[[پرونده:Monumento al Cid (Burgos) 01.jpg|بندانگشتی|مجسمهای از ال سید در برگس،[[برگس]]، پایتخت [[سانچو دوم؛دوم]]؛ جایی که ال سید سالهایسالهای جوانی اشجوانیاش را در آن خدمت کرد.]]
'''رودریگ دیاز''' {{اسپانیایی|Rodrig Díaz de Vivar}} ملقب به '''ال سید''' یا '''سید''' (به اسپانیایی: El Cid) یا شناخته شدهشناختهشده با عنوان '''قهرمان''' (اسپانیایی: El Campeador) متولد [[۱۰۴۳ (میلادی)|۱۰۴۳]] میلادی در [[اسپانیا]] و در گذشتهدرگذشته به سال [[۱۰۹۹ (میلادی)|۱۰۹۹]] میلادی در [[والنسیا]]، قهرمان ملی و رهبر نظامی [[کستیل|کستیلی]] بود که با عنوان سید (از عربی:ارباب) یا ارباب نظامی شناخته میشد.
== سالهایسالهای نخستین ==
ال سید از اشراف درجه دو کستیل بود و در جوانی به دربار [[فردیناند یکم]] کستیل فرستاده شد. وقتی فرزند فردیناند -ـ سانچو دوم -ـ به [[تخت پادشاهی]] کستیل رسید، سید بیست و دوسیدِ سالهبیستودوساله را برای فرماندهی گارد پادشاهی نامزد کرد. این ترقیترقیِ زودهنگام نشان میدهد که سید پیش از آن هم در امور نظامی به دلاوری شناخته شدهشناختهشده بود.
در سال ۱۰۶۷ میلادیم او [[کمپین]] سانچو را در مواجهمواجهه با پادشاهی [[ساراگوسا]] همراهی کرد. و در مذاکراتی شرکت نمود که پادشاه [[ساراگوسا]] -ـ المقتدر -ـ را خراجگزار[[خرج|خراجگزار]] کستیلیها نمود.
فردیناندفردیناند، پیش از مرگمرگ، پادشاهیقلمرو پادشاهیِ خود را میان فرزندانش تقسیم کرده بودکردهبود؛ بنابر اینبنابراین، [[لئون (اسپانیا)|لئون]] را برای پسر دومش -ـ [[آلفونسو ششم-]] باقیـ گذاشتهباقی بودگذاشتهبود. در سال ۱۰۶۷ سانچوم بهسانچو قصدبهقصد تصرف لئون با برادرش وارد جنگ شد. سید نقش موثریمؤثری در پیروزی کمپین سانچو بربرعهده عهده داشتداشت، اما این موضوع بعداً در سال ۱۰۷۲ م برایش اسبابمایۀ شرمساری شد.
در سال ۱۰۷۲ م سانچو دربر اثر حادثهای کشته شدشد، و از آنجا کهازآنجاکه فرزندی نداشت، برادرش آلفونسو به جایش نشست و نتیجتاًدرنتیجه سید مرتبهمرتبهٔ سابق خود را در جایگاه فرمانده گارد شاهی از دستازدست دادداد، اما کماکان توانست در دربار پادشاه باقی بماندبمانَد.
در سال ۱۰۷۴ م احتمالاً به خواستبهخواستِ آلفونسو با خواهرخواهرزادهاش زادهاش جیمنا،[[جیمنا]]، دختر [[کنت اویدو،اویدو]]، ازدواج کرد. با این ازدواجازدواج، سید با پادشاهی باستانیباستانیِ لئون متحد شد. از این ازدواجازدواج، یک پسر و دو دختر بر جای ماند که پسرش در جریان یک درگیری با مهاجمینمهاجمان [[مسلمان]] [[مرابطان]] به قتلبهقتل رسید.
ازدواج ال سید با خواهرزاده شاه، موقعیت ویژهای را برای او فراهم کرده بود اما بدگویی بدخواهان و علاقه آلفونس به شنیدن شایعات بی اساس و همچنین این حقیقت که ال سید، مردان قدرتمند را به صورت عمومی به ریشخند میگرفت، همگی موجب سقوط اش شد و نهایتاً او را تبعید کردند. از سال ۱۰۸۱ میلادیم ال سید هیچگاه نتوانست برای مدت زیادی در قلمرو آلفونس ششم زندگی کند.
== در خدمت مسلمانان ==
سید در تبعید به پادشاهی مسلمان [[ساراگوسا]] که از سال ۱۰۶۵ میلادیم با آنها آشنایی یافته بود، پیشنهاد داد که او را به خدمت بپذیرند. پادشاه ساراگوسا در شمال شرقی اسپانیا، الموتمن، درخواست این جنگاور ارزشمند مسیحی را برای دفاع از پادشاهی آسیب پذیرش پذیرفت. سید از این زمان برای مدت یک دهه به الموتمن و جانشین او وفادارانه خدمت کرد. در نتیجه این تجربه با پیچیدگیهای سیاست عرب و اسپانیایی و قوانین اسلام بهتر آشنا شد و همین موضوع بعدها به او برای تسخیر و نگهداری والنسیا کمک کرد.
در همین دوران او به عنوان ژنرالی شناخته شد که هیچگاه در هیچ نبردی شکست نخوردهاست. در سال ۱۰۸۲ م او شکستی را بر پادشاه [[لریدا]] وارد کرد که نتیجتاً از اربابان مسلمانش پاداش بسیاری گرفت.
در سال ۱۰۸۶ م تهاجم گسترده مسلمان [[مرابطان]] از [[شمال آفریقا]] آغاز شد؛ آلفونس ششم شکست سختی خورد. بنابر اینبنابراین، به دشمنی خود با سید خاتمه داد و او را به عنوان بهترین ژنرال مسیحی از تبعید فراخواند. حضور سید در دربار آلفونس در ژوئیه ۱۰۸۷ ثبت شده اما به فاصله کوتاهی به ساراگوسا بازگشت و از اینرو در نبردهای علیه مرابطان شرکت نداشت. سید در این دوران فعالیتهایی را آغاز کرده بود با این امید که پادشاهی ثروتمند والنسیا را در اختیار بگیرد.
== اشغال والنسیا ==
نخستین اقدام سید برای اشغال والنسیا، حذف قدرت کنتهای بارسلونا در این منطقه بود. این اتفاق در می۱۰۹۰،می ۱۰۹۰ م، زمانی که رمون دوم، کنت بارسلونا، شکست تحقیر آمیزی خورد، به وقوع پیوست.
در طول سالهای بعد سید قدرت خود را بر والنسیا و حکمران آن، القادر، به عنوان خراجگزار خود، گسترش داد. لحظه سرنوشتساز او در سال ۱۰۹۲ م پیش آمد؛ زمانی که قاضی ابن جحاف با پشتیبانی سیاسی [[مرابطان]]، شورش کرد و القادر را کشت. سید بلافاصله شهر را در محاصره گرفت. محاصرهمحاصرۀ شهر ماههاماهها به طول انجامید و شکستن آن ممکن نشد تا اینکه در سال ۱۰۹۴، سید والنسیا را به تصرف درآورد. برای تسهیل در تصرف شهر ابتدا به ابن جحاف امان نامه داد اما به محض اینکه او را دستگیر کردند، زنده در آتش سوزاندند. بنابر این از این تاریخ سید به طوربهطور مستقیم بر مسیحیان و مسلمانان این منطقه حکومت میکرد و اگرچه در ظاهر این حکومت با نام آلفونس ششم بود اما در حقیقت حکمرانی مستقلی داشت. مسجد بزرگ شهر هم در سال ۱۰۹۶ م یک کلیسای مسیحی شد و یک اسقف مسیحی را بر آن گماردند.
== پس از مرگ ==
پس از مرگ ال سید، بار دیگر والنسیا توسط [[مرابطان]] محاصره شد. آلفونس ششم مجبور شد شخصاً برای دفاع از شهر مداخله کند. اما او به خوبی میدانست که شهر بی دفاع است و تنها در صورتی میتوان از آن دفاع کرد که یا خود او شخصاً در آنجا حضور دایمی داشته باشد، یا تعداد زیادی سرباز را بر آن بگمارند. نتیجتاً شهر را تخلیه کرد و دستور داد تا آن را بسوزانند. در سال ۱۱۰۲،۱۱۰۲ م، [[مرابطان]] بر شهر دست یافتند و تا سال ۱۲۳۸ م بر آن منطقه حکومت کردند.
جسد سید به [[کستیل]] برده شد و او را در صومعه سن پدرو مجدداً دفن کردند.
|