واژه معرب: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
Hamid Hassani (بحث | مشارکت‌ها)
ویرایش و ویکی‌سازی
خط ۱:
'''واژهواژهٔ معرب''' به معنایبه‌معنای [[واژه|واژه‌ای]] است که در اصل [[زبان عربی|عربی]] نبوده و از زبان‌های دیگر وارد عربی شده و همراه با دگرگونیدگرگونی، صورتیصورتِ عربی گرفته استگرفته‌است. به ویژهبه‌ویژه این اصطلاح در فارسی به معنایبه‌معنای کلمات فارسیفارسی‌اند که در عربی وارد شده بهو کاربه‌کار می‌رود.<ref>''لغتنامهلغتنامهٔ دهخدا'' -، ذیل مُعرَّب</ref> پس از اسلاماسلام، زبان عربی در ایران رواج یافته و تعداد زیادی از واژگان عربی وارد زبان فارسی گردیدهشده، و از سوی دیگردیگر، واژگان فارسی نیز یا به صورتبه‌صورت [[دخیل]] و یا به صورتبه‌صورت [[تعریب]] وارد زبان عربی شده استشده‌است. از آنجا کهازآنجاکه حروف [[گپ]]، [[ژچ]]، [[پژ]] و [[چگ]] از الفبای فارسیفارسی، همتایی در الفبای زبان عربی ندارند و همچنین تعدادی از حروف الفبای زبان عربی مانند [[طص]]، [[ظض]]، [[عط]]، [[قظ]]، [[صع]]، [[ضق]]، در الفبای فارسی نیستند هنگام [[وام‌واژه|وامگیری]] واژگان، این حروف را معرب یا [[مفرس|مفرَّس]] کرده اندکرده‌اند. به عنوانبه‌عنوان مثال، واژهٔ «طست» که همان تشت«تشتِ» فارسی و «نرجس» که همان «نرگس» فارسی است. چند مثال دیگر: سَلجَم (شلغم)، سِراج (چراغ)، طازَج (تازه)، شَوَندَر (چغندر)، خیارشَنبَر (خیارچنبر)، فُستُق (پسته)، بابوج (پاپوش)، باذِنجان (بادنجان)، بِرکار (پرگار)، بَرنامَج (برنامه)، سُنباذَج (سنباده)، نیشان (نشان)، کَمَنجة (کمانچه)، دیمُقراطی (دمکراتیک)، کاراج (گاراژ)، بَرلَمان ([[فرانسوی]]: parlement)، بَطاطا ([[انگلیسی]]: potato)، غالیری (انگلیسی: gallery)، جیولوجیا (انگلیسی: geology)، کومیدیا (انگلیسی: comedy)، کامیرا (انگلیسی: camera)، سیجارةسیجارَة (فرانسوی: cigarette)، مَعکَرونة ([[ایتالیایی]]: macaroni)، شیک. <ref>وبگاه دانشگاه اراک -اراک؛ جغرافیای تاریخی استان مرکزی http://www.araku.ac.ir/gims/commonfiles/gpage.php?domain=cityofarak#_ftnref26</ref>
* [[فهرست واژه‌های معرب]]