شروع ناگوار: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
ترجمه ی مطلب از ویکیپدیای انگلیسی و کامل کردن صفحه |
اطلاح قالب متن |
||
خط ۱۰:
{{خطر لوث شدن}}
[[ویولت]]،[[کلاوس]] و [[سانی]] بادلر در حال گذراندن یک روز خوش در براینی بیچ هستند.آقای پو،یک بانک دار و در ضمن دوستی خانوادگی،به براینی بیچ می آید تا به بچه ها اطلاع بدهد که پدر و مادرشان همراه با خانه سوخته و نابود شده اند.همچنین او مسؤول ارثی است که پدر و مادرشان برجای گذاشته اند؛ مسؤولیت اوست که قیّمی را برای بچه ها در نظر بگیرد و از ارث آنها تا وقتی که ویولت 18ساله شود (به سن قانونی برسد)نگه داری کند.
کنت الاف مردی بسیار کثیف ، ظالم با ابرویی دراز و به هم پیوسته (که به نظر می رساند او یک ابرو دارد) و یک خالکوبی عجیب به شکل یک چشم بر روی قوزک پای چپش است، که در خانه ای کثیف و بوی نا گرفته زندگی می کند.مهم ترازهمه، او به دنبال ارثیه ای است که پدر و مادر بادلر ها بر جای گذاشته اند(به همین خاطر است که آنها را به سرپرستی گرفته است).او به طور دائم به آنها فرمان می دهد که وظایف ناخوشایند ی را انجام بدهند ، در حالی که فقط یک تخت خواب برای خوابیدن به آنها می دهد.همچنین او به جای "بچه ها " آنها را به عنوان "یتیم ها " صدا می زند.
بچه ها به بانکی که آقای پو در آن کار می کند می روند و قضیه را برایش شرح می دهند.او می گوید که الاف هر جور که مناسب ببیند می تواند شما را بزرگ کند، و به الاف تماس می گیرد که او را از این که بچه ها آن جا بودند مطلع کند.وقتی که آنها بازمی گردند الاف از آنها عذرخواهی می کند و به آنها اطلاع می دهد که آنها در یک نمایشنامه به نام عروسی شگفت انگیز نوشته ی ال فانکوت شرکت خواهند کرد.الاف نقش داماد را بازی خواهد کرد و ویولت نقش عروس را بازی خواهد کرد و کلاوس وسانی در جمع مردم تشویق خواهند کرد.
سانی پیش آنها می آید و ویولت توضیح می دهد که او برگه را با دست چپش امضاء کرده در صورتی که او راست دست است.قاضی استراوس بیان می کند که این عقدنامه را باطل کرده و ازدواج رسمیت ندارد.الاف هنگامی که یکی از دست یارانش چراغ را خاموش می کند فرار میکند.هنگامی که ویولت می رود که چراغ ها را روشن کند الاف در گوش او زمزمه می کند که او همیشه آنها را تعقیب می کند و کنترل ارثیه ی آنها را برای بار دیگر به دست می گیرد و آنها را با دستهای خودش می کشد.قاضی استراوس سعی می کند که سرپرستی آنها را به عهده بگیرد ولی آقای پو می گوید که والدین بادلر ها در وصیّت نامشان گفته اند که سرپرستی بچه ها حتما باید به عهده ی یکی از اقوام صورت بگیرد.بچه ها وارد ماشین آقای پو می شوند و در حالی که قاضی استراوس دست تکان می دهد از آنجا دور می شوند.
{{پایان خطر لوثشدن}}
==منبع==
|