عبدالله انوار: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatemehzf (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Fatemehzf (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
'''سید عبدالله انوار''' (زادهٔ ۱۳۰۳ خورشیدی) از مترجمان ایرانی و از پیش‌کسوتان معاصر [[نسخه‌شناسی]] در ایران است. وی نسخه‌پژوه، نسخه‌شناس، [[فهرست‌نویسی|فهرست‌نویس]]، [[ریاضی‌دان]] و متخصص متون کهن ریاضی نیز هست. وی بیش از ۲۰ سال رئیس بخش نسخ خطی [[کتابخانه ملی ایران]] بود و در طول دوران کاری خود حدود ۱۰ جلد فهرست نسخه‌های خطی به فارسی و عربی را تدوین کرد. وی یکی از حروف (مجلدات) [[لغت‌نامه دهخدا]] را نیز تدوین کرده‌است. او اکنون مشغول ترجمه [[نقد خرد ناب]] از روی برگردان انگلیسی آن به قلم [[کمپ اسمیت]] است. عبدالله انوار، دارای تصحیحات بسیاری است که از مهم‌ترین و مشهورترین آن‌ها می‌توان به [[جهانگشای نادری]] اشاره کرد.
 
انواراو در این گفت وگووگویی دربارهبا صفحه اندیشه روزنامه ایران در مورد زندگی وسال های دانشجویی خود می گوید و در زندگی،مورد دوران تحصیل و چگونگی ورودش به دانشگاه صحبت می کند: دقیقاً 73 سال قبل، در سال 1321 وارد دانشگاه شدم. سال ششم دبیرستان بودم که همزمان در سال اول رشته حقوق نیز درس می‌خواندم. دوست دارم در همین مجال نسبت به این موضوع اشاره‌ای داشته باشم که سال ششم دبیرستان آن سال‌ها، بی‌شبهه، با مافوق لیسانس این روزگار مطابقت می‌کرد. رفتن به کلاس‌ها اختیاری بود و حضور و غیابی در کار نبود.(2)
او در گفت وگویی با صفحه اندیشه روزنامه ایران در مورد فعالیت های خود در نهمین دهه زندگی اش، «درس خواندن» را مهمترین کاری می داند که این روزها باید به آن بپردازد.(2)
 
انوار در این گفت وگو درباره زندگی، دوران تحصیل و چگونگی ورودش به دانشگاه صحبت می کند: دقیقاً 73 سال قبل، در سال 1321 وارد دانشگاه شدم. سال ششم دبیرستان بودم که همزمان در سال اول رشته حقوق نیز درس می‌خواندم. دوست دارم در همین مجال نسبت به این موضوع اشاره‌ای داشته باشم که سال ششم دبیرستان آن سال‌ها، بی‌شبهه، با مافوق لیسانس این روزگار مطابقت می‌کرد. رفتن به کلاس‌ها اختیاری بود و حضور و غیابی در کار نبود.
 
در هر صورت من پنجم خرداد ماه بود که پنجم متوسطه را گرفتم و تابستان ششم ادبی را امتحان دادم و قبول شدم و مدرسه حقوق را از این طریق ادامه دادم. در مورد ورودم به مدرسه حقوق باید بگویم که در ایران آن زمان تنها یک مدرسه حقوق وجود داشت و فقط چهل دانشجو می‌گرفت. این دانشگاه یگانه دانشگاه ایران بود که کنکور داشت و کنکور آن هم سه زبانه بود؛ یعنی به زبان‌های فارسی، انگلیسی یا فرانسوی و عربی آزمون می‌دادیم و دانشجویان باید این سه زبان را می‌دانستند تا بتوانند به سؤالات پاسخ دهند. به خاطر دارم که در امتحان ورودی دانشگاه به این سه زبان به ما دیکته می‌گفتند و بعد هم باید این دیکته را به سه زبان یاد شده برمی‌گرداندیم و به‌ قول‌ معروف انشا می‌نوشتیم.