نورالدین کیانوری: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۸:
او در بهمن ماه ۱۳۶۱ همراه با بسیاری از رهبران، اعضا و هواداران حزب دستگیر شد. چند ماه بعد در [[اعترافات تلویزیونی]] ضبط شده در زندان که [[وزارت اطلاعات|دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی]] ترتیب داده بودند و از تلویزیون ایران پخش شد، رهبران درهمشکسته حزب یک به یک به جاسوسی برای [[شوروی]] اعتراف کردند. کیانوری، تکیده و درهم شکسته، اظهار داشت که «حزب توده از آغاز تأسیس در ۱۳۲۰ تا به حال، ابزاری برای جاسوسی و خیانت بودهاست»..<ref>[http://www.time.com/time/magazine/article/0,9171,925941,00.html نفرت بدون فرقگذاری در وبگاه ''مجله تایمز''] شماره دوشنبه شانزدهم مه ۱۹۸۳</ref>
کیانوری در سال ۱۳۶۸ هنگامی که ۷۴ سال داشت و پس از شش سال حبس و زیر [[شکنجه]] قرار گرفتن،<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/01/120124_nk_toudeh_party.
او در زندان نامهای به [[سید علی خامنهای]] در خصوص شکنجههای زندانیان نوشت و در آن نامه گفت که برای اعتراف به اتهام دروغین تدارک کودتای مسلحانه برای سرنگون ساختن نظام جمهوری اسلامی، به همراه سایر رهبران حزب به شدت شکنجه شده و همسرش مریم فیروز و همینطور افسانه دخترش را شلاق زده و در مقابل چشمانش از سقف آویزان نمودهاند.<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2012/01/120124_nk_toudeh_party.shtml نامه سرگشاده نورالدین کیانوری به آیتالله خامنهای از زندان اوین] </ref> کیانوری پس از آزادی از زندان اوین تحت مراقبت ویژه وزارت اطلاعات و تا پایان عمر خود در حبس خانگی به سر برد و تحت نظر بود. او در آستانه فروپاشی شوروی با اصلاحات [[گورباچف]] مخالفت کرد و بحران و فروپاشی شوروی را به توطئه [[آمریکا]] نسبت داد. کیانوری که در سالهای آخر عمر خود همچنان از سیاستهای حزب توده در جهت پشتیبانی از انقلاب اسلامی ایران دفاع میکرد، در ۲۶ آبان ۱۳۷۸ در گذشت.
|