که اکنون از مخالفان صنعت جنسی است و برای منع قانونی خرید خدمات جنسی، اقدامات سازمانی انجام می‌دهد، نوشت: "کاهش آسیب؟ شما نمی‌توانید تن‌فروشی را "سالم‌تر" کنید؛ تن‌فروشی ذاتاً یک عمل خشونت‌بار است. مسئله در مورد تجاوز است، پول فقط جرمی که مردان مرتکب می‌شوند را کم‌رنگ‌تر می‌کند،<ref name="rr"> Trisha Baptie (2009-04-26). ""Sex worker" ? Never met one !". Sisyphe.org. Retrieved 2010-05-09.</ref> "ss" یکی از بهترین کارها در رابطه با [[مسائل جنسی]]، این است که مردان امکان خرید رابطه جنسی را نداشته باشند، چون خریدن رابطه جنسی باعث پدید آمدن خشونت بر زنان می‌شود و مانعی جدی در راه برابری زنان می‌باشد.<ref name="tt">Trisha Baptie (2009-06-12). "Commentary: Why prostitution, the world's oldest oppression, must be stamped out | Vancouver, Canada". Straight.com. Retrieved 2010-05-09. </ref> "
 
این فمنیست‌ها تن‌فروشی را حالتی از خشونت بر زنان می‌دانند و استدلال رایج در مورد قانونی کردن تن‌فروشی را- که معتقد است: " تن‌فروشی همیشه وجود داشته و هرگز از بین نخواهد رفت"- شدیداً محکوم می‌کنند. این فمنسیت‌ها اینگونه استدلال می‌کنند که دیگر اعمال خشونت‌بار همچون قتل، تجاوز و کودک‌آزاری همیشه وجود داشته‌اند و هیچگاه از بین نرفته‌اند، و این تداوم دلیلی برای قانونی کردن آنها نمی‌باشد. این فمنیست‌ها می‌گویند که تفکر تن‌فروشی قانونی، بمنظور کنترل کردن‌اش، و " اندکی وضع‌اش را بهتر کردن" و [[کاهش آسیب]] تفاوت چندانی با تفکر قانونی کردن [[خشونت خانگی]]، بمنظور کنترل کردنش، و " اندکی وضع‌اش را بهتر کردن" و کاهش آسیب، ندارد.<ref name="uu"> "Myths and Facts about Nevada Legal Prostitution". Retrieved 2010-05-09.</ref>
 
== موافقان با تن‌فروشی ==
برخلاف آن فمنیست هاییفمنیست‌هایی که منتقد تن‌فروشی هستند، خط فکری موافق با تن‌فروشی نمی پذبرد که [[اعمال جنسی]] در تن‌فروشی به طور ذاتی همراه با عناصر اکراه، استثمار و استیلا هستند. به همین دلبل فمنیست هایفمنیست‌های موافق با تن‌فروشی ادعا می کنندمی‌کنند که تن‌فروشی می تواند تجربهمی‌تواند ایتجربه‌ای مثبت برای زنانی باشد که از آزادی عمل خود استفاده کرده اندکرده‌اند تا تصمیمی غیر رسمی برای بر تن‌فروشی بگیرند.
 
بسیاری از فمنیست ها،فمنیست‌ها، به خصوص آنهایی که به جنبش حقوق تن فروشان یا فمنیسم سکس-مثبت وابسته هستند استدلال می کنندمی‌کنند که عمل فروش سکس نیاز ندارد که در ذات خود استثماری باشد ولی تلاش هاتلاش‌ها برای نابود کردن تن‌فروشی و طرز فکری که به چنین تلاشتلاش‌هایی هایی می انجامد،می‌انجامد، منجر به ایجاد فضایی مشکل آفرین برای تن فروشان می شودمی‌شود که باید تغییر کند. از این نظر، تن‌فروشی، در کنار سایر فرم هایفرم‌های کار جنسی، می تواندمی‌تواند انتخابی معتبر برای زنان ومردانی باشد که به آن مشغولند. این دیدگاه به ظهور جنبش بین‌المللی حقوق تن فروشان از دههدههٔ ی 1970۱۹۷۰ انجامیده است که شامل موسساتی چون COYOTE, مجمع بین‌المللی تن فروشان, پروژهفروشان، یپروژهٔ گسترش تن فروشان و سایر گروه هایگروه‌های حقوق تن فروشان می شودمی‌شود.
 
یک استدلال مهم که از طرف فمنیست هایفمنیست‌های طرفدار تن‌فروشی مانند کارول کویین ارائه شده است این نکته را برجسته می کندمی‌کند که بسیاری از مواقع فمنیست هاییفمنیست‌هایی که منتقد تن‌فروشی هستند در سنجش متناسب نظرات زنانی که خود در کار جنسی مشغولند شکست خورده اندخورده‌اند و به جای آن استدلال هایاستدلال‌های خود را بر تئوری و تجارب ناریخ مصرف گذشته بنا کرده اندکرده‌اند.<ref name="vv">Nagle, Jill [ed.] (2001) Whores and Other Feminists. Routledge: New York pg. 21 </ref>
 
خط فکری طرفدار تن فروشان همچنین نسبت به منطقی که پشت استدلالاستدلال‌های های فمنیست هایفمنیست‌های مخالف تن‌فروشی است مشکوک است و اکثر اوقات باور دارد که چنین فمنیستفمنیست‌هایی هایی استدلال هایاستدلال‌های خود را بر پندار هایپندار‌های پوسیده از جنسیت بنا کرده اندکرده‌اند که به قصد محدود کردن اعمال جنسی و تعدیل تظاهرات رفتاری و جنسی زنان به وجود آمدهآمده‌اند. اند.بدون شک، چنین تحلیلی اظهار میداردمی‌دارد که خود فمنیست هایفمنیست‌های مخالف تن‌فروشی عامل ساخت جنسیتی هستند که محصول [[پدر سالاری]] است. <ref name="ww">O’Connell Davidson, Julia (1998) Prostitution, Power and Freedom. Polity Press: Cambridge. pg 127</ref> جیل نایگل این موضوع را به نوعی حاصل از ساختار دوتایی "یا دختر خوب یا دختر بد" در هویت زنانه در نظر می گیردمی‌گیرد. عقیده ایعقیده‌ای که او باور دارد ما باید از بین ببریم. <ref name="xx">O’Neill, Maggie (2001) Prostitution and Feminism. Polity Press: Cambridge pg. 19 </ref>
 
فعالان و محققینی که حامی این موضع هستند شامل افراد ذیل می شوندمی‌شوند: مارگو سنت جیمز، نورما جین المودوار <ref name="yy"> Norma Jean Almodovar, 2002, “For Their Own Good: The Results of the Prostitution Laws as Enforced by Cops, Politicians, and Judges”, in Liberty for Women, W. McElroy (ed.), Chicago: Ivan R. Dee.</ref>، کاملاً کمپادو <ref name="zz">Kamala Kempadoo, and Doezema, J. , (eds.), 1998, Global Sex Workers: Rights, Resistance, and Redefinition, New York: Routledge. </ref>، لارا ماریا آگوستین، آنی اسپرینکل، کلرول لی (که به نام اسکارلت هارلوت هم شناخته می شودمی‌شود)، کارول کویین و آداسیا ری.
 
== دیدگاه هایدیدگاه‌های دیگر ==
فمنیست هایفمنیست‌های زیادی هستند که نظرشان در مورد تن‌فروشی در هیچ یک از دیدگاهدیدگاه‌های های فمنیست هایفمنیست‌های ضد تن‌فروشی و فمنیست هایفمنیست‌های موافق سکس نمی‌گنجد و در بعضی موارد نسبت به هر دو منتقدند. این نویسندگان فمنیست از آنچه آنها مجادله [[ای بی]] حاصل و معمولاً ناراحت‌کننده که ویژگی تحلیل دوگانه از تن‌فروشی می باشدمی‌باشد می دانند انتقاد کردهکرده‌اند. اند.چنین نویسندگانی تاکید کرده اندکرده‌اند که خود فمنیست هافمنیست‌ها با پذیرفتن استدلال هاییاستدلال‌هایی که تن‌فروشی را در سطح تحلیلی مبتذل و مجادله ایمجادله‌ای نظری پایین می آورد،می‌آورد، به کم رنگ کردن نقش تن فروشان، ساده کردن کاری که واقعاً انجام می دهندمی‌دهند و شرایط منحصربه‌فرد هر شخص کمک می کنندمی‌کنند. <ref name="abc"> O’Neill, Maggie (2001) Prostitution and Feminism. Polity Press: Cambridge pg 23</ref>
 
محقق فمنیست لاری شریگ همچنین آشفتگی خود نظرات فمنیست هافمنیست‌ها را در مورد تن‌فروشی به نقد میمی‌کشد. کشد.شریگ ادعا می کندمی‌کند که فمنیست هایفمنیست‌های طرفدار سکس آزاد به خاطر مبارزه قاطعانه شانبا پدر سالاری دچار بی دقتی میمی‌شوند. شوند.و از لغو از قوانینی تن‌فروشی به "سبک فریدمن حمایت می کنند،می‌کنند، بی آنکه متوجه مفومی شوند که این موضوع برای زنانی که درگیر کار جنسی هستند دارد. به ویژه با توجه به ذات تجارت جنسی که به احتمال [[قریب به یقین]] دچار آفت استثمار و شرایط کاری نامناسب است.دغدغه هاییدغدغه‌هایی که باید برای هر فمنیست پراهمیت باشد.<ref name="cde">Shrage, Laurie (1994). Moral dilemmas of feminism: prostitution, adultery, and abortion. Routledge. ISBN 0-415-90551-6. p 83. </ref>
 
== پانویس ==