مردم لک: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
{{تمیزکاری}}
{{Infobox ethnic group
|group = مردم لک
سطر ۱۱ ⟵ ۱۰:
|poptime =
|popplace =[[استان لرستان]]{{•}} [[استان ایلام]]{{•}} [[استان کرمانشاه]]{{•}} [[استان همدان]]
|langs =[[گویشزبان لکی]] از زبان [[لری]]
|rels =اسلام ([[شیعه]])، [[یارسان]]}}
 
'''لـَک''' نام قومی ایرانی است از زیر شاخه های لر که در باختر و جنوب باختری ایران زندگی می‌کنند. [[زبان مادری]] لک‌ها [[ زبان لکی]] دیناست اکثریتو آنهایمذهب شیعهاکثر واقلیتیآنان اهل حق(یارسان)شیعه هستنداست.<ref name="ethnologue">[http://www.ethnologue.com/show_language.asp?code=lki Ethnologue report for language code:lki<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref><ref>Anonby, Erik John, [http://anonby.balafon.net/wp-content/uploads/2007/03/laki-article-typset.pdf Kurdish or Luri?] Laki’s disputed identity in the Luristan province. بازدید: مه ۲۰۱۰. (PDF)</ref>
 
== برخی نظریات ==
'''سیسیل جی. ادموندز''' می­نویسد: «نام­هایی که به وند ختم می­شوند مخصوص سرزمین اصلی کردستان نیستند و در میان لرها(لک­ و فیلی) شیوع بیشتری دارند. این پیشوند از ریشه فعل لکی – لری «وندین» به معنای افکندن یا دوانیدن و لذا به معنی شاخه یا شعبه است و نخستین بخش نام قبیله همیشه نام «نیا» است و هیچ گاه نام محل نیست»<ref>(ادموندز؛ 1382: 54)</ref><ref>Anonby, Erik John, Kurdish or Luri? Laki’s disputed identity in the Luristan province. بازدید: مه ۲۰۱۰. (PDF)</ref>
برخی زبانشناسان{{مدرک}} [[لکی]] را در شاخه [[گویش‌های جنوبی کردی|گویش‌های شمالی لری]]<nowiki/> طبقه‌بندی می‌کنند،<ref>Windfuhr, G. (۲۰۰۹). The Iranian Languages, Routledge, p. ۵۸۷</ref><ref>Rüdiger Schmitt: Die iranischen Sprachen in Gegenwart und Geschichte. Wiesbaden (Reichert) 2000.</ref><ref>Rüdiger Schmitt (Hg.): Compendium Linguarum Iranicarum. Wiesbaden (Reichert) 1989.</ref><ref>V. Minorsky, “Lak”, Encyclopaedia of Islam.</ref> اتنولوگ آن را یک زیرشاخه چهارم [[زبان کردی|لریکردی]] طبقه‌بندی می‌کند ولی در ادامه آنها را لر می خواند.<ref name="Ethnologue">[http://www.ethnologue.com/show_language.asp?code=lki Ethnologue report for Laki]</ref> و برخی آنها را قومی مابین کردها و لرها نامیده‌اند و برخی لک‌ها را یک شاخه مستقل از اقوام ایرانی میدانند.<ref>مصاحب. دائرةالمعارف فارسی. ذیل واژهٔ لک</ref><ref>عبدالله شهبازی. مقدمه‌ای بر شناخت ایلات و عشایر. تهران: ۱۳۶۹ ص. ۱۳۴</ref> و چون در آغاز پیدایی و تجمع خود حدودأ صد هزار خانه بوده‌اند، آنها را «لک»؛ یعنی، «صد هزار» نامیدند.{{مدرک}} مهمترین [[ایلات لک ایران]] عبارتند از:گراوند، ایتیوند، آدینه وند،[[یوسفوند یا یوسف وند]]،[[کلیوند یا قلیوند]]،[[پایروند یا پادروند]]،[[جلیلوند]]،، [[حسنوند]]، آزادبخت، [[ترکاشوند یا کاوشوند]] (کاوه شاهوند) و [[دهستان زردلان|زردلان]]،<ref> رستم رحیمی. بومیان دره مهرگان. کرمانشاه:۱۳۷۸ ص. ۱۴۶</ref> [[جلالوند]]، [[قیاسوند]]، [[عثمانوند یا هوزمانن]] ، [[شاهیوند]]، [[خواجه وند]] ، [[ایل مافی]]، ایل [[باجلان]]، [[بالاوند]] و [[ایل بیرانوند]] که در نواحی ایلام و کرمانشاه و لرستان مأوا داشته‌اند.<ref>عبدالله شهبازی. مقدمه‌ای بر شناخت ایلات و عشایر. تهران: ۱۳۶۹ ص. ۶۷</ref><ref>Windfuhr, G. (۲۰۰۹). The Iranian Languages, Routledge, p. ۵۸۷</ref><ref>Rüdiger Schmitt: Die iranischen Sprachen in Gegenwart und Geschichte. Wiesbaden (Reichert) 2000.</ref><ref>Rüdiger Schmitt (Hg.): Compendium Linguarum Iranicarum. Wiesbaden (Reichert) 1989.</ref><ref>V. Minorsky, “Lak”, Encyclopaedia of Islam.</ref><ref name="Ethnologue">[http://www.ethnologue.com/show_language.asp?code=lki Ethnologue report for Laki]</ref><ref>
 
== تبارشناسی ==
زبانشناسان [[لکی]] را در شاخه [[گویش‌های جنوبی کردی|گویش‌های شمالی لری]] طبقه‌بندی می‌کنند،<ref>Windfuhr, G. (۲۰۰۹). The Iranian Languages, Routledge, p. ۵۸۷</ref><ref>Rüdiger Schmitt: Die iranischen Sprachen in Gegenwart und Geschichte. Wiesbaden (Reichert) 2000.</ref><ref>Rüdiger Schmitt (Hg.): Compendium Linguarum Iranicarum. Wiesbaden (Reichert) 1989.</ref><ref>V. Minorsky, “Lak”, Encyclopaedia of Islam.</ref> اتنولوگ آن را یک زیرشاخه [[زبان کردی|لری]] طبقه‌بندی می‌کند.<ref name="Ethnologue">[http://www.ethnologue.com/show_language.asp?code=lki Ethnologue report for Laki]</ref> و برخی لک‌ها را یک شاخه مستقل از اقوام ایرانی می‌دانند<ref>
Lakī and Kurdish
Author: Shahsavari, Faramarz
Source: Iran and the Caucasus, Volume 14, Number 1, 2010 , pp. 79-82(4)
[http://www.ingentaconnect.com/content/brill/ic/2010/00000014/00000001/art00007]</ref>
چنین به نظر می‌رسد که تغییر هویت از لری به [[کردی]] که از سده‌ها پیش مردم [[گوران]] مناطق [[اردلان]] (به مرکزیت سنندج) و سرزمین کرمانشاه در بر گرفت،<ref name="akupof"/> در منطقه لک‌نشین تکمیل نشده و باعث مناقشه‌آمیز بودن موضوع تعلق قومیتی لک‌ها شده‌است.
نتیجتاً چنین به نظر می‌رسد که لکی از هر دو زبان کردی‌تبار و لری‌تبار عناصری داراست. اما با دقت در آن می‌توان دریافت که قرابت بسیار زیادی با لری کلهری دارد<ref name="akupof">آکوپف، گ. ب. حصارف، م. ا. ترجمه سیروس ایزدی، کردان گوران، مسئله کرد در ترکیه: از آغاز جنبش کمالیان تا کنفرانس لوزان، تهران: انتشارات زوار، ۱۳۸۶/۲۰۰۷، صص۸۸–۹۱.</ref>
ایل [[لک]] [[بالاوند]] [[ایرانی تبار]] شامل طوایف بالاوند، اولادها، [[کاوشوند]]، خلفوند، بهمنیا روند، پیراحمدوندوپیراحمدوند، لروند کلهر و داجیوند که در منطقه [[هلیلان]] و [[زردلان]] ساکن هستند از تیره‌های قدیمی و بومی منطقه و از اعقاب طوایف [[ساسانیان]] هستند و بعضی معتقدند که از نسل [[بهرام گور]] و به احتمال قوی دارای [[آیین زرتشتی]] بوده‌اند.<ref>لطفی، احمد، طوایف پراکنده، ص۷۲ پی‌نوشت</ref><ref name=encyclopaediaislamica>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی = http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=346 |عنوان= بالَه وند (یا بالَوَنْد)| ناشر = دانشنامه جهان اسلام |تاریخ = |تاریخ بازبینی=۱۰ دسامبر ۲۰۱۳}}</ref>
 
'''[[کریم خان زند]]''' بنیانگذار سلسله پادشاهی زندیه در جمله ای خود را لر معرفی می کند و چنین می گوید :( اگر شما ما را لر ساده ی بی وقوفی پنداشته اید اشتباه کرده اید)و بسیاری سخنان دیگر از این پادشاه زند در کتاب [[رستم‌التواریخ]] اثری از محمدهاشم آصف از مورخین دوره زندیه و اوایل دوره قاجار ، به ثبت رسیده است .<ref>کتاب رستم التواریخ-محمد هاشم آصف</ref><ref>Anonby, Erik John, [http://anonby.balafon.net/wp-content/uploads/2007/03/laki-article-typset.pdf Kurdish or Luri?] Laki’s disputed identity in the Luristan province. بازدید: مه ۲۰۱۰. (PDF)</ref>
 
== نظریه شاعران و خوانندگان ==
'''[[حمید ایزدپناه]]''' ، نویسنده و پژوهشگر و شاعر لک زبان لرستانی ، متخلص به "صفای لرستانی" در یکی از اشعارش به صراحت حدود قوم لک را مشخص می کند :
 
لکم لک زاده ام لُر هست تبارم نیئم کُرد و لُری هست افتخارم
 
من آن لک زادۀ شیرن تبارم دفاع ز لُر همیشه هست کارم
 
نیئم کُرد و همیشه هم نبودم لُری باشد تمام تار و پودم
 
لُری بی لک نباشد هیچ کامل لکم بی لُر ندارد جای در دل
 
لُرم ،هست افتخارم لک زبانی زتاریخ کهن دارم نشانی
 
ز عیلام و ز کاسی و لرستان ز بابا و ز خوشین و پریشان
 
منم معیار خوب لُریاتی لکم لُر بودن من هست ذاتی
<ref>فرهنگ لکی ، موسسه فرهنگی جهانگیری، تهران 1367 خ </ref><ref> فرهنگ لری چاپ نخست ، انجمن فرهنگ ایران باستان ، تهران 1345 خورشیدی ، چاپ دوم انتشارات آگاه تهران وچاپ سوم انتشارات اساطیر ، تهران </ref>
 
'''استاد[[ایرج رحمانپور]]''' در جشنواره كمانچه فرمودند كه" موسيقي لري را اگر به پرنده اي تشبيه كنيم، لكي وبختياري بالهاي اين پرنده را تشكيل داده اند"
همچنین می فرماید : موسیقی قوم لُر (لک،بختیاری،فیلی) در دستگاه ماهور اجرا می شود و موسیقی كردی در دستگاه شور . ذكر این نكته ضروریست كه موسیقی مربوط به ترانه های لكی و قسمت هایی از جنوب كرمانشاه همه در دستگاه ماهور قابل اجراست .
برای داشتن نقش در عرصه‌ی بین‌الملی باید داشته‌های خود را بازیافت، صیقل داد و بر بام جهان فریاد زد. خانم پرفسور فرانسوی با مویه‌های من می‌گریست و می‌گفت این موسیقی، تاریخ همه‌ی بشر است و هر جا هوره و مویه‌ها را می‌شنیدند ما را برای اجرا دعوت می‌کردند.<ref>پایگاه لوور-جشنواره کمانچه</ref>
 
'''[[فرج علیپور]]''' از خوانندگان لک زبان لرستانی همواره کنسرت های بسیاری را در داخل و خارج کشور برگزار کرده است که از جمله این هنرنمایی ها می توان به اجرای مشترک ترانه های لری توسط استاد فرج علیپور از لرستان و ترانه های کردی توسط استاد شاهو عندلیبی از کردستان اشاره نمود .
در این کنسرت ترانه های بسیاری به زبان '''لری لکی''' و '''لری مینجایی''' توسط این هنرمند اجرا شد.
 
فرج علیپور دلیلی برای علاقه مندی '''سیما بینا''' به '''موسیقی لری''' از زبان خودش:
با شنیدن ساز کمانچه «فرج‌ علیپور» به موسیقی لری علاقه‌مند شدم؛ در حالی که هرگز او را ندیده بودم. یک روز یکی از دوستان خانوادگی ما آقای حمید ایزدپناه که محقق و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ لرستان است، فرج علیپور را نزد من آورد و با ساز او آهنگ و ترانه‌ای به نام «شوق وصل» را اجرا کردم، البته به‌طور خصوصی در خانه ضبط کردیم. این ترانه از سروده‌های حمید ایزدپناه بود و قبلا از خودشان یاد گرفته بودم، اما بعدها که بیشتر به موسیقی این منطقه پرداختم از فرج علیپور و دوستان هنرمند این خطه بیشتر و بیشتر آموختم و از کتاب‌های موسیقی و تاریخ و فرهنگ آقای‌حمید ایزدپناه و منابع دیگر بهره بردم.<ref>کنسرت گروه تال در کدگان هال لندن اسفند 93</ref><ref>گروه موسیقی تال و نیریز کنسرت های گلونی و زاگرس</ref>
 
چنین به نظر می‌رسد که لکی از هر دو زبان کردی‌تبار و لری‌تبار عناصری داراست. اما با دقت در آن می‌توان دریافت که قرابت بسیار زیادی با لری کلهری دارد<ref name="akupof">آکوپف، گ. ب. حصارف، م. ا. ترجمه سیروس ایزدی، کردان گوران، مسئله کرد در ترکیه: از آغاز جنبش کمالیان تا کنفرانس لوزان، تهران: انتشارات زوار، ۱۳۸۶/۲۰۰۷، صص۸۸–۹۱.</ref>
ایل [[لک]] [[بالاوند]] [[ایرانی تبار]] شامل طوایف بالاوند، اولادها، [[کاوشوند]]، خلفوند، بهمنیا روند، پیراحمدوندو داجیوند که در منطقه [[هلیلان]] و [[زردلان]] ساکن هستند از تیره‌های قدیمی و بومی منطقه و از اعقاب طوایف [[ساسانیان]] هستند و بعضی معتقدند که از نسل [[بهرام گور]] و به احتمال قوی دارای [[آیین زرتشتی]] بوده‌اند.<ref>لطفی، احمد، طوایف پراکنده، ص۷۲ پی‌نوشت</ref><ref name=encyclopaediaislamica>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی = http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=346 |عنوان= بالَه وند (یا بالَوَنْد)| ناشر = دانشنامه جهان اسلام |تاریخ = |تاریخ بازبینی=۱۰ دسامبر ۲۰۱۳}}</ref>
 
=== نظریه لری تبارکردی‌تبار ===
[[گویش‌های جنوبی کردی|گویش‌های شمالی و غربی]] یا (جنوب شرقی) شامل تعداد زیادی لهجه‌های منفرد و متفاوت<ref>Rüdiger Schmitt: Die iranischen Sprachen in Gegenwart und Geschichte. Wiesbaden (Reichert) 2000, P.77,.</ref> نظیر ([[کردی کرمانشاهی|کرمانشاهی]]، [[کلهری]]، [[سنجابی]]، لکی<ref>I. Kamandar Fattah, Les Dialectes kurdes méridionaux: étude linguistique et dialectologique. Louvain, Peeters, 2000, p. 55-62</ref><ref>G. Windfuhr, The iranian Languages, Routledge, 2009, P. 587</ref> [[فیلی]]<ref>G. Windfuhr, The iranian Languages, Routledge, 2009, P. 587</ref><ref>دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد دهم، تهران ۱۳۸۰، س. ۵۴۸–۵۴۹</ref>) در استانهای کرمانشاه، کردستان، ایلام و لرستان در غرب ایران و نیز در شرق عراق می‌باشند.<ref>I. Kamandar Fattah, Les Dialectes kurdes méridionaux: étude linguistique et dialectologique. Louvain, Peeters, 2000, p. 55-62</ref>
 
دانشنامه [[بریتانیکا]] لک‌ها را از اقوام لرکرد نام می‌برد.<ref>[http://www.britannica.com/eb/article-9046467/Kurdish-language Kurdish language - Britannica Online Encyclopedia<!-- Bot generated title -->]</ref> وهمهو یشماری زبانشناساندیگر واکثریتاز منابع دیگرنیزنیز لک‌ها را در شاخه اقوام [[کردی|لر]] از شاخه [[زبان‌های ایرانی‌تبار غربی]] قرار داده‌اند.<ref>دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد دهم، تهران ۱۳۸۰، س. ۵۴۸–۵۴۹</ref><ref>[http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-597d009378d44211bc7e72ffcd7a0da7-fa.html لغت‌نامهٔ دهخدا، لکی]</ref><ref>Rüdiger Schmitt: Die iranischen Sprachen in Gegenwart und Geschichte. Wiesbaden (Reichert) 2000,.</ref><ref>Rüdiger Schmitt (Hg.): Compendium Linguarum Iranicarum. Wiesbaden (Reichert) 1989,</ref><ref>[http://www.ethnologue.com/show_lang_family.asp?code=lki Ethnologue report for laki]</ref><ref>[http://www.britannica.com/eb/article-9046467/Kurdish-language Kurdish language - Britannica Online Encyclopedia<!-- Bot generated title -->]</ref><ref> آیت محمدی. سیری در تاریخ سیاسی کرد. انتشارات پرسمان. ۱۳۸۲</ref><ref name="ethnologue">[http://www.ethnologue.com/show_lang_family.asp?code=lki<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref><ref>[http://sepehrmag.ir/print.php?id=1770 زبان‌ها و گویش‌های ایران. منبع: کتاب تاریخ زبان فارسی نویسنده: دکتر پرویز ناتل خانلری]</ref><ref>فرهنگ کردی کرمانشاهی، علی اشرف درویشیان، (کردی به فارسی)، نشر سهند، تهران، ۱۳۷۵</ref><ref>جامعه شناسی مردم کرد،مارتین وان برویین سن،نشرپانیذ،تهران1378</ref>
در کتاب «دائرةالمعارف اسلام» آمده‌است که: در [[لرستان]] قدیم برخی اقوام [[کرد|لر]] (قبایل لک در شمال و همچنین در بین [[فیلی|فیلیها]]، [[ایل محکی]]) زندگی می‌کنند.<ref>The Encyclopaedia of Islam
By Sir H. A. R. Gibb, Volume V, page 823</ref>
 
دهخدا در مورد لک‌ها و لهجه لکی می‌نویسد: لرهای ''لککردهای لکی'' در لرستان ساکن و خوش هیکل و تنومندند. رنگ آنها گندمی و مویشان سیاه یا خرمایی تیره‌است. ''لهجه لکی؛ لهجه‌ای از زبان لریکردی که مردم [[هرسین]] و توابع بدان سخن گویند. ''<ref>[http://www.loghatnaameh.com/dehkhodaworddetail-597d009378d44211bc7e72ffcd7a0da7-fa.html لغت‌نامهٔ دهخدا، لکی]</ref> دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز، لکی را لهجه‌ای از زبان لریکردی دانسته‌است؛<ref>دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد دهم، تهران ۱۳۸۰، س. ۵۴۸–۵۴۹</ref> زبانشناس کانادایی آنونبی نیز در مورد لکی نوشته‌است که نظر فتاح را قبول دارد که لکی را در میان زبان‌های لریکردی طبقه‌بندی کرده‌است.<ref>[http://zagrus.iranblog.com/?mode=DirectLink&id=557987 لری چند زبان است؟]</ref>
 
ساختار اصلی دستوری و افعال زبانربان مردمان لک «همانند دیگر لهجه‌های لریکردی» در زمره زبان‌های شمال غربی ایرانی قرار می‌گیرد. این ارتباط همچنین با مشاهده بقایای ساختار [[حالت کنایی|کنایی]] ([[ارگاتیو]]) در لکی تصدیق می‌شود. در گویش لکی مانند مینجاییسورانی و کرمانجی ویژگی ارگاتیو مشاهده می‌شود، بنابراین زبان لکی شبیه به لریکردی و از کردیلری متفاوت است.<ref>[http://www.kurdishacademy.org/?q=node/45 Kurdish Academy of Language: Laki]</ref><ref>The Kurds: a concise handbook By Mehrdad R. Izady, pages: 174-175</ref>ودر کتاب ایران از آغاز تا اسلام نوشته رومان گیرشمن ترجمه دکتر محمد معین نوشته شده است که لکهای الشتر، هرسین و خرم آ باد از نظر نژادی متمایز واز نژاد سکاها می‌باشند.
 
=== نظریه لری‌تبار ===
۷۰ درصد واژگان لکی با زبان فارسی مشترک است. ۷۸ درصد با [[لری خرم‌آبادی]](فیلی) و ۶۹ درصد با لری شمالی.<ref>[http://www.ethnologue.com/show_language.asp?code=lki Ethnologue report for language code: lki<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>
لک‌های [[پیشکوه]] قویاً خود را لرستانیلر می‌دانند و لک‌های [[پشتکوه]](پشت سرزمینپیوندهای لرستان؛شرق وجنوب استان ایلام) پیوندهایقوی فرهنگی هم با لرها و هم با کردها نشان می‌دهند.<ref>Anonby, Erik John, [http://anonby.balafon.net/wp-content/uploads/2007/03/laki-article-typset.pdf Kurdish or Luri?] Laki’s disputed identity in the Luristan province. بازدید: مه ۲۰۱۰. (PDF)</ref>
 
مقایسه زبانهای لکی با دیگر زبانها. به عنوان مثال:
سطر ۴۹ ⟵ ۷۷:
در زبان کردی: بو بچیمه مال-
در زبان لکی: بوری بچیمه مال.
برخی منابع لکی را در [[زنجیره گویشی|پیوستار]] تدریجی [[فارسی]]-[[لری]]-[[کردی]] در میان لری و کردی گورانی قرار داده اندولی همانندی‌های آن بیشتر به سمت لری می‌دانند.<ref>Anonby, Erik John, [http://anonby.balafon.net/wp-content/uploads/2007/03/laki-article-typset.pdf Kurdish or Luri?]</ref><ref> Laki’s disputed identity in the Luristan province. ص. ۱۵، بازدید: آوریل ۲۰۰۹. (پی‌دی‌اف)</ref><ref>نقل منابع از ایزدپناه، ح. فرهنگ لکی، مؤسسه فرهنگی جهانگیری، تهران ۱۳۶۷خ، ص ۱۱.</ref>
اتنولوگبرخی زبان‌شناسان هم لکی را کاملاً در دسته ی لری ودرزیرشاخه چهارمدستهٔ لری طبقه‌بندی کرده‌استکرده‌اند.<ref>B. Grimes, (ed.), Luri, in Ethnologues (13th edition), Dallas 1996, p.677</ref>
 
[[زین‌العابدین شیروانی]]ملقّب به مست علیشاه(۱۱۹۴-۱۲۵۳ ه‍.ق) نویسنده کتاب تاریخی [[بستان‌السیاحه]] در سدهٔ نوزدهم، لک‌ها به عنوان یکی از ایل‌های [[لر]] می‌نامد.<ref>شیروانی، زین‌العابدین، بستان‌السیاحه، تهران: کتاب‌خانهٔ سنایی، حدود ۱۹۸۰.</ref>
در دوران معاصر نیز ح. ایزدپناه نویسنده فرهنگ لکی، کرد دانستن لک‌ها را یک «سوءتفاهم» و ناشی از استفاده واژه [[کرد]] از قدیم در معنی مردمان کوچ‌نشین ایرانی‌تبار در سراسر منطقه می‌داند.<ref>ایزدپناه، ح. فرهنگ لکی، مؤسسه فرهنگی جهانگیری، تهران ۱۳۶۷خ، ص ده (مقدمه).</ref>
 
در لرستان [[جایگزینی زبانی]] به سوی لری در میان گویشوران لکی در جریان است و گویشوران لری نیز به نوبه خود گرایش به استفاده بیشتر از فارسی معیار دارند.<ref>Anonby, Erik John, [http://anonby.balafon.net/wp-content/uploads/2007/03/laki-article-typset.pdf Kurdish or Luri?] Laki’s disputed identity in the Luristan province. بازدید: آوریل ۲۰۰۹. (پی‌دی‌اف)</ref>
 
۱- "'''معین الدین نطنزی'''" مؤلف کتاب (منتخب التواریخ) به سال ۸۱۶ هجری ازلک‌هالک‌ها به عنوانرا یکی از طوایف اصلی قوم لر اسم می بردمی‌داند و می‌نویسد:
 
چون قوم لر در آن موضع (مانرود) بسیار شدند و بعد از آن هر قبیله به جهت علفخواری (چرای احشام) رو به موضعی نهادند، بعضی به لقب و بعضی به اسم موضعی که قرار گرفتند نام قبیله بدان مشهور شد، مثل روزبهانی، فضلی، داود عباسی، ایازکی، عبدالمالکی و ابوالعباسی که به نام پدر موسوم اند و سلوزی، جنگروی، لک، هسته، کوشکی، کارند، سنوبدی، الانی، زخوارکی، براوند (بیرانوند)، زنگنه، مانکره‌ای، رازی، سلگی و جودکی که به اسم مواضع خود مشهورند.<ref>منتخب التواریخ، معین الدین نطنزی، سال 816 هجری</ref>
 
همان‌طور که واضح است او لکها و نیز زنگنه‌ها و بیرانوندها را که لک زبانند، در زمره قوم [[لر]] می‌داند.
 
۲-"'''اسکندر بیک ترکمان'''" مورخ دوران صفویه در جلد اول کتاب مشهور (عالم آرای عباسی) لک‌ها را لر و مناطق لک نشین را جزء لرستان و لرکوچک ذکر می‌کند، او می‌نویسد:
 
مجملآ طوایف لرستانلر کوچک که در ولایت خرماباد، خاوه، الشتر، صدمره و هندمین اقامت دارند از قدیم‌الایام به تشیع فطری و ولای اهل بیت و طیبین و طاهرین موصوفند و مؤلف نزهت القلوب به شرح قصبات و مواضع لر کوچک را به تفصیل مرقوم نساخته آنچه معلوم ذره حقیر گشته ولایت مذکور بر جانب جنوبی عراق (اراک) واقع گشته عرض آن یک طرف به ولایت همدان و قلمرو علیشکر متصل و طرف دیگر به الکاء خوزستان پیوسته طول آن از قصبه بروجرد تا بغداد و سایر محال عراق عرب قریب یکصد فرسخ است.<ref>(عالم آرای عباسی، جلد اول، ص 469)</ref>
 
در این کتاب مناطق اصلی لک نشین یعنی الشتر و خاوه که همان دلفان است از طوایف لرستانلر کوچک دانسته شده و با حدودی که برای ولایت لرستانلر کوچک مشخص شده یعنی از همدان تا خوزستان و از بروجرد تا بغداد؛ بعضیهمه ازمناطقمناطق لک نشین جزء [[لرستانلر کوچک]] دانسته شده‌اند.
 
۳-"'''میرزا محمد حسین مستوفی'''" در رساله (آمار مالی و نظامی ایران در سال ۱۱۲۸) در دوره صفویه، قوم لر را ایرانی الاصل دانسته و آنها را مشتمل بر چهار طایفه می‌داند:فیلی، لک، بختیاری و ممسنی.<ref>(فرهنگ ایران زمین، جلد 20، ص 406-409)</ref>
 
دراین رساله مرکز لرفیلی را [[خرم‌آباد]] و طایفه [[زند]] را از [[لکلر]]‌های ها[[لک]] دانسته است.
 
۴-"'''حمید ایزدپناه'''" ادیب، شاعر و نویسنده لر در کتاب (فرهنگ لری) می‌نویسد:
 
در لرستان دو گویش لکی در شمال و لری فیلی در جنوب، شرق و غرب تکلم می‌شود. وی لکی را یکی از گویشهای اصلی قوم لر می‌داند. او معتقد است که لکی با لری فیلی زمینه‌های دستور زبانی و واژه‌های مشترک زیاد دارد و تفاوت آنها تنها آوایی است. به نظر وی زبان لکی، زبان ادبی لری می‌باشد.<ref>فرهنگ لری، تألیف حمید ایزدپناه</ref>
 
۵-"'''ایرج کاظمی'''" ادیب و نویسنده لرستانی که خود از لک زبانان دلفان است در کتاب (مشاهیر لر) گویش لکی را یکی از گویشهای مردمان لرلرزبان معرفی می‌کند.<ref>کتاب مشاهیر لر، تألیف ایرج کاظمی دلفانی</ref>
 
۶-"'''موسوی'''"در کتاب (سوگ سرایی و سوگ خوانی در لرستان) در تقسیم‌بندی زبان و گویش لرها می‌نویسد: لرها به گویش عمده لری، لکی و بختیاری صحبت می‌کنند.<ref>(سوگ سرایی و سوگ خوانی در لرستان-موسوی)</ref>
سطر ۸۷ ⟵ ۱۱۶:
لک‌ها در فرهنگ و منش‌های تباری با لر همانند و در تمام وجوه اعتقادی و کنش‌های فرهنگی و بومی با یکدیگر همسان و همانندند و تنها از حیث گویش تفاوت‌هایی با هم دارند.<ref>(بومیان دره مهرگان) تألیف رحیمی عثمانوندی</ref><ref>قوم لر، سکندر امان‌اللهی ، انتشارات آگاه تهران</ref>
 
۹-"'''تیمور بیک یا تیمور لنگ''' "مؤلف کتاب (منم تیمور جهانگشا) در کتاب خاطراتش در فصل بیستم درباره سفرش به سرزمین لرستان توضیح می دهد و از مناطق اطراف رودخانه سیمره و ایلام که امروزه سکونتگاه لک ها هستند عبور می کند و مردم این مناطق را لر می نامد.{منم تیمور جهانگشا،مارسل بریون فرانسوی،کتابخانه مستوفی}.<ref>تیمور بیک یا تیمور لنگ -مؤلف کتاب (منم تیمور جهانگشا)</ref>
۹-"'''علیمردان عسگری عالم''' "مؤلف کتابهای (ادبیات شفاهی لر زبانان) و (فرهنگ واژگان لری) لکها را شاخه‌ای از قوم لر دانسته که پیشتاز عرصه شعر و ادب در غرب کشور هستند. وی واژه‌های لکی و فیلی را تحت عنوان فرهنگ واژگان لری گردآوری کرده است و قسمت عمده‌ای از کتاب ادبیات شفاهی لر زبانان را به ادبیات لکی اختصاص داده است.
 
۹۱۰-"'''علیمردان عسگری عالم''' "مؤلف کتابهای (ادبیات شفاهی لر زبانان) و (فرهنگ واژگان لری) که خود از لک‌های الشتر است لکها را شاخه‌ای از قوم لر دانسته که پیشتاز عرصه شعر و ادب در غرب کشور هستند. وی واژه‌های لکی و فیلی را تحت عنوان فرهنگ واژگان لری گردآوری کرده است و قسمت عمده‌ای از کتاب ادبیات شفاهی لر زبانان را به ادبیات لکی اختصاص داده است.
۱۰-'''اریک جان آنونبی'''تحت عنوان مقاله ای بنام (لری چند زبان است)<ref>لری چند زبان است؟</ref>اﺭﯾﮏ ﺟﻮﻥ ﺁﻧﻮﻧﺒﯽ ‏( Erik John Anonby ‏) ، ﺯﺑﺎﻧﺸﻨﺎﺱ
 
ﮐﺎﻧﺎﺩﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻗﯿﻖ ﺗﺮﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺯﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﻨﻄﻘﻪﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺗﺨﺼﺼﯽ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ [ﻟﺮﯼ] ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻟﺮﯼ ﺭﺍ ﯾﮏ ﮔﻮﯾﺶ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﯼﻣﺘﺸﮑﻞ ﺍﺯ چندﺯﺑﺎﻥ‏ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ [[رده:زبان شناسی]], ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮﺍﻥ ‏{{ﻟُﺮﯼ ﭼﻨﺪ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ؟ ‏}}ﺩﺭ ﺭﺩ ﺍﺩﻋﺎ ﻫﺎﯼ ﭘﺎﻥ ﮐﺮﺩﻫﺎ , ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ ﮐﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﻓﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱﺷﺒﺎﻫﺖ ﻫﺎﯼ ﺯﺑﺎﻧﯽ , ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ : ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺩﻋﺎ ﻓﻘﻂ ﻣﺒﻨﺎﯼ ﺗﯿﭙﻮﻟﻮﮊﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﮑﻪ مردم فیلی ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﻫﻮﯾﺘﯽ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ , ﺍﺯ ﮐﻬﻦ ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﺍﺻﻠﯿﺘﺮﯾﻦ ﺍﺟﺰﺍ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻟﺮ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ.
۱۱-"'''علی اکبر وقایع نگار نویسنده کورد'''" ، تاریخ نویس بزرگ قرن سیزدهم ، کرمانشاهان(بیشترین تراکم جمعیتی لک ها در این استان است) را داخل سرزمین لر می داند و در صفحه 23 کتابش چنین می نویسد:« جماعت لر ، جماعتی هستند که محل و مسکن آنها از اصفهان گرفته تا به سر حد ششتر و دزپول و یکطرف آن به عراق عرب و یکطرف آن به کردستان سنندج و یکطرف آن به همدان متصل است و کرمانشاهان نیز داخل لرستان است و طوایفی که ذکر می شود همه از طوایف لر منشعب شده اند : بختیاری ، بیستیاروند ، سنجابی و جلیلوند و ...»<ref>علی اکبر وقایع نگار-قرن سیزدهم-کتاب بدايع اللغه، فرهنگ کردي – فارسي</ref>
 
۱۲-"'''اریک جان آنونبی'''" تحت عنوان مقاله ای بنام (لری چند زبان است)<ref>لری چند زبان است؟</ref>اﺭﯾﮏ ﺟﻮﻥ ﺁﻧﻮﻧﺒﯽ ‏( Erik John Anonby ‏) ، ﺯﺑﺎﻧﺸﻨﺎﺱ ﮐﺎﻧﺎﺩﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻗﯿﻖ ﺗﺮﯾﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺯﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﻨﻄﻘﻪﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺗﺨﺼﺼﯽ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ [ﻟﺮﯼ] ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻟﺮﯼ ﺭﺍ ﯾﮏ ﮔﻮﯾﺶ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﯼﻣﺘﺸﮑﻞ ﺍﺯ چندﺯﺑﺎﻥ‏ﺳﻪ ﺯﺑﺎﻥ‏( ﻣﯿﻨﺠﺎﯼ ,.ﻟﮑﯽ , ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ‏) ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ [[رده:زبان شناسی]], ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮﺍﻥ ‏{{ﻟُﺮﯼ ﭼﻨﺪ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ؟ ‏}}ﺩﺭ ﺭﺩ ﺍﺩﻋﺎ ﻫﺎﯼ ﭘﺎﻥ ﮐﺮﺩﻫﺎ , ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ ﮐﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﻓﯿﻠﯽ ﻫﺎ ‏( ﻟﮏ , مینجایی‏) ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱﺷﺒﺎﻫﺖ ﻫﺎﯼ ﺯﺑﺎﻧﯽ , ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ : ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺩﻋﺎ ﻓﻘﻂ ﻣﺒﻨﺎﯼ ﺗﯿﭙﻮﻟﻮﮊﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﮑﻪ مردمﻟﮏ فیلیﻫﺎ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﻫﻮﯾﺘﯽ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ , ﺍﺯ ﮐﻬﻦ ﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﺍﺻﻠﯿﺘﺮﯾﻦ ﺍﺟﺰﺍ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻟﺮ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ.
{| border="1" cellspacing="0" padding="۵"
 
۱۳-"'''ناصرالدین شاه'''" در سفرنامه اش [سفرنامه عتبات ناصرالدین شاه قاجار] ، اهالی اطراف سرپل ذهاب(بیشترین تراکم جمعیتی لک ها در این منطقه است) را لر ثبت می كند او در صفحه ی 82 كتابش از سنگ سفیدی در حوالی سرپل ذهاب می گوید كه لرها – كه اهالی آن منطقه می باشند - برای این سنگ حكایتی دارند. البته ناصرالدین شاه در صفحه ی 62 همان كتابش اهالی حومه طاق بستان را هم لر ثبت می كند.<ref> کتاب سفرنامه عتبات ناصرالدین شاه به کوشش محمدرضا عباسی</ref>
===یک تحقیق درموردتبار ژنی مردم لک ===
 
===اثبات تبار مردم لک با بررسی دی ان ای===
با توجه به پیشرفت علم و تکامل دانش ژن شناسی ، به آسانی می توان به پیوند های اقوام مختلف پی برد. در پژوهشی که توسط بخش ژنتیک دانشگاه علوم پزشکی لرستان[[رده:علمی پزشکی]]صورت گرفت ، ویژگی‌های ژنی یکصد نفرازکردهای جنوب شرقی باگویش [لکی] ولری شمالی باگویش [مینجایی] مورد بررسی قرار گرفت و فراوانی برخی از ژن‌ها که مهمترین شاخص‌های تعیین کننده نژاد در اقوام مختلف هستند مورد آنالیز قرار گرفت.
به طور خلاصه نتایج نشان می‌دهد که فراوانی ژن‌ها و ژنوتیپ KIR و لیگاندهای HLA و ترکیبات [KIR-HLA]<code><nowiki></nowiki></code> در این جمعیت دارای ویژگی‌های کلی گزارش شده در جمعیت ایرانی می‌باشد ولی با کاهش یا افزایش برخی فراوانی‌ها، هنوز هم این نوع ویژگی‌های ژنتیکی نسبت به سایر اقوام منحصر به فرد است که نشان می‌دهد با گذشت زمان و به علت عدم اختلاط با سایر اقوام ویژگی اصلی خود را حفظ کرده‌اند.
 
با توجه به پیشرفت علم و تکامل دانش ژن شناسی ، به آسانی می توان به پیوند های اقوام مختلف پی برد و نقایص تاریخی را که به مرور زمان ایجاد شده اند ، شناسایی نمود. خوشبختانه این علم مهر روشنی است بر تاریخ تحریف شده اقوام ایرانی که به دلایل سیاسی و زمانی ، دچار تغییر و دگرگونی گشته اند. در پژوهشی که توسط بخش ژنتیک دانشگاه علوم پزشکی لرستان[[رده:علمی پزشکی]]صورت گرفت ، ویژگی‌های ژنی یکصد نفرازکردهاینفر جنوب[لر] شرقیبا باگویشزبان های [لکی] ولری شمالی باگویشو [مینجایی] مورد بررسی قرار گرفت و فراوانی برخی از ژن‌ها که مهمترین شاخص‌های تعیین کننده نژاد در اقوام مختلف هستند مورد آنالیز قرار گرفت.
فراوانی ژنهای KIR در جمعیت گویش وران هر دو زبان لری مینجایی وکردی لکی با جمعیت‌های لر بختیاری و جنوبی تاحدودزیادی مشابه می باشند. به عبارت دیگر از نظر توزیع ژنی، بین کردهای لک ولرهای بختیاری ومینجایی تفاوت آنچنانی وجود ندارد که می‌تواند تاییدی بر ریشه‌ی اجدادی ایرانی تبارواشتراکات بسیارزیادکردهاولرها باشد.علاوه بر این ، تفاوت‌های عمده بین این جمعیت‌ با جمعیت‌های عرب و آذری مشاهده شده است.
به طور خلاصه نتایج نشان می‌دهد که فراوانی ژن‌ها و ژنوتیپ KIR و لیگاندهای '''HLA''' و ترکیبات [KIR-HLA]<code><nowiki></nowiki></code> در این جمعیت لر دارای ویژگی‌های کلی گزارش شده در جمعیت ایرانی می‌باشد ولی با کاهش یا افزایش برخی فراوانی‌ها، هنوز هم این نوع ویژگی‌های ژنتیکی نسبت به سایر اقوام منحصر به فرد است که نشان می‌دهد با گذشت زمان و به علت عدم اختلاط با سایر اقوام ویژگی اصلی خود را حفظ کرده‌اند.
 
فراوانی ژنهای KIR در جمعیت لرهای فیلی (گویش وران هر دو زبان لری مینجایی وکردیو لکی) با جمعیت‌های لر بختیاری و جنوبی تاحدودزیادی مشابه می باشند. به عبارت دیگر از نظر توزیع ژنی، بین کردهایگویشوران لکلکی، ولرهایمینجایی بختیاریو ومینجایی تفاوتبختیاری آنچنانیتفاوتی وجود ندارد که می‌تواند تاییدی بر ریشه‌ی اجدادی ایرانیمشترک تبارواشتراکات بسیارزیادکردهاولرهاآنها باشد.علاوه بر این ، تفاوت‌های عمده بین اینجمعیت‌های جمعیت‌لر با جمعیت‌های عرب و آذری مشاهده شده است.
<ref>یافته فصلنامه‌ی علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی لرستان دوره پانزدهم، شماره 3 تابستان 92 مسلسل56</ref>
 
از سوی دیگر یک مطالعه ژنتیکی بر روی دی‌ان‌ای میتوکندریایی اقوام ایرانی نشان داده که بیشتر کردهای ایران به هاپلوگروپ '''HV''' تعلق دارند. هاپلوگروپ J با ۲۰ درصد و U7 با ۸ درصد در رتبه‌های بعدی قرار گرفتند که هر سه آن‌ها از هاپلوگروپ‌های مخصوص اورآسیای غربی هستند. مقایسه دوبدوی نوکلئوتیدهای تغییریافته نشان داد که کردها بیشترین شباهت در الگوی دی‌ای‌ای میتوکندریایی (نسب مادری) را به '''گیلک‌ها''' و بیشترین تفاوت را با بلوچ‌ها دارند<ref>ژنوم میتوکندری ابزاری مؤثر در تعیین هویت، مجلهٔ پزشکی قانونی، دورهٔ ۱۴، شماره ۳، پاییز 1387</ref>
با توجه به مطالعات ژنی صورت گرفته به روشنی تفاوت نژادی لرها با کوردها نمایان می گردد و این دلیلی است بر پایان بخشیدن به تاریخ سازی و جعل هویت توسط ناآگاهان.
 
===پوشش مردمان لک===
جناب اقای عیسی قائد رحمت که خود از مردمان لک میباشد در کتاب لباس لرهای فیلی<ref>لباس لرهای فیلی</ref>با ضمیمه کردن عکس مینویسد پوشش لرهای فیلی(لک هاو مینجایی)یکسان میباشد و در صدسال گذشته همانند لرهای بختیاری هاچوقاچوقا یا چوغا بر تن داشته اند که به لباس امروزی مردان لر یعنی شال و ستره تغییر کرده.
همچنین زنان لک مانند مابقی زنان لروکردلر پوشش به سر دارند که در زبان لری به ان گل ونی میگویند.لیلا پهلوانی در مستند نگاری البسه محلی لرستان مینویسد:گُلوَنی یا گُل وَنی در گویش لری به گونه‌ای از سربند یا روسری چهارگوش که معمولا از جنس ابریشم با نقش‌های سنتی است گفته می‌شود. این پوششی است که زنان لُروکردلُر به طرز خاصی به سر می‌کنند<ref>پهلوانی، لیلا. مستندنگاری البسه محلی لرستان. اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی استان لرستان – معاونت صنایع دستی، بهار ۱۳۹۲</ref>
در کتاب لُرها هم، به جوه یا جوما اشاره شده است و گفته شده که زنان لُر، جامه‌ای بلند می‌پوشند به نام جوه یا جوما که روی آن پیراهنی چاک‌دار و چین‌دار قرار می‌گیرد. آنان سربندی دستار مانند دارند که موها را با آن می‌پوشانند. پوشاک زنان لُر همانندکردها شاد و روشن است و با مهره‌های شیشه‌ای، سکه‌ها و منجوق‌ها تزئین می‌شود<ref>ابراهیمی، معصومه. لُرها. مرکز پژوهش‌های فرهنگی موسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۵</ref>
در گزارش مردم نگاری شهرستان الشتر آمده است که زنان مسن گلونی‌های سیاه به سر می کرده‌اند و زنان جوان رنگهای سبز، قرمز، نارنجی، آبی و ... را به سر می‌بستند. رشیدی مفرد در گزارش مردم نگاری دورود در بخش سرپوش زنان به "چار گلونی" اشاره می‌کند و می‌نویسد که چارگلونی عبارت است از چهار عدد روسری ابریشمی چهار گوش به ضلع تقریبی ۵/۱ متر و با رنگ زمینه مشکی و حاشیه‌های قرمز، آبی و سبز که زنان مسن و جا افتاده آنها را به هم دوخته و روی سر می‌بستند. لازم به ذکر است که به شکل کلی بستن سرپوش‌های فوق بر روی سر، سرون sarvan یا ساوه sâwa می‌گویند<ref>رشیدی مفرد، ناهید. گزارش تکمیلی مردم نگاری شهرستان ذورود. پژوهشکده مردم شناسی میراث فرهنگی لرستان، تابستان ۱۳۸۲.</ref>
در مورد تاریخچه لباس کردهایلرهای لک باید اینگونه بیان کرد که:این سربند در گذشته در لباس مردان هم به کار می‌رفت و به طور کلی گفته می شود که سربند و دستار «پوششی با سه هزار سال قدمت» است و از زمان مادها و هخامنشیان در لباس مردان و زنان ایران‌زمین استفاده می‌شد. به گفته عطا حسن پور، باستان‌شناس، «بر اساس بیان مورخانی چون هرودت ریشه سربند آن هم سربند لُری به دوره هخامنشیان و دوره ماد برمی‌گردد. براساس شواهد و نوشته های تاریخی، سربند از اجزای لباس‌های ایرانی همه ایرانیان، وابسته به آن و جدایی ناپذیر است. دیاکونوف روسی در کتاب تاریخ ماد، پوشش ایرانی را توصیف می‌کند و سربند را در مورد زن و مرد ایرانی، هر دو به کار می‌برد.در کتاب تاریخ ماد دیاکونوف مادهاا را ماداکتو خطاب میکند و انها را از مردمان کاسی مینامد<ref>تاریخ ماد</ref> وجود دستاری به دور سر در نقش برجسته‌های تاریخی تایید می‌شود. در دوران میلادی و حتی پیش از مادها هم زنان و هم مردان دستار یا همان سربند بر سر دارند. در سالنامه‌های آشوریان نیز می‌بینیم که این دستار هم بر سر زنان و هم بر سر مردان وجود دارد و در توصیف اقوام زاگرس، آشوریان، عیلامی‌ها و مادها از این سربند یاد می‌شود و در میان نقش برجسته های به جامانده این سربند به وضوح دیده می‌شود<ref>مجله مهر، ۳۰ فروردین ۱۳۹۳. بازبینی‌شده در ۵ اردیبهشت ۱۳۹۳</ref>در مورد ریشه عیلامی لباس مردمان لر هم افرادی مانند والتر هینتس در کتاب شهریاری عیلام<ref>شهریاری عیلام</ref>عیلامیها را اجداد لر ها می خواند همچنین در کتاب دنیای گمشده عیلام<ref>دنیای گمشده عیلام</ref>بر این موضوع تاکیید میکند.
همچنین کتاب باستان شناسی عیلام از دانیل تی <ref>باستان شناسی عیلام دانیل تی</ref>لرها و فرهنگ مردمان لر را از کاسیان و بدنبال انها عیلاامیان میداند.
 
== سکونتگاه ==
[[پرونده:Iran- Laki Language Map.JPG|بندانگشتی|چپ|200 px|محل زندگی گویشوران لکی]]
 
لک‌ها در مناطق غربی و شمالی استان لرستان، شرق استان کرمانشاه،جنوبکرمانشاه، شرقیشمال استان ایلام و جنوب وشرق استان همدان ساکن هستند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = غلام‌عباس توسلی|نشانی = http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/448817/جهانی-شدن-و-هویت-فرهنگی-قوم-لک |عنوان = جهانی شدن و هویت فرهنگی قوم لک | ناشر =مجله جامع شناسی ایران |تاریخ =پاییز ۱۳۸۶ |تاریخ بازدید = ۲ نوامبر ۲۰۱۴}}</ref> [[لغتنامه دهخدا]] لک‌ها را ساکن کرمانشاه، همدان، اصفهان و کردستان معرفی می‌کند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-2258a7c291f9450f81353d671f1ff197-fa.html |عنوان = لک | ناشر =[[لغتنامه دهخدا]] |تاریخ = |تاریخ بازدید = ۲ نوامبر ۲۰۱۴}}</ref> [[دانشنامه ایرانیکا]] در مقاله عشایرایرانعشایر سکونتگاهایران لکلک‌ها را به همراه لرها در یک دسته قرار داده و سکونتگاه هاآنها را [[عراق عجم]] در مناطق کوهستانی غرب و جنوب غرب ایران معرفی می‌کند. ایرانیکا در ادامه منطقه [[بخش طرهان]]، [[شهرستان کوهدشت]]، بخش‌هایی از [[شهرستان خرم‌آباد]] و مناطق بین [[رودخانه کشکان]] و [[سیمره]] را به عنوان سکونتگاه مردم لک معرفی می‌کند.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.iranicaonline.org/articles/asayer-tribes| عنوان = AŠĀYER| تاریخ بازدید =۲ نوامبر ۲۰۱۴| نویسنده =| تاریخ =| ناشر =[[دانشنامه ایرانیکا]]| زبان = انگلیسی| نشانی بایگانی = httphttps://archive.istoday/b6nWo| تاریخ بایگانی = ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۴}}</ref>{{سخ}}[[دانشنامه جهان اسلام]] در توصیف سکونتگاه مردم لک [[شهرستان دلفان]]، [[شهرستان سلسله]] بخش طرهان، [[بالاگریوه|منطقه بالاگریوه]]، شهرستان خرم‌آباد و به طور کلی غرب و شمال غربی استان لرستان را سکونتگاه مردم لک معرفی می‌کند.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = |نشانی = http://books.google.com/books?id=apU3AAAAIAAJ&pg=PA617&lpg=PA617&dq=Lak+tribes&source=bl&ots=XT7Yudu_bt&sig=-8kzKONAK16wxDgBNn0kNdX7TS0&hl=fa&sa=X&ei=TWxWVLTsJI2qogSzooK4Aw&ved=0CFwQ6AEwCQ#v=onepage&q=Lak%20tribes&f=false |عنوان =Lak tribes | ناشر = The Encyclopaedia of Islam, Parts 87-88|تاریخ = |تاریخ بازدید = ۲ نوامبر ۲۰۱۴|زبان=انگلیسی}}</ref>
 
در تاریخ‌های گذشتگان از جمله تاریخ گزیده نوشته حمدالله مستوفی از شانزده ولایت به عنوان کردستان یاد شده‌است. [[حمدالله مستوفی]] در سال ۷۴۰ هجری نخستین کسی بود که اسم کردستان و شانزده ولایت آن را آورده‌است:<ref>[[رشیدیاسمی]] (کُرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او. ص ۱۷۲–۱۸۱)</ref>
سطر ۱۲۲ ⟵ ۱۵۷:
 
 
در کتاب تاریخ جغرافیای ممسنی نوشته محقق برجسته نور محمد مجیدی کرائی<ref>تاریخ جغرافیای ممسنی</ref>نویسنده از مردم فهلیان نام میبرد.و اینکونه بیان میکند که کلمه فهلیان را می توان مشتق از فهلو و پهله دانست فهلیان از قرن ششم اسلامی به بعد در اثر مهاجرت قوم لر شول به این محل و اطراف و نواحی ان شولستان نام گرفت ودر <ref>ظفرنامه شرف الدین</ref>از ان بنام مال امیر شول سخن برده شده.همانطور که در تمام منابع یاد شده مردمانلرهای پهله مردمان لک و مینجایی امروز هستند.
 
== مذهب ==
سطر ۱۲۹ ⟵ ۱۶۴:
== ادبیات ==
{{بخش بدون منبع}}
از ویژگی‌های لک‌ها، داشتن فرهنگ غنی مکتوب است. برخی آثار سرایندگان لک در تذکره به همت مرحوم اسفندیارخان غضنفری تحت عنوان «گلزار ادب لرستان» به کوشش و ویراستاری رضا حسنوند{{مدرک}} گردآوری شده‌است. <ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=غنضفری امرایی |نام=اسفندیار |کتاب=گلزار ادب لرستان |ویراستار= رضا حسنوند| ناشر=نشر مفاهيم| شابک =964-5523-56-7 }} </ref>شاعران برجسته‌ای از حوزه کولیوند (الشتر) مانند [[ملا پریشان]]، ملا منوچهر، ملا حق‌علی، رضا حسنوند معروف به شوریده لرستانی و فارغ‌التحصیل دانشگاه تهران و استاد دانشگاه صاحب آثار فاخری چون لغت نامه زبان لکی، مجموعه مقالات زبان‌شناسی تبارهای گمشده و مجموعه اشعار لکی و فارسی از انتشارات سیفا،{{مدرک}} عزیز بیرانوند (خم گرین) و کیومرث امیری کله‌جویی معروف به لک امیر شعرهایی به این زبان سروده‌اند.{{مدرک}}
ولی یکی مهمترین و گران ترین آثار ادبی زبان لکی را میتوان [[شاهنامه لکی]] دانست. که به همت آقایی ایزدپناه گردآوری شده است.<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=ایزدپناه |نام=حمید |کتاب=شاهنامه لکی |تعداد صفحات= 292 | ناشر=اساطیر | شابک=964-331-285-2}}</ref>
 
از دیگر آثار مکتوب می‌توان به سروده‌های اهل حق نظیر: کلام خان الماس، نامه سرانجام، هفتوانه پهلویانه عسگری عالم و خم گرین عزیز بیرانوند اشاره کرد. دیگر اثر مشهور شاهنامه لکی است که اخیراً انتشارات اساطیر آن را منتشر کرده‌است.{{مدرک}}
 
==موسیقی==
موسیقی قوم لُر (لک ، بختیاری ، فیلی) در دستگاه ماهور اجرا می شود و موسیقی كردی در دستگاه شور . ذكر این نكته ضروریست كه موسیقی مربوط به ترانه های لكی در جنوب كرمانشاه همه در دستگاه ماهور قابل اجراست .
 
== جستارهای وابسته ==
سطر ۱۳۸ ⟵ ۱۷۵:
* [[مردم لر]]
* [[زبان لکی]]
* [[مردم لر]]
[http://gandomban.ir/ وبسایت رسمی از گندمبان تا لکستان]
{{Incubator|code=lki}}
سطر ۱۴۵ ⟵ ۱۸۳:
 
{{مردمان ایرانی‌تبار}}
{{مردم لر}}
{{اقلیتهای قومی و مذهبی ایران}}