ایل کلهر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Aryumehr (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
مصطفی ستاری (بحث | مشارکت‌ها)
افزودن مطلب به مقاله و کتاب هایی که به عنوان سند اعلام شده اند به صورت pdf در وبلاگmostafasatary.blog.ir جهت مطالعه ویکی نویسان قرار گرفته اند.
خط ۲:
{{تمیزکاری}}{{ویکی‌سازی}}
 
'''ایل کَلهُر''' یکی از شعب اصلی [[ایل‌های کرد ایران]] و از کهن‌ترین طوایف غرب [[ایران]] است.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/kalhor KALHOR]</ref><ref>کرد و پراکندگی او در گستره ایران زمین - ح. بهتویی - ۱۳۷۷ - تهران.</ref><ref>ایل‌ها و طایفه‌های عشایری کرد ایران. علی میرنیا. ناشر نسل دانش. ایران. ۱۳۶۸.</ref><ref> آیت محمدی. سیری در تاریخ سیاسی کرد. انتشارات پرسمان. ۱۳۸۲</ref><ref>سرزمین ومردم ایران،عبدالحسین سعیدیان،انتشارات علم وزندگی،تهران1377</ref><ref>ایل کلهردردوره مشروطیت،علیرضاگودرزی،انتشارات کرمانشاه</ref><ref>تاریخ شهریاری،سعیدنفیسی،ناشراقبال،تهران1317،ص25</ref><ref>تبارشناسی قومی وحیات ملی.اسماعیل یوردشاهیان.انتشارات فرزان روز.تهران1380،چاپ اول.ص173و174</ref><ref>گیتاشناسی ایران.مهندس عباس جعفری.مؤسسه جغرافیایی وکارتوگرافی گیتاشناسی.تهران1379</ref>
ایل کَلهُر بزرگترین ایل کرمانشاه و دومین ایل بزرگ ایران می‌باشد. مردمان آن کردتبار هستند<ref>http://www.iranicaonline.org/articles/kalhor</ref><ref>http://www.iranicaonline.org/articles/kurdish-tribes</ref><ref>http://www.gutenberg.us/articles/kalhor_(kurdish_tribe)</ref><ref>www.cais-soas.com/CAIS/Anthropology/Kurds/kurdish_tribes.htm</ref><ref>http://america.pink/kalhor-kurdish-tribe_2367469.html</ref><ref>دانشنامه دانش گستر،تهران.مؤسسه علمی فرهنگی دانش گستر</ref>و به گویش [[کردی کلهری]] تکلم می‌کنند. ایوان غرب، گیلان‌غرب و اسلام آبادغرب پایتخت‌های اصلی ایل کلهر می‌باشند. دکترحشمت الله فلاحت پیشه نماینده قبلی شهراسلام آبادغرب پیشنهاد تشکیل استان کلهر به مرکزیت شهر اسلام آبادغرب رادادند که دولت وقت قبول نکرد.
در دانشنامه ایرانیکا به عنوان معتبرترین منبع ایران شناسی، از ایل کلهر به عنوان یکی از بزرگ‌ترین ایلات کرد نام برده شده است.<ref>http://www.iranicaonline.org/articles/kalhor</ref>
خط ۲۷:
 
بر خی مردمان کلهرها می‌گویند که از شیراز آمده‌اند و این امر ناشی از حضور چندین ساله آنان در آن سرزمین می‌باشد که در زمان زندیه همزمان با حکومت علی‌خان بر ایل کلهر برای تصرف شیراز همراه کریم خان زند (وکیل الرعایا) به شیراز رفته و تا انقراض زندیه همراه آنان بوده و در جنگ‌ها حضوری پر رنگ داشته‌اند؛ پس از شکست زندیه توسط آقامحمدخان قاجار برای جلوگیری از شورش دوباره و تضعیف سازمان ایلی در دسته‌های کوچک و جداجدا به نقاط مختلف کشور ایران از جمله، قم، قزوین، کرمان، گیلان، ری، شمیرانات و شهریار و... کوچانده می‌شوند اما عده‌ای از آنان دستور حاکم قاجار را بر نتافته و به سرزمین اصلی خود باز می‌گردند و از همین روست که آنها اظهار می‌دارند که از شیراز آمده‌اند. ایل کلهر در طول تاریخ نقش مهمی در تحولات ایران داشته‌است.
 
'''نظریه لری تبار'''
 
'''ایل کلهر''' یکی از بزرگ ترین [[ایلات لُر ایران ]] است ، ولی منابع تاریخی متعددی که در دهه جدید نوشته شده است ، آشکارا بر لر بودن كلهرها صحه گذاشته است و آنها را کورد نامیده اند . البته مهمترین نکته اینجاست که کلهرها را نمی توان از نظر زبانی، فرهنگی و سبک زندگی و... از مردم لر تفکیک کرد و باید گفت ، کورد خواندن آنها دلیلی بر نفی هویت لری آنها نیست همچنانکه کورد خواندن آنها دلیلی بر نفی ایرانی بودنشان نیست .
در این نوشتار برخی از منابع قدیمی تر را به اختصار مورد اشاره قرار می دهم :
 
'''۱–میزا خانلر خان اعتصام الملك'''، نایب اول وزارت امور خارجه در كتابش (صفحه 71 [سفرنامه میرزا خانلرخان اعتصام الملك]، كلهرها را با هویت لر ثبت كرده و می نویسد «محمد حسن خان سرتیپ، حاكم كلهر در آن ایام از كرمانشاهان مرخص و روانه به محال خود گردید. بعد از ورود او بر ایل و الوار كلهر خبر رسید كه ..» <ref>سفرنامه میرزا خانلرخان اعتصام الملک نوشته منوچهر منصوری</ref>
 
'''۲–ناصرالدین شاه''' در سفرنامه اش [سفرنامه عتبات ناصرالدین شاه قاجار] ، اهالی اطراف سرپل ذهاب را لر ثبت می كند او در صفحه ی 82 كتابش از سنگ سفیدی در حوالی سرپل ذهاب می گوید كه لرها – كه اهالی آن منطقه می باشند - برای این سنگ حكایتی دارند. البته ناصرالدین شاه در صفحه ی 62 همان كتابش اهالی حومه طاق بستان را هم لر ثبت می كند. <ref>کتاب سفرنامه عتبات ناصرالدین شاه به کوشش محمدرضا عباسی</ref>
 
'''۳–بارون دوبد''' در صفحه 429 كتابش [سفرنامه لرستان و خوزستان]، ایل كلهر را جزء طوایف پشتكوه لرستان آورده است و چنین می نویسد "طایفه های پشتكوه كه به نام فیلی منسوبند از طوایف پیشكوه بسیار كمترند؛ سرگرد رالینسن عده ی آنان را دوازده هزار خانوار تخمین زده است كه شامل كورد و دیناروند و شاون و كلهر و بدرایی و ملكی می شوند ، البته باید یاد آوری كرد كه بارون دوبد در كتابش همواره پشتكوه را بخشی از لرستان دانسته است به طوری كه درست دو صفحه قبل از معرفی طوایف پشتكوه یعنی در صفحه 427 می نویسد: «چنانكه گفتیم لرستان كوچك به دو بخش پیشكوه و پشتكوه تقسیم می شود».<ref>کتاب سفرنامه لرستان و خوزستان نوشته بارون دوبد</ref>
 
'''۴–اسكار فن نیدر مایر''' در كتاب [زیر آفتاب سوزان ایران ] در صفحه 59 هویت كلهرها را به قوم لر نسبت می دهد و می نویسد: قنسول ایرانی برایمان تعریف كرد كه حاكم كرمانشاه، امیرمفخم در حال حاضر با قوای بسیار در سر پل به سر می برد و با لرهای كلهر كه از پرداخت عوارض خود استنكاف كرده اند در حال جنگ است...<ref>کتاب زیر آفتاب سوزان ایران نوشته اسکار فن نیدر مایر</ref>
 
'''۵–در كتاب كردان گودان''' كه تحقیقات مفصل تری در مورد طوایف كرمانشاه دارد در چند صفحه از قول پژوهشگرانی نقل كرده كه گورانها [به معنی همه طوایف كرمانشاه ] اصالت لری دارند به طور مختصر در صفحه 92 در مورد كلهرها چنین مینویسد: « پس از گذشت نیم سده، دكتر فریچ ـ خاورشناس آلمانی ـ « كلهرها ـ لرها » را یكی كرد و اندكی پیش از وی ، ژ.دو.مورگان گواهی داده بود كه كردان كلهر به لكی سخن می گویند. در پژوهش علمی، بر اساس داده هایی از این دست، این باور پدید آمد كه كلهرها،...شاخه ای از لران اند، زیرا گوران ها و دیگر گروه های باشندگان جنوب كردستان، به گواهی روسو، دارای « نام عمومی لك» هستند و لك ها را چون یكی از گروه های لران می شناسند.<ref>کتاب کردان گوران</ref>
 
'''6-علی اکبر وقایع نگار نویسنده کورد''' ، تاریخ نویس بزرگ قرن سیزدهم ، کرمانشاهان را داخل سرزمین لر می داند و در صفحه 23 کتابش چنین می نویسد:« جماعت لر ، جماعتی هستند که محل و مسکن آنها از اصفهان گرفته تا به سر حد ششتر و دزپول و یکطرف آن به عراق عرب و یکطرف آن به کردستان سنندج م یکطرف آن به همدان متصل است و کرمانشاهان نیز داخل لرستان است و طوایفی که ذکر می شود همه از طوایف لر منشعب شده اند : بختیاری ، بیستیاروند ، سنجابی و جلیلوند و ...»<ref>علی اکبر وقایع نگار-قرن سیزدهم-کتاب بدايع اللغه، فرهنگ کردي – فارسي</ref>
 
به هرحال از این دست مطالب - در حكایت لر بودن كلهرها - در تاریخ موجود می باشد و خوب است بدانیم كه خود سالمندان كلهر، هنوز خود را "كه لر" می نامند.
 
'''7- کتاب دایره المعارف سرزمین و مردم ایران''' چنین نوشته است: « در عصر مغول قسمت شمالی جاده قصر شیرین به کنگاور جزء کردستان و قسمت جنوبی این جاده جزء لرستان بوده و کرمانشاه به صورت ده کوچکی در آمده است و... »پس می توان این جاده را حد مرز بین کوردها و لرها مشخص کرد.<ref>کتاب دایره المعارف سرزمین و مردم ایران-صفحه401</ref>
 
8'''-در کتاب کوچ نشینان لرستان'''، مرز بین لرها و کوردها، قدری مورب ثبت شده و آن را خط قصرشیرین به شاه آباد[اسلام آباد]، کرمانشاه، هرسین، ... نوشته است.( مورتنسن،1377-کتاب کوچ نشینان لرستان)<ref>مورتنسن،1377-کتاب کوچ نشینان لرستان</ref>
 
== ریشه نام ==