بحران انرژی ۱۹۷۹: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Amir abas foroughi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Amir abas foroughi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳:
بعلاوه، بعنوان بخشی از این تلاش های اجرایی در مقررات زدایی، کارتر حذف کنترل های قیمت را پیشنهاد داد که توسط دولت ریچارد نیکسون قبلا در بحران 1973 وضع شده بود. کاتر با برداشتن کنترل های قیمت در چند فاز توافق کرد؛انها نهایتا تحت دولت ریگان در سال 1981 این قانون را برداشتند.کارتر گفته بود مالیات بالایی بر شرکت های نفتی وضع می کند. درحالیکه قیمت تنظیم شده نفت داخلی 6 دلار درهر بشهک باقی ماند، قیمت بازار 30 دلار بود.
در سال 1980، دولت امریکا شرکت سوخت های ترکیبی را برای تولید سوخت جایگزین با سوخت های فسیلی وارد شده تاسیس کرد.
=== وصله نفت ===
وقتی قیمت نفت خام وست تگزاز اینترمدیت 250 درصد بین 1978 و 1980 افزایش یافت، حوزه های تولید کننده نفت تگزاز،اکلوهاما،کلرادو،ومینگ و الاسکا رونق اقتصادی و ریزش جمعیت را تجربه کردند.
=== اقتصاد سوخت اتومبیل ===
 
همزمان،سه خودرو سازی بزرگ امریکا(فورد، کریسلر،GM) درحال بازار یابی اتومبیل های کامل کوچک شده مثل شورلت کاپرایس،فورد ال تی دی کراون ویکتوریا و دوگت اس تی بودند. رایس که الزامات تصویب شده 1978 اقتصاد سوخت CAFE را محقق ساخت . واکنش دیترویت به محبوبیت روبه رشد کمپکت های وارد شده مثل تویوتا کرلا و فولکس واگن،ستیشن شورلت ،و فرد فاریمت بود؛ شرکت فورد ،فورد پینتو را جایگزین فورد اسکرت وکریسلر کرد،در شرف ورشکستگی دگ اریس کا را معرفی کرد. GM از واکنش های بازار به ستیشن ناخرسند بود و شورلت کرسیکا و شورلت برتا را در سال 1987 معرفی کرد که فروش بهتری داشت. GM شورلت منزا را نیز جایگزین کرد، 1982 شورلت کاوالیر را معرفی کرد که استقبال بهتری داشت. فورد رد بازار مشابه فرمنت را تجربه کرد،و خودرو چهار چرخ فورد تمپو را در سال 1984 معرفی کرد. چکر موتور که بخاطر مارتن نمادین برای ناوگان تاکسی رانی معروف بود، دست از تولید خود در سال 1982 برداشت.موتورز امریکا ، اخرین تولید کننده مستقل خارجی وارد فعالیت اقتصادی مشترک با رنو شد که اتومبیل های بازار انبوه خود را در راستای خط تولید باقی مانده AMC به فروش رسند که فروش شان از زمان سود دهی بخش جیپ کاهش یافته بود، بویژه با معرفی ماشین اسپورت ایکس جی که به از بین رفتن شرکت انجامید و پریشانی های مالی با مشارکت رنو به سلطنت ان پایان داد- که رنو مالکیت 100% AMC را در سال 1982 تا اواخر 1986 به دست گرفت وقتی که انها سهامAMC را به شرکت کریسلر فروختند- بعدا انها AMC را در اواخر 1987 جذب کردند که بخش جیپ هم اکنون بخشی از کریسلر است( اتومبیل های کنونی FCA).
دیترویت برای افزایش ناگهانی در قیمت های سوخت ،وبرند های وارد شده خوب اماده نبود (اولا علامت های اسیایی که بطور انبوه بازار یابی می شدند و هزینه ساخت کمتری در مقایسه با برند های انگلیسی والمان غربی داشتند-افازیش ارزش دچت مارک و پوند انگلیسی به تحولی در افزایش تولید کنندگان ژاپنی منتج شد که محصول خود را از ژاپن با هزینه کمتر صادر می کردند) دران زمان بطور گسترده در امریکا موجود بود و پایه مشتری سلطنتی را توسعه داده بود- سه خودرو ساز بزرگ ژاپنی رقابت های تبلیغاتی شان را اغاز کردند(هوندا با"ما ان را ساده می کنیم،تاگلین و داتسن با شعار"ما پیش می بریم" و تویوتا با "اوه چه احساسی ")مشتریان سنتی سه خودرو ساز بزرگ را ربودند. یک سال بعداز انقلاب 1979 ایران،سازندگان ژاپنی با سرکوب تولید دیترویت به اولین تولید کننده در جهان تبدیل شدند. صادرکنندگان ژاپن بعداز سلطه بر بازار تولید کنندگان اروپایی را کنار زدند-برخی اعلام ورشکستگی کردند یا از بازار امریکا خارج شدند،بویژه در سایه بازار خاکستری اتومبیل ها یا ناتوانی خودرو در تحقق الزامات DOT( از الزامات تشعشع تا نور خودرو). بیشتر برند های وارداتی از تکنولوژی های ذخیره سوخت مثل تزریق سوخت یا موتور های چند دریچه ای نسبت به استفاده رایج از کاربراتور ها بهره مند می شدند. همچنین، برند های وارداتی از اصول اخلاقی تجارت نواورانه شان استفاده می کردند مثل سیستم صورت اموال درست به موقع اما دولت امریکا شرایطی را وضع کرد که برند های ژاپنی (بعدا به کره جنوبی و اروپا نیز تعمیم یافت) شروع به برونسپاری عملیات شان با افتتاح واحد های صنعتی مونتاژ در ایالات متحده (بویژه امریکا جنوبی که خودروسازان داخلی شرایط مساعدی با اتحادیه های کارگری از ایالت های راست بلت نداشتند)، کانادا و مکزیک کنند تا خودرو ها و کامیون های سبک شان را در انجا بسازند. برند های وارداتی نیز با قوانین محلی تالیف شد که خودرو وارداتی باید درصدی از اجزا خودرو ساخته شده از امریکا،کانادا یا مکزیک را (قبل از تاسیس NAFTA) داشته باشد و قانون برچسب زنی اتومبیل امریکایی 1994 که درصدی از بخش های خودرو چاپ شده در استیکر خودرو فروخته شده از طریق دلال را الزامی می کرد. این شرایط واردات خودرو سازان ژاپنی را ترغیب به واردات حجم محدودی از اتومبیل ها کرد اما مطابق با وضع محدودیت های صادرات داوطلبانه 1981 دولت امریکا، خودروسازان علامت های تجملی مربوطه را تثبیت کردند اما با کسب اجازه از سازندگان اصلی شان (هوندا،تویوتا،نیسان). بخش کادیلات GM واحد صنعتی نیروی V8-6-4 ( نمونه اولیه مدیریت سوخت فعال روز-مدرن و یا جابجایی متغیر) را ازمایش کرد که یک شکست در بازار بود. با این حال، اقتصاد کلی سوخت افزایش یافت که یک عامل منتهی به اشباع متعاقب نفت دهه 1980 بود.