تقی بختیاری: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Darya rastin (بحث | مشارکتها) اطلاعات فبلی این نوشتار به تاری28,Nov, 2014 , ویرایش و تجدید نظر شد برچسب: نیازمند بازبینی |
Darya rastin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: نیازمند بازبینی |
||
خط ۴۳:
محرم فرا میرسد و مرجان از میرجان در باره دهه عاشورا میپرسد. میرجان پاسخ میدهد: در عاشورا اغلب مردم عقدههای شان را تخلیه میکنند. و از مرجان میخواهد که ما نیز ازین فرصت استفاده کنیم. به این ترتیب هردو در شام غریبان زمانی که شهر در تاریکی فرورفته و آواز نوحه و سینه زنی از هر طرف به گوش میرسد، آن دو نخستین رابطه جنسی شان را برقرار میکنند. مردم عزادار بالای آنان یورش میبرند. مرجان توسط مالک رستورانت نجات مییابد ولی میرجان پس از لت و کوب فراوان دستگیر و زندانی میشود.
در زندان از لوحه سنگی که آیه قرآن برآن تحریف شده است تا سینه بند یک زن، شواهد کافی وجود دارد که ارتداد، کفر و فحشای او را ثابت کند. مولوی تورگل که اکنون از اراکین حکومت است برای کامل خان و میرجان حکم اعدام همزمان را ثابت میکند. میرجان در آخرین روز زندگیاش میفهمد که مرجان همان کتوری دختر مندوخان و عمه پیر او همان دردانه مادر اندر خودش بوده است. اکنون کار از کار گذشته است و میرجان لحظاتی پس از اعدام را مجسم میکند که دو زن دو تابوت را تحویل میگیرند. دردانه پسر رضاعیاش کامل خان و مرجان عشقش میرجان را.
== مجموعه داستان ==
|