سقف تیرچه و بلوک: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: آهنقلاب⟸آهن قلاب، وآانهایی⟸و آنهایی، ضخامتبتن⟸ضخامت بتن، بیشترباشد⟸بیشتر باشد، اجدار⟸آجدار، ت...
خط ۵:
 
== بلوک ==
بلوک قطعه‌ای است سفالی یا بتنی که بین تیرچه‌ها قرار گرفته و هیچ نوع باری را تحمل نمی‌کند و فقط به منزله قالب بندی بتن بالا و همچنین قالب بندی جان تیرT شکل برای بتن در جا می‌باشد. ابعاد بلوک۲۵×۲۰×۴۰ است و اگر بار سقف زیاد و یا دهانه بزرگ باشد که مجبور باشیم از تیرچه با خرپای بلند استفاده کنیم در این صورت باید بلوک با ارتفاع 25cm بکار برده شود. برای سقف‌هایی که به علت‌های محاسباتی مجبوریم ضخیم‌تر اجرا کنیم باید از بلوک‌های ۲تکه استفاده کنیم و ارتفاع این بلوک‌ها وقتی که روی هم قرار گیرند بر حسب محل مصرف تا 35 cm هم می‌رسند و به دلیل این که این بلوک‌ها به صورت کام و زبانه هستند وقتی که روی هم قرار گیرند یکپارچه عمل می‌کنند. وزن بلوک سفالی در حدود۷تا ۱۰کیلو گرم و وزن بلوک بتنی در حدود۱۵تا۲۰ کیلو گرم می‌باشد در هر حال وزن بلوک باید به اندازه‌ای باشد که کارگر بتواند به راحتی آن را حمل کند، البته وزن بلوک هر قدر کمتر باشد بهتر است زیرا بار مرده سقف کمتر خواهد شد. سطح بالایی بلوک قالب بتن را تامین می‌کند و سطح زیرین ان برای گچ و خاک و سفید کاری اتاق‌ها می‌باشد و سطح‌های اطراف قالب جان تیر T شکل بتن درجا می‌باشد و زاویهٔ الفاآلفا [[سطح مقطع]] بیشتر جان تیر T شکل را تامین کند. خاصیت مکندگی بلوک از ۲۰٪ بیشتر نباشد و کمتر از ۱۳٪ نیز نباید باشد زیرا در غیر این صورت کلیهٔ آب ملات را مکیده و باعث فساد آن می‌شود و یا این که تمایلی به مکیدن آب ملات نداشته که در این صورت گچ و خاک به آن نمی‌چسبد و طبله می‌کند. مصالح مصرفی برای تهیه بلوک می‌تواند از یونولیت یا مقوا و غیره باشد که این‌ها در ایران رایج نیست و بیشتراز بلوک سفالی یا بتنی استفاده می‌شود. به هر حال جنس بلوک باید طوری باشد که با بتن در جا [[ترکیب شیمیایی]] نداشته باشد.
 
== تیرچه ==
رایجترین نوع تیرچه در ایران که اکثر مهندسین ایرانی از آن استفاده می‌کنند تیرچه با خرپا می‌باشد که این نوع تیرچه تشکیل شده است از خرپا که اغلب از میلگرد ساخته می‌شود. بتن پاشنه، اگر برای ریختن بتن پاشنه از قالب سفالی استفاده شود به آن تیرچه با کفشک گفته می‌شود. تیرچه پیش فشرده نیز در بعضی از ساختمان‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. میلگرد به کار رفته در این نوع تیرچه‌ها با حد روانی بالا بوده و در ساختن این نوع تیرچه‌ها قبل از انجام بتن ریزی میلگردهای به کار رفته در تیرچه را تحت کشش قرار می‌دهند و آن گاه بتن ریزی تیرچه را انجام می‌دهند و پس از سخت شدن بتن میلگردها را آزاد می‌کنند و بدین وسیله بتن تیرچه قبل از بارگذاری تحت فشار قرار می‌گیرد. اجزای تشکیل دهنده خرپای تیرچه عبارتند از:میلگرد بالا-میلگرد مارپیچ یا عرضی- اهن پایین یا میلگردهای کششی. میلگردهای بالا عضوبالایعضو بالای خرپا بوده و قطر آن نباید از 6 mm کمتر از 12 mm بیشتر باشد (توصیه می‌شود از میلگرد۱۰یا۱۲ اجدارآجدار استفاده شود) ارتفاع خرپای تیرچه باید به اندازه‌ای باشد که میلگرد بالا قدری بالاتر از سطح بلوک قرار گرفته و دربتن پوشش قرار گیرد. میلگرد عرضی عضو مورب خرپا را تامین می‌کند و نیروهای برشی سقف را تحمل می‌کند. حداقل سطح مقطع میلگردهای عرضی نباید ازbwt 0015/ کمتر باشد که در آن bwعرض جان تیرو t فاصله دو میلگرد عرضی متوالی از یکدیگر است. زاویه میلگردهای عرضی با آهن پایین بین ۳۰تا ۴۵ درجه می‌باشد. قطر آهن عرضی بین ۵ تا 10 mm است و حداکثر فاصله میلگردهای عرضی از یکدیگر20cm می‌باشد. آهن پایین یا میلگردهای کششی ممان‌های مثبت وسط دهانه را تحمل می‌کنند. حداقل میلگردهای پایین که سرتا سر طول تیرچه را طی می‌کند دو عدد می‌باشد که قطر آن از 8mm کمتر و 16 mm بیشتر نباید باشد. حداقل سطح مقطع میلگردهای کششی برای فولادهایی که حد جاری شدن ان پایین است۰۰۲۵/ وآانهاییو آنهایی که حد جاری شدنشان بالای ۰۰۱۵/سطح مقطع جان تیر می‌باشد و حداکثر سطح مقطع آن نباید۵/۲٪ سطح مقطع جان تیر بیشترباشدبیشتر باشد. اگر ضخامتبتنضخامت بتن پاشنه تیرچه 5/5 cm یا بیشتر باشد می‌توان با استفاده از فولادهای کششی به قطر۱۸تا20 mm آن را انجام دهیم. حداقل فاصله میلگردهای کششی از همدیگر باید 5 mm بیشتر از بزرگترین دانهبتندانه بتن مصرفی باشد. برای این که چسبندگی بیشتری بین فولاد و بتن ایجاد شود بهتر است که تمام میلگردها به صورت آجدار استفاده شود.
 
== محدودیتهای تیرچه ==
برای تامین [[تکیه گاه]] بلوک بتن پاشنه باید صاف ریخته شود و حداقل پهنای بتن پاشنه 10 cm یا ۱ تقسیم بر ۵/۳ ضخامت کل سقف است و حداکثر آن 16 cm می‌باشد. ضخامتبتنضخامت بتن پاشنه ۵/۴ تا5/5 cm می‌باشد و باید به اندازه‌ای باشد که کلیه آهن‌های کششی در بتن آن غوطه ور باشند. حداقل فاصله تارخارجیتار خارجی آهن‌های کششی از کف بتن پاشنه 15 mm و از لبه‌های کناری بتن و سطح فوقانی آن 10 mm است. اگر از تیرچه در هوای آزاد استفاده شود باید حتماً سقف از زیر به وسیلهٔ اندود ماسه و سیمان به ضخامت15 mm پوشانده شود. فاصله میلگردهای کششی در بتن پاشنه باید حداقل 5 mm بیشتر از درشت ترین دانه بتن باشد.]]بتن]] پاشنه باید ریزدانه بوده و عیار Hن۴۰۰الی۵۰۰ کیلو گرم سیمان در [[متر مکعب]] شن و ماسه باشد. اگر به دلایلی حال یا محاسباتی یا [[ائین نامه]] ای مجبور باشیم که ور ناحیه کشش بیشتر از ۲ میلگرد قرار دهیم می‌توانیم برای صرفه جویی میلگرد سوم را از دوم کوتاه تر در نظر گرفته و طول این میلگرد با توجه به منحنی ممان تعیین می‌گردد. برای استقرار میلگرد میانی باید از میلگرد اتصال استفاده کنیم. این میلگرد در عرض عضو کششی خرپای تیرچه قرار گرفته و به میلگردهای کششی جوش می‌شوند. قطر آن ۶ تا 8 mm کافی است و طول ان به اندازه عرض خرپای تیرچه می‌باشد و تعداد آن در هر متر طول ۲ عدد کافی است.
 
== سقف تیرچه بلوک ==
خط ۱۷:
 
== محدودیتهای بتن بالا ==
ضخامت بتن پوشش حداقل 5 cm یا۱ بر ۱۲ فاصله محور تا محور تیرچه‌ها می‌باشد. با توجه به این که بتن پوشش در ناحیه فشار قرار دارد و هیچگونه بار کششی را متحمل نمی‌شود پس در این صورت به هیچگونه میلگردی احتیاج ندارد ولی عملاً ۲ سری میلگرد چپ و راست در آن قرار می‌دهند که به آن میلگرد حرارتی گویند. این نوع میلگردها تنش‌های اتفاقی و همچنین افت حرارتی را تحمل می‌کنند. اگر میلگرد بالای تیرچه طوری گذاشته شود که قدری بالاتر از سطح بلوک در بتن پوشش قرار گیرد می‌توان از آن به جای میلگرد حرارتی استفاده نمود. در این صورت یک سری میلگرد حرارتی عمود برجهت تیرچه کافی می‌باشد (در صورتی که فاصله میلگردهای حرارتی موازی از یکدیگر بیش از 30 سانتیمتر نشود. ولی برای تیرچه‌های پیش تنیده که میلگرد خرپا ندارد حتماً باید دو سری میلگرد چپ و راست حرارتی گذاشته شود. فاصله میلگردهای حرارتی از یکدیگر ۱۳ اینچ می‌باشد ولی بهتر است فاصله آنها از یکدیگر از ۱۳ بیcmشتر نشود. میلگردهای حرارتی باید 2 cm پایین‌تر از سطح فوقانی بتن پوشش قرار گیرد و حداقل قطر میلگردهای حرارتی برای فولادهای با حد روانی پایین ۵ و برای فولادهای حد روانی بالای 4 mm است ولی توصیه می‌شود از میلگرد آجدار ۸ یا 10 mm استفاده شود. حداقل سطح مقطع فولادهای حرارتی در جهت امتداد تیرچه ۲۵/۱ در هزار و در جهت عمود ان ۷۵/۱ در هزار سطح مقطع بتن پوشش می‌باشد. حداقل فاصله دو بلوک (تامین کنندهٔ جان تیر T شکل) 5/6 cm است ولی عملاً با توجه به این که عرض تیرچه 10 cm می‌باشد این فاصله در حدود 5/7 cm است در محاسبه تیرچه‌ها آن را با تکیه گاه ساده حساب می‌کنند در این صورت فقط ممان مثبت وسط دهانه را تحمل می‌کند و در تکیه گاه‌ها به میلگرد احتیاج ندارد ولی عملاً برای مقابله با نیروهای احتمالی تیرآهن بالای هر تیرچه یک عدد میلگرد ۱۰ یا ۱۲ آجدار به طول ۱ بر ۵ دهانه قرار می‌دهند که اصطلاحاً در کارگاه به آن آهن منفی گویند. برای تیرچه‌های کناری اهن منفی باید با گونیا انجام دهیم و این خم باید روی [[پل فلزی]] یا متصل به میلگردهای تیر بتنی باشد. همچنین در وسط سقف اگر دو تیر چه دو طرف یک پل مقابل یکدیگر واقع شوند باید روی هر دو یک آهن ممان منفی قرار دهند و اگر دو تیرچه دو طرف پل مقابل یکدیگر نبودند باید مانند تیرچه‌های کناری عمل کنیم و برای هر کدام یک آهن ممان منفی جدا گانه قرار دهند. علاوه بر آن باید انتهای هر تیرچه به یک عدد قلاب ختم گردد که این از روی پل شروع شده و با زاویه ۴۵ درجه به بتن پاشنه تیرچه برسد و حدود 50 cm روی بتن پاشنه باید ادامه پیدا کند قطر آهنقلابآهن قلاب حداقل ۱۰ فی می‌باشد.
 
بعد از چیدن تیرچه و بلوک روی سقف میلگردهای حرارتی را می‌چینند. قطر میلگرد حرارتی حداقل 6 mm و فاصله آن‌ها از یکدیگر حداکثر 30 cm و جهت آن‌ها عمود بر میلگرد بالای تیرچه می‌باشد. اگر از تیرچه پیش فشرده استفاده کنیم باید میلگرد حرارتی حتماً در دو جهت چپ و راست چیده شود ولی در تیرچه‌های معمولی می‌توان چنین تصور کرد که آهن بالای تیرچه کار آهن حرارتی را انجام می‌دهد در این صورت یک ردیف آهن حرارتی عمود بر جهت تیرچه کافی می‌باشد. آن گاه میلگرد ممان منفی را به آهن بالای تیرچه وصل می‌کنیم که طول میلگرد ممان منفی در حدود ۱ بر ۵ دهانه است. باید تیرچه‌های دو طرف یک پل طوری چیده شود که آهن بالای آنها مقابل یکدیگر واقع شود تا گذاشتن میلگرد ممان منفی میسر باشد و اگر تیرچه‌های دو طرف یک پل مقابل همدیگر قرار نگرفت باید برای هر تیرچه یک میلگرد جدا به طول حدود ۲ متر طوری روی تیرچه قرار دهند که حداقل 75 cm آن در بتن دهانهٔ مقابل واقع شود. بعد آهن‌های قلاب را قرار می‌دهند. این آهن‌ها از روی پل شروع شده و با زاویه ۴۵ درجه خم می‌گردد تا به کف تیرچه برسد و در حدود ۴۰تا 50 cm نیز روی تیرچه ادامه پیدا می‌کند.
خط ۳۸:
 
== حفره عبور کانال تاسیساتی ==
برای عبور لوله‌های تاسیساتی مثل آب، شوفاژ و کانال کولرازکولر از سقف باید حتی المقدور آنها را به گونه‌ای طراحی کنیم که هر رایزر، عرضی کمتر از 40 cm را اشغال کند. زیرا در این صورت با شکستن یک بلوک، عبور لوله‌ها از سقف به راحتی انجام می‌شود و صدمه‌ای به سقف نمی‌رسد. ولی گاهی برای عبور کانال کولر و دلایل دیگر عرض یک بلوک 40 cm کافی نیست که در این صورت باید یک تیرچه قطع شود تا عرض بیشتری در اختیار داشته باشیم. برای تکیه گاه این تیرچهٔ قطع شده باید در محل تیر کوتاهی بریزیم. تکیه گاه این تیر جدید دو تیرچه مجاور از هر طرف می‌باشد که طول این تیر در حدود ۱ متر است که باید حداقل به ۴ میلگرد ۱۲ یا ۱۴ مجهز باشد که دو عدد در بالا و دو عدد در پایین قرار می‌گیرد. این میلگردها باید تا روی تیرچه‌های بعدی نیز ادامه یابد. و از بالا به آهن بالای تیرچه‌های مجاور و از پایین به یک خم ۴۵ درجه به آهن پایین تیرچه‌های مجاور بسته شود طول میلگردها به اندازه فاصله تیرچه‌ها می‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=کباری |نام=سیاوش |عنوان=دیتیل های ساختمانی |ناشر=دانش و فن |سال نشر=1384}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=فروتن|نام=سام|عنوان=مصالح شناسی |ناشر=مرکز مطالعات معماری|سال نشر=1389}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=حامی|نام=احمد|عنوان=مصالح شناسی |ناشر=نغمه نواندیش|سال نشر=1391}}</ref>
 
== جستارهای وابسته ==