بازیگر (فیلم ۱۹۹۳): تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۷:
بعداً،آجی وپریا یکی از دوستان سیما به نام آنجلی را می بینند که او آجی را می شناسد اما آجی اورا هم می کشد وجسدش را در رودخانه می اندازد.پریا وکاران می فهمند که قاتل هنوز زنده است.پدر پریا،شرکتش را به دست آجی می سپارد وبه سفر می رود.پریا هم به وسیله ی یکی ازدوستان آجی،به هویت واقعی او مشکوک میشود.وقتی پدر پریا از سفر بر می گردد،با تعجب می بیند که آجی شرکت رابالا کشیده وبا نام شرما آنجارا اداره می کند آجی با تحقیر چوپرا را بیرون می کند.
پریا عکسی از آجی دریکی از وسایل خواهرش پیدا می کندومتوجه هویت آجی میشود.پس آجی برای او تعریف می کند که چرا اینکار هارا کرده.سال ها پیش پدر آجی صاحب شرکتی بوده که
پس از پایان داستان،چوپرا ودارودسته اش به آجی حمله کرده وپس از درگیری طولانی،آجی با وجود اینکه می توانسته اما چوپرا را نمیکشد ولی چوپرا میله ای آهنی درشکم آجی فرو کرده وشروع به خنده می کتد.ناگهان آجی هم شروع به خنده می کند ودرحالیکه میله درشکمش بوده آن را دربدن چوپرا فرومیکند.سپس خودش رادر آغوش مادرش که حالا دیگر اورا می شناسد انداخته وبا لبخندی بر لبش می میرد.
|