شیدا (فیلم): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ربات:حذف الگو: خطر لوث‌شدن
مهرنگار (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۳۶:
در بیمارستان بیماری فرهاد را پیشرفته و کشنده تشخیص می‌دهند. او به سیما که برای ملاقاتش آمده توصیه می‌کند که به تنهایی به کانادا برود. او ازدواج‌شان را اشتباه می‌خواند و سیما با گریه بیمارستان را ترک می‌کند. فرهاد از مادرش می‌خواهد که پرستاری به نام فاطمی را پیدا کند. مادر قول می‌دهد از طریق دختر دوستش این موضوع را پیگیری کند. او نمی‌داند که دختر دوستش همان شیداست. شیدا که از فرهاد رنجیده‌است حاضر به دیدار او نیست. فرهاد چند بار صدای او را از دور می‌شنود ولی موفق به دیدارش نمی‌شود. سرانجام رضا امانی به خواهش فرهاد به نزد شیدا می‌رود و به او می‌گوید که ازدواج فرهاد اجباری بوده. امانی تاکید می‌کند که چیزی به پایان عمر فرهاد نمانده و خواهش می‌کند که شیدا به دیدار او برود.
شیدا همچنان تعلل می‌کند. حال فرهاد بدتر می‌شود. دستگاه‌های پزشکی متصل به او بوق می‌زنند و عدم وجود علائم حیاتی را نشان می‌دهند. دکتر دستگاه‌ها را خاموش می‌کند. سرانجام شیدا با قرآن فرهاد به بالین او می‌آید و سوره مزمل را برایش قرائت می‌کند. دوربین نشان می‌دهد که انگشت کوچک فرهاد تکان مختصری می‌خورد.
{{پایان خطر لوث‌شدن}}
 
==بازیگران==