حسادت: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Mahmood amirinia (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب: افزودن پیوند بیرونی به جای ویکی‌پیوند (پخ)
Mahmood amirinia (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۵:
== رویکرد روانشناسی فلسفی و هیجان‌رفتار ==
 
فرض ما این است که حسادت، یک [[هیجان]] است.<ref>Aristotle, Rhetoric, Bk II, Chapter 10</ref> که البته برخی می‌گویند که یک هیجان صرف نیست. زیرا بنا بر باور این عده، هیجان‌ها طیف بزرگتری از احساسات را در بر می‌گیرند. با این حال، هیجان‌ها سندرمی از افکار، احساسات، انگیزشها و جنبشهای بدنی هستند که در سطح ناخودآگاه ذهن، به هم متصل می‌شوند، طوریکه یک اپیزود هیجانی خاص، آنطور که در ناخودآگاه وارد شده، جلوه گر و احساس نمی‌شود. بلکه ممکن است به چیزی متفاوت تبدیل شود. مثلاً وقتی عناصر غم با خشم در سطح ناخودآگاه با یکدیگر ترکیب می‌شوند، بروز آن در سطح رفتار (هیجان رفتار) به شکل حسادت خواهد بود. البته، خطوط ویژه‌ای از سندرم هیجانی حسادت هنوز مورد بحث است. اما آنچه که از منظر روانشناسی فلسفی و هیجان‌رفتاری، قابل تفسیر است، حسادت شامل یک فرد حسود است (موضوع) و جزء دیگر آن کسی است که مورد حسادت واقع می‌شود (رقیب)- که رقیب می‌تواند، شخص یا گروه هم باشد. داشتنِ چیزی یا داشتن ظرفیت یا صفتی که برای رقیب به عنوان «خوب» مطرح می‌شود، در اینجااینجا، ملاک تعریف خواهد بود. البته داشتن آن چیز، امکان دارد که تنها بخشی از دارایی‌های شخص باشد (مانند جواهرات گرانبها، یا بهترین بازیکن جهان بودن) یا چیزی باشد که به آسانی دو برابر شده است. گاهی اوقات البته، شاید حتی به منفعت، شادی یا برخی حالتها و وضعیت‌های روانی که به (رقیب) نسبت داده می‌شود، ‌باشد حتی اگر از نظر فیزیکی بین آن دو تفاوتی در آنچه که مورد همچشمی و حسادت قرار می گیرد،می‌گیرد، وجود نداشته باشد.<ref>[http://www.fa.eqlearning.org/حسادت-و-غبطه-خوردن-envy-vs-jealousy/ هیجان رفتار و تن گفتار، تألیف محمود امیری نیا، فروردین 1393، صفحۀ 247، ISBN: 978-600-590-84-8] </ref>
 
بسیاری از فیلسوفانی که به دنبال تعریف حسادت هستند، آن را نوعی احساس سرخوردگی می‌دانند که در شخصی که حسادت می‌ورزد، قابل تشخیص است به این صورت که اوحسود می‌گوید: «من خوب نیستم». بسیاری، نه همه، بر این باورند که حسادت شامل میلی است به اینکه گفته شود: «من خوب نیستم و البته رقیب هم خوب نیست». حسادت در بسیاری از موارد علامت یا نمونه‌ای از تمایل انسان است به مقایسه کردن رفاه یا خوشی خود نسبت به دیگری یا دیگران. با در نظر گرفتن اینکه چگونه از نظر او یا دیگران «خوب بودن»، چگونه تعریف می‌شودشود. تعریف مؤثر از حسادت این است که: «حسادتحسادت، دردی است نسبت به خوشبختی دیگران» و از منظر هیجان‌رفتار، غم و خشمی است نسبت به اهدافی که دیگران دست یافته‌اند و فرد حسود به آن دست نیافته است.<ref>Aristotle, Rhetoric, Bk II, Chapter 10</ref>
 
حسادت گرایشی است از روی ناراحتی و غم نسبت به خوشی دیگراندیگران، ولو اینکه از رفاه آن شخص و خوشی او نکاهد. این بی میلیبی‌میلی و اکراه نسبت به دیدن خوشی خود، که بسیار در سایه قرار گرفته است، نسبت به دیگران وابسته به این دلیلآن است که به صورت متعارفمتعارف، ما چگونه زندگی آسوده را چگونه برای خودخود، تعریف کرده باشیم و این بینش نه به دلیل ارزش ذاتی و درونی آن از خوشی خودمان است، بلکه به این دلیل است که با دیگران مقایسه‌اش می کنیم. جهت حسادت دست کم برحسب آرزوهای کسی است که با خراب کردن و درهم ریختن خوشبختی دیگران میسر می‌شود. حسادت شهوتی (تمایلتمایلی است شدید و عصبی) که تنفر و کینه جوییکینه‌جویی کسی را به کسی که مستحق چیزی است که به دست آورده و به آن دست یافته است، نشان می دهد.<ref>[http://plato.stanford.edu/entries/envy/ Stanford Encyclopedia of Philosophy]</ref>
 
=== تفاوت '''حسادت''' و '''دلواپسی از دست دادن''': ===
 
در زبان معمولیمعمولی، تمایل به این است که حسادت و [[دلواپسی از دست دادن]] {{به انگلیسی|[[https://en.wikipedia.org/wiki/Jealousy|Jealousy]]}} را با هم یکی بدانند، اما توافق فلسفی بر این است که اینهاآنها، دو هیجان جداگانه اندجداگانه‌اند. <ref>Adam Smith, The Theory of Moral Sentiments, p. 244</ref> هنگامی که از نظر زبانیزبانی، گفته می شود که کسی دچار ''دلواپسی از دست دادن'' است، شنیده می شود که او بر این باور است کهکه، آن شخص دیگر خوب است و وی نسبت به او نگران است که نکند او را از دستشدست بدهد. هم ''حسادت'' و هم ''دلواپسی از دست دادن'' دارای ۳ جزء هستند: یک شخص، یک رقیب و یک تعلق (یا چیزی که در تملک رقیب وجود دارد، متعلق به اوست و او به آن دست یافته است). اماالبته، این تشابهتشابه، سطحی است و بین آنها یک تفاوت بنیادین وجود دارد. شخصی که به رقیب حسادت می‌ورزد، بر '''«تعلق»''' یا دارایی رقیب متمرکز است.است، اما فردی که دچار ''دلواپسی از دست دادن'' است، بر روی '''«رقیب»''' متمرکز است و می ترسد که او را از دست بدهد یا ترس از دست دادن دارد. جایگاه مورد حسادت در رشک بردن و حسادت، ''درارتباط با رقیب'' است اما جایگاه حسادت فردی که دچار ''دلواپسی از دست دادن'' است، خود ''رقیب'' است. تفاوت دیگردیگر، مابین فرد '''حسود''' و کسی که دچار '''دلواپسی از دست دادن''' است، آن است که: برای فرد حسود،''حسود''، وقتی متعلقات از ''رقیب'' او به کسی دیگر داده شود، او به آن فرد دیگر رشک می‌ورزد و نسبت به رقیب احساسی ندارد. در واقع ''رقیب قابل عوض شدن است نه متعلقات او''. و اگر این دارایی ها توسط کسی دیگر مورد استفاده قرار گیرد، ناراحت می شود. ولی رقیب نمی تواند او را ناراحت کند. اما کسی که دچار ''دلواپسی از دست دادن''است، در مسیر دیگری است، زیرا مسئلۀ او ''خود رقیب'' است و نه تعلقات او. از این رو شاید بتوان گفت که رشک،'''رشک'''، ''حسادتی خوش خیم'' است و '''دلواپسی از دست دادن'''، ''حسادتی بدخیم و مرضی'' است که حتی چنین فردی، در صورتی که احساس کند که دیگر رقیب در تملک او نیست و یا به او بی‌توجه است، در فکر نابود کردن او برآید. چنانکه در حسادت‌های عشقی و روابط عاطفی مرضی در شکل‌های ''«هذیان خیانت»''، چنین امری بسیار به وقوع پیوسته است.<ref>[http://www.fa.eqlearning.org/حسادت-و-غبطه-خوردن-envy-vs-jealousy/ هیجان رفتار و تن گفتار، تآلیف محمود امیری‌نیا، فرودین 1393، نشر آراسته، صفحۀ 249، ISBN: 978-600-5908-84-8] </ref>
 
در زبان معمولی تمایل به این است که حسادت و [[دلواپسی از دست دادن]] {{به انگلیسی|[[https://en.wikipedia.org/wiki/Jealousy|Jealousy]]}} را با هم یکی بدانند، اما توافق فلسفی بر این است که اینها دو هیجان جداگانه اند. <ref>Adam Smith, The Theory of Moral Sentiments, p. 244</ref> هنگامی که از نظر زبانی گفته می شود که کسی دچار ''دلواپسی از دست دادن'' است، شنیده می شود که او بر این باور است که آن شخص دیگر خوب است و وی نسبت به او نگران است که نکند از دستش بدهد. هم ''حسادت'' و هم ''دلواپسی از دست دادن'' دارای ۳ جزء هستند: یک شخص، یک رقیب و یک تعلق (یا چیزی که در تملک رقیب وجود دارد، متعلق اوست و او به آن دست یافته است. اما این تشابه سطحی است و بین آنها یک تفاوت بنیادین وجود دارد. شخصی که به رقیب حسادت می‌ورزد، بر تعلق یا دارایی رقیب متمرکز است. اما فردی که دچار ''دلواپسی از دست دادن'' است، بر روی رقیب متمرکز است و می ترسد که او را از دست بدهد یا ترس از دست دادن دارد. جایگاه مورد حسادت در رشک بردن و حسادت، درارتباط با رقیب است اما جایگاه حسادت فردی که دچار ''دلواپسی از دست دادن'' است، خود رقیب است. تفاوت دیگر مابین فرد حسود و کسی که دچار ''دلواپسی از دست دادن''است، آن است که: برای فرد حسود، وقتی متعلقات از رقیب او به کسی دیگر داده شود، او به آن فرد دیگر رشک می‌ورزد و نسبت به رقیب احساسی ندارد. در واقع رقیب قابل عوض شدن است نه متعلقات او. و اگر این دارایی ها توسط کسی دیگر مورد استفاده قرار گیرد، ناراحت می شود. ولی رقیب نمی تواند او را ناراحت کند. اما کسی که دچار ''دلواپسی از دست دادن''است، در مسیر دیگری است، زیرا مسئلۀ او خود رقیب است و نه تعلقات او. از این رو شاید بتوان گفت که رشک، حسادتی خوش خیم است و ''دلواپسی از دست دادن''، حسادتی بدخیم و مرضی است که حتی چنین فردی، در صورتی که احساس کند که دیگر رقیب در تملک او نیست و یا به او بی‌توجه است، در فکر نابود کردن او برآید. چنانکه در حسادت‌های عشقی و روابط عاطفی مرضی در شکل‌های «هذیان خیانت»، چنین امری بسیار به وقوع پیوسته است.<ref>[http://www.fa.eqlearning.org/حسادت-و-غبطه-خوردن-envy-vs-jealousy/ هیجان رفتار و تن گفتار، تآلیف محمود امیری‌نیا، فرودین 1393، نشر آراسته، صفحۀ 249، ISBN: 978-600-5908-84-8] </ref>
== تعابیر دیگر از حسادت و رشک ==