گیملی (سرزمین میانه): تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: حذف میانویکی موجود در ویکیداده: ۳۳ میانویکی |
اصلاح پیوند، ابرابزار |
||
خط ۴:
| نام شخصیت = گیملی
| نامهای دیگر شخصیت = یاور الف، ارباب غارهای درخشان، کلیددار
| تاریخ تولد = ۲۸۷۹ د. س.
| تاریخ مرگ = ۱۲۰ د. چ. سفر به [[والینور]]
| نژاد = [[دورف]]
| کتاب(ها) = [[ارباب حلقهها]]
}}
'''گیملی''' {{انگلیسی|Gimli}} شخصیتی خیالی در [[رشته افسانه|رشتهافسانهٔ]] [[جان رونالد روئل تالکین]] است که اولین بار در داستان [[ارباب حلقهها]] معرفی میشود.
او [[دورف (موجود خیالی)|دورفی]] از قوم [[دورین]] بود، نسل آنها مستقیماً به دورین بی مرگ منتهی میشد. او در زمان [[اره بور|جستجوی ارهبور]] بسیار جوان بود، اما مدتی بعد به عنوان تنها دورف عضو [[یاران حلقه]] مشهور شد.
== تاریخچه ==
گیملی یکصد و نه سال بعد از ویرانی [[دیل]] و تسخیر [[ارهبور]] بوسیله اسماگ طلایی، در [[کوهستان آبی (
سالها بعد در ۳۰۱۷ د. س. گیملی شاهد اغواگری فرستاده [[موردور]] درباره [[حلقه
== یاران حلقه ==
گیملی، تنها دورف جوان در شورای الروند، به عنوان عضو گروه یاران حلقه برگزیده شد. او تنها عضو گروه بود که زره به تن و یک تبر با تیغهٔ پهن با خود داشت. او با گفتن اینکه «نیازی به نقشه ندارد» خیلی سریع خود را در گروه نشان داد و ادعا کرد که کوهستان مه آلود را با نامهای اختصاصی [[خازدول]] ـی میشناسد.
گیملی بیشتر از بقیه اعضای گروه برای پیش گرفتن مسیر از معادن [[موریا]] با [[گندالف]] اختلاف نظر داشت. شاید این پافشاری او بخاطر این بود که قصد داشت هرچه سریعتر از پسر عمویش [[بالین]] که برای بازیابی تمدن گذشته پدرانش به آنجا رفته بود، خبری بگیرد و البته دلیل دیگر به اخلاق طبیعی او بر میگشت. اولین برخورد او با[[لگولاس]] پیش از رسیدن به درهای دورین بخاطر بحث در مورد مسائل نژادی بوجود آمد. گندالف سریعاً در مشاجره آنها پادرمیانی کرد، با این حال آنها تا قبل از رسیدن به [[لوتلورین]] دوستهای واقعی نبودند.
گندالف با اجازه دادن به گیملی برای جلو حرکت کردن در راههای تاریک معدن، از مهارتهای او بعنوان یک دورف استفاده میکرد و زمانی که گروه به راههای مشکوک بر میخورد راهنماییهای گیملی بسیار کارساز بود. این نشان میداد که گندالف به مهارتهای دورفی گیملی بیشتر از دانش خودش درباره موریا تکیه میکرد، با اینکه گیملی هرگز قبل از این موریا را ندیده بود.
خط ۳۲:
در مدت اقامت در لوتلورین گیملی و لگولاس مدت زیادی را با هم به قدم زدن در بیشه گذراندند و رابطه دوستانه میان آن دو پررنگتر شد. آنگاه که یاران حلقه آنجا را ترک میکردند گالادریل به هر کدام از آنها هدیهای داد. گیملی فقط یک تار از موهای او را طلب کرد و گالادریل سه تار از موهایش را برید و به او داد.
در مسیر رودخانه [[آندوین]] گیملی و لگولاس باهم در یک قایق بودند. زمانی که به [[آمونهن]] رسیدند وقت آن بود که مسیر بعدیشان را مشخص کنند. گیملی با رفتن به [[میناستریت]] موافق بود، با این حال میگفت [[فرودو]] هر تصمیمی بگیرد او نیز با او همراه خواهد شد. در حالی که فرودو برای تصمیم گیری از گروه جدا شده بود، [[آراگورن]] پیشنهاد کرد که اگر فرودو تصمیم به رفتن به سمت [[موردور]] را بگیرد، گیملی، [[سم]] و خودش باید همراه او بروند و دیگران مسیر میناستریت را پیش گیرند.
اما [[برومیر]] به آنها گفت که او و فرودو مشاجره کردهاند و فرودو ناپدید شده. یاران حلقه هر کدام مسیری را پیش گرفته و به جستجوی او پرداختند. گیملی و لگولاس در بیشه با اورکها روبرو شده و بسیاری از آنها را به هلاکت رساندند، اما چندی بعد صدای شیپور برومیر را شنیده و به کمک او شتافتند. اگرچه دیر شده بود و برومیر در راه محافظت از [[مری]] و [[پیپین]] جان داده بود. فرودو و سم راهی مرودور و مری و پیپین توسط اورکها اسیر شدند.
== سه شکارگر ==
{{خطر لوث شدن}}
بعد از جدایی یاران حلقه، با تصمیم آراگورن، آن سه (لگولاس، گیملی و آراگورن) به دنبال مری و پیپین رفتند و مسافت زیادی را از میان دشتهای [[روهان]] در کمتر از چهار روز طی کردند. در ۳۰ فوریه با [[ائومر]]، ارتشبد سوم سرزمین سواران، روبرو شدند. زمانی که [[ائومر]] فهمید آنها از لوتلورین به روهان آمدهاند مشکوک شد، گیملی بخاطر
وقتی که ائومر داستان آنها را شنید عذرخواهی کرد و به آنها اسبهایی داد تا به حرکتشان سرعت بخشند. آنها اجساد سوزانده شده [[ارک (سرزمین میانی)|اورکها]] را دیدند اما اثری از هابیتها نبود. وقتی که شب در حال استراحت بودند، گیملی پیرمردی رداپوش را دید و فریاد زد. پیرمرد ناپدید شد و اسب هایشان هم فرار کردند. او گمان میکرد که پیرمرد همان [[سارومان]] باشد.
روز بعد ردپای هابیتها آنها را به داخل جنگل [[فنگورن]] کشاند. در آنجا دوباره پیرمرد را دیدند و گیملی اینبار او را تهدید کرد و در مورد هابیتها پرسید. پیرمرد ردایش را کنار انداخت و چهرهاش را آشکار ساخت، او گندالف بود. او از مبارزه با بالروگ گفت و پیغام گالادریل را به آنها رساند، که از همه بیشتر موجب خوشحالی گیملی شد. سپس آنها بهمراه گندالف به سمت [[ادوراس]] تاختند.
سطر ۵۱ ⟵ ۵۲:
در [[گودی هلم]]، در حالی که گیملی بیشتر از همیشه مشتاق کشتن اورکها بود لشکری ده هزار نفری از اورکهای سارومان به قلعه حمله کردند. او دو اورک را در حالی که نزدیک بود ائومر را بکشند، گردن زد اما فهمید که لگولاس هم اکنون بیست اورک را به هلاکت رسانده. از این رو آن دو تا پایان نبرد رقابتی شمارشی با یکدیگر داشتند. زمانی که اورکها از طریق آبگذر نفوذ کرده بودند گیملی اولین کسی بود که به مقابله با آنان رفت، او قهرمانانه از بالای دیوار به میان آنها پرید و در مسدود کردن آبگذر هم نقش مهمی را ایفا کرد. زمان عقب نشینی، گیملی یکی از کسانی بود که وارد [[غارهای درخشان]] شد. او از دیدن شکوه این غارها شگفت زده شده بود. در انتها گیملی چهل و دو و لگولاس چهل و یک اورک را کشتند.
او هنگام دیدن دو هابیت جوان، مری و پیپین در حال پیپ دود کردن در ویرانههای [[آیزنگارد]]، برای اولین بار مقدار ناچیزی
زمانی که یاران حلقه دوباره از هم جدا شدند، گندالف با پیپین به سمت میناس تریت رفت، تئودن و سوارانش به [[دونهارو]] تاختند و گیملی بر خلاف خواسته آراگورن، به همراه او با لگولاس، [[الادان و الروهیر|پسران الروند]] و تک آوران [[دونهداین]] به [[جاده مردگان]] رفتند. او از ورود به [[در تاریک]] وحشت داشت، اما فکر اینکه مبادا الفی در رفتن به زیرزمین از یک دورف پیشی بگیرد، او را وادار به داخل شدن کرد.
سطر ۶۱ ⟵ ۶۲:
== بعد از جنگ حلقه ==
بعد از [[تاجگذاری آراگورن]]، گیملی به دوست قدیمی اش ائومر، بدرود گفت. زمانی که آنها به گودی هلم رسیدند، لگولاس همانطور که قول داده بود به همراه گیملی به غارهای درخشان رفت و از دیدن آن منظره
گیملی با گروهی از دورفهای [[تنهاکوه]] به غارهای درخشان در گودی هلم آمد و بدین ترتیب ارباب غارهای درخشان شد. او و مردمش درهای میناستریت را از فولاد و [[میتریل]] ساخته و کارهای بزرگ دیگری نیز در [[گاندور]] و روهان انجام دادند. گیملی سالهای بسیاری را با خشنودی در غارهای درخشان زندگی کرد و دوستش لگولاس نیز در باغهای [[ایتیلین]] ساکن شد. او دوستیاش را با مری و پیپین که به گاندور آمده بودند نیز ادامه داد.
در سال ۱۲۰ دوران چهارم، آراگورن فوت کرد. لگولاس تصمیم گرفت به غرب برود، کاری که مدتها میل فراوانی به انجام آن داشت. گفته شده گیملی بخاطر دوستی عمیقش با لگولاس و همینطور بمنظور دیدن دوباره گالادریل در این سفر همراه لگولاس رفته (ممکن است گالادریل مجوز زندگی گیملی در غرب را گرفته باشد). و در پایان او و لگولاس، آخرین بازماندههای یاران حلقه نیز سرزمین میانه را ترک کرده و از مسیر آندوین وارد دریا شدند.
{{پایان خطر لوث شدن}}
== شخصیت ==
گیملی شخصیتی است که در طول داستان ارباب حلقهها بیشترین تحقیر و اهانت را به سائورون و خدمتکارانش میکند. او بسیار عبوس است، در مواقع نادری میخندد، اصلاً اهل شوخی نیست و به نظر
او همیشه کینهای عمیق نسبت به دشمنان خویش دارد، چیزی که در اکثر دورفها نیز به چشم میخورد. به نظر میرسد زمانی که او از موریا و بالین صحبت میکند عمیق ترین احساسات خود را بروز
== نامها و القاب ==
|