پس از درگذشتشهادت [[امام هادی]] (ع) ٬ دهمین امام شیعه٬ فریس بن حاتم قزوینی٬ از شیعیان پرنفوذ و نایبان اصلی هادی که در زمان [[امام شیعه]] از نیابت خلع شدهبود٬ اعلام کرد که امام واقعی شیعه محمد فرزند بزرگ هادی بوده است که قبل از هادی فوت کرده است. اما او مقام امامت را از طریق غلام خود نفیس به جعفر (که بعد ها توسط شیعیان جعفر کذاب نام گرفت) سپرده است. اقلیتی دیگر نیز ادعا کردند که هادی خود شخصاً جعفر را به امامت تعیین کرده است. در این زمان جعفر و اقلیتی از پیروانی که گرد خود جمع کرده بود٬ امامت برادر خود ([[امام حسن عسکری]]) را به چالش کشید. در این زمان پیروان امام حسن عسکری، جعفر را فاسد و شرابخوار در ملاعام میخواندند و چنین میگفتند که جعفر فرایض دینی را چهل روز رها کرده است تا [[شعبده بازی]] فرا بگیرد. در مقابل نیز پیروان جعفر٬ امام حسن عسکری را فاقد دانش لازم برای امامت شیعه میدانستند و پیروان امام حسن عسکری را حمّاریه میخواندند.<ref>{{harvnb|Modarressi|1993|p=71-76}}</ref>
به گفته [[سید حسین مدرسی طباطبایی|حسین مدرسی]]٬ هر چند مشکل است که پذیرفت که شیعیان کسی که چنین آشکارا بیدین باشد را به عنوان امام پذیرفته بودند. اما به نظر میرسد که تا حدی حقیقت در این گزارشها موجود است. خصوصاً آنهایی که مربوط به دوران جوانی جعفر است زیرا در دفاعیهای که طرفداران جعفر علیه اتهامات وارد بر او داشتند چنین میگفتند که جعفر از شخصیت دوران جوانیاش فاصله گرفته است.<ref>{{harvnb|Modarressi|1993|p=71-76}}</ref>