ارتباط: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب‌ها: برخی خطوط با فاصله آغاز شده‌اند افزودن القاب ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
مهرنگار (بحث | مشارکت‌ها)
کپی کاری/ خنثی‌سازی ویرایش 17226747 توسط 128.41.128.20 (بحث)
خط ۶:
 
== ارتباط انسانی ==
8) صحیفه امام (مجموعه 22 جلدی بیانات، پیام ها، بشر گفتاری و تصویر زبان می تواند به عنوان یک [[سیستم]] از نمادها(گاهی اوقات به عنوانlexemes
و دانشگاه
 
امام خمینی ره همواره از وحدت حوزه و دانشگاه و اتحاد و یکرنگی میان این دو قشر تحصیلکرده یاد می کرد، و نسبت به توطئه ها هشدار می داد؛ ایشان می فرمود: «طلاب علوم دینی و دانشجویان با هم روابط دوستانه و فعالانه داشته باشند و بر اساس به دست آمدن استقلال و آزادی و خلع ید غاصبان از حقوق ملت در تمام ابعادش، به سایر طبقات ملت بپیوندند...»(صحیفه امام، ج3، ص486).
 
فلسفه وجودی دانشگاه در کنار حوزه در گذشته، آن بوده است که رژیم گذشته نمی خواسته یا نمی توانسته از محصول حوزه در اداره امور جامعه استفاده کند. اکنون با وجود نظام اسلامی تفکیک حوزه و دانشگاه در حد تفکیک دانشگاه های پزشکی و فنی مهندسی است و با این تحلیل دانشگاه علوم انسانی در تقابل با حوزه علمیه کاری عبث و بیهوده و غیرمعقول است تا چه رسد به دانشکده های الهیات و حقوق در کنار حوزه علمیه و به طوری موازی با آن. (آقاپور، 1387)
 
مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند: «نظام اسلامی نیازمند آن است که اصل علم و فرهنگ و معرفت در حوزه ها و دانشگاه ها هر چه بیشتر به هم نزدیک شوند و با یکدیگر همکاری کنند و هر یک دیگری را درجهت تکامل هر چه بیشتر یاری دهند.»(15/10/1377)
 
مرور اندیشه های حضرت امام(س) نشان می دهد که ایشان در میان اقشار مختلف اجتماعی برای دانشجویان جایگاه ممتازی قائل است و همواره تأکید داشتند که با قشر ممتاز دیگر یعنی حوزویان در ارتباط باشند تا بتوانند در تحولات، نقش محوری ایفا نمایند.
 
امام معتقد بود توطئه ای در کار بوده و هست تا روحانی و دانشجو را به جان هم بیندازند و با استفاده از اختلاف آنان به کشور آُسیب برسانند. ایشان معتقد بودند که دشمنان در این نقشه تا حدودی موفق شده بودند. ایشان در این رابطه می فرمایند: «یک جایی نقشه شان گرفت و آن جدا کردن روحانیت از دانشگاه ها [بود]. یک روحانی حق نداشت، پیش خودمان حق نداشت که از دانشگاهی صحبتی بکند... دانشگاهی هم آخوند به نظرش می آمد که یک موجود مضری است که انگلیس ها آوردند گذاشتند اینجا.»(صحیفه امام، ج6، ص44 ـ 45) از این رو امام به دانشجویان توصیه می کرد در کنار سایر اقشار اجتماعی و به ویژه روحانیون قرار گیرند؛ زیرا ائتلاف این دو قشر را ائتلاف همه ملت می دانستند. (دژاکام، 1387)
 
این یافته های ارزشمند که بخشی از رهنمودهای حیات بخش امام راحل را در ارتباط با نقش دانشگاه در جامعه معرفی می کند به خوبی نشان می دهد که امام(س) به صورت جامع و بسیار عمیق، به مسئله اهمیت دانشگاه در نظام اجتماعی توجه داشتند و در طول حیات پرثمر و انقلاب آفرین خویش همواره روشنگری های لازم را انجام می دادند تا پایه های فکری، علمی و دانشگاهی نظام جمهوری اسلامی مستحکم تر گردد.
 
نتیجه گیری
 
با توجه به یافته های حاصل از اندیشه های حضرت امام(س) می توان گفت که دانشگاه جزیی از سیستم اجتماعی و مؤثر بر آن دانسته و به دانشگاهیان به عنوان یک قشر بسیار مهم نظر داشتند و معتقد بودند که اگر آنان بتوانند در دانشگاه علم و ایمان را با یکدیگر همراه سازند می توانند به عنوان یک قشر تحصیلکرده محور «روشنگری اجتماعی» را به دست گیرند. به عبارت دیگر دانشجو از نظر امام، عامل «روشنگری اجتماعی» است و زمانی می تواند موفق باشد که بتواند آگاهی خود را در مسیر ارزش های الهی به کار گیرد و خود را از اقشار دیگر و به ویژه روحانیون جدا نسازد و متقابلاً هم باید ارتباط و تعامل وجود داشته باشد.
 
از بیانات امام(س) می توان به این نتیجه رسید که «خود را یافتن» و «متکی به خود بودن» باید در دو جهت مختلف، امّا در کنار هم در دانشگاه ها جامه عمل بپوشد. یکی از این دو جهت، دانشمند و متخصص شدن افراد و تهیه و توسعه ابزارهای رسیدن به این مرحله است؛ و جهت دیگر، ساخته شدن افراد از حیث معنوی و انسانی است. این دو جهت، به خوبی و صراحت در بیانات مختلف امام(س) قابل تشخیص است.
 
از منظر امام(س)، «موانع» رشد و استقلال دانشگاه ها و اتّکا به خود و خودکفایی، نفوذ آن دسته از افکار غربی و شرقی است که باعث می شوند ملت ها، به ویژه روشنفکران و دانشگاهیان، به دنباله روی از آن افکار و بیگانگی از خود و در نتیجه تسلیم در برابر خواسته ها و منافع بیگانگان کشانده شوند و هدف این است که آن افکار را بر اقتصاد، فرهنگ و سیاست ما مسلط کنند و ما را از خویشتن خویش و استقلال و خوداتّکایی خالی سازند تا همواره چشم مان در پی آنها باشد و اهداف و آمال و آرزوهای مان را در وجود آنها و در تسلط و رهبری آنها بر خود جستجو کنیم.
 
رسوخ چنین افکاری در فضای روشنفکری و دانشگاهی، زمینه انحراف دانشگاه ها را فراهم می آورد و باعث تشنج و ناآرامی ها در دانشگاه ها و ناهنجاری های فکری در جامعه می شود؛ خاصه آن که چنین افکاری با نقاب آزادی خواهی و تجددگرایی مطرح می شوند و در ارزش های اسلامی، فرهنگی و اصولی ملت به اشکال گوناگون تزلزل و تخریب ایجاد می کنند.
 
در مجموع امام راحل بر اهمیت فوق العاده دانشگاه ها در نظام اجتماعی، جهت گیری محتوای علمی به ویژه در علوم انسانی، مسئولیت اجتماعی و سیاسی دانشگاهیان در قبال توده های مردم، رسالت فرهنگی و علمی دانشگاه ها برای تعالی و ارتقاء جامعه، حفظ استقلال فکری و علمی دانشگاه ها، تعهد و تهذیب در کنار فراگیری علم و دانش و وحدت و همدلی متاقبل دانشگاهیان و حوزویان تأکید داشتند.
 
دانشگاه از آنجا که محل ارائه و تبادل مباحث علمی، در چارچوبی منطقی و عقلانی است، همیشه به عنوان جایگاه فرهیختگان و اندیشمندان برای همه مردم قابل ارج و احترام بوده است. از آنجا که علم به عنوان اصلی ترین ابزار توسعه و پیشرفت کشور، اقتدار و قدرت ملت ایرانی ـ اسلامی ما را در عرصه بین المللی برای کشور به ارمغان خواهد آورد، مورد توجه همه مردم و نظام اجتماعی بوده است؛ اما همیشه آسیب هایی گریبانگیر دانشگاه های ما بوده که
سبب دوری آنان از اهداف اصلی دانشگاه و فاصله گرفتن از آرمان های امام خمینی(س) و گاهی عاملی برای سوءاستفاده بیگانگان و دشمنان نظام شده است، که برای رفع آنها این راهکارها ارائه می گردد:
 
1ـ جلوگیری از تندروی ها و جناح بندی ها در دانشگاه ها: برخی از دانشجویان از گروه های مختلف فکری یا سیاسی تاب شنیدن سخنان همدیگر را ندارند. بسیاری از نقدهای دانشجویی از مسائل اجتماعی و سیاسی بیشتر از آن که دارای محتوایی منطقی و مستدل باشد ناشی از القائات بیرون از دانشگاه ها و رسانه هاست و بیشتر به نقدهای مرسوم ژورنالیستی می ماند تا نقدی علمی و دانشگاهی. لذا باید از افراط و تفریط پرهیز و استقلال فکری را در دانشگاه ها حفظ نمود.
 
2ـ بازنگری و اصلاح عالمانه محتوای علوم انسانی: لازمه حضور فعال شدن دانشگاه ها در جامعه با توجه به آموزه های امام عظیم الشان در گرو توجه همه جانبه به تمامی علوم و رشته های علمی مختلف به ویژه علوم انسانی در کنار تربیت صحیح دانشجویان با بهرمندی از اساتید لایق و انقلابی و لزوم توجه جدی تر به بحث الوهیت، توحید و خداشناسی در مضامین و محتوای دروس دانشگاه ها می باشد، که این مهم از طریق همکاری همه جانبه همه نهادهای ذیربط و دستگاه های مسئول همچون مجلس شورای اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، حوزه های علمیه و مراکز آموزش عالی می باشد.
 
3ـ مقابله با رواج سطحی نگری: فقدان مطالعات عمومی عمیق و اجتماعی، مخصوصاً در مبانی فکری و اعتقادی باعث ضعف قوه تحلیل در جوان نخبه، پرشور و دانشجوی امروز می شود. بدون شک هوشیاری و بصیرت دانشجویان اول انقلاب را باید مدیون آگاهی بخشی شهیدان مطهری، مفتح، بهشتی و مرحوم شریعتی باشیم. اما امروز رسانه ها و روزنامه و شبکه های سیاسی مختلف با ترفند های رسانه ای به عنوان مرجع فکری عده ای از دانشجویان قرار می گیرد.
 
4ـ تقویت خردمحوری و روح جمعی در دانشگاه ها: خطر دیگری که امروز جامعه دانشگاهی را تهدید می کند نگاه خودگرایانه است. به این معنا که تمام هدف فرد از تحصیل، تأمین آینده خودش می باشد. در صورتی که دانشجو باید نسبت به کشورش احساس تعلق خاطر داشته باشد، و برای پیشرفت و سعادت کشورش نیز تحصیل کند که اگر این چنین شد هر آنچه اندوخته باشد چه در ایران و چه در کشوری دیگر برای خودش و کشورش به کار می گیرد.
 
5ـ روحیه آرمان خواهی: دانشجو به واسطه جوان بودن خود همیشه آرمانگرا بوده است، که بسیار ارزشمند و شایسته است؛ ولی تلاش هایی از سوی دشمنان خارجی در جهت قلب این آرمان ها انجام شده است. عدالت خواهی، استکبارستیزی، استقلال طلبی، آزادی خواهی و عزت طلبی از مشخصه های دانشجویان عزیز می باشد. اما تحریف این آرمان ها و شاخص ها باعث پشت کردن جریاناتی در دانشگاه ها به آرمان های اصیل انقلاب و مردم می گردد.
 
6ـ توجه به آرمان های دانشگاهی امام خمینی(س): چنانچه نگرش های امام راحل سرلوحه برنامه ها و مدیریت های دانشگاهی قرار گیرد و اساتید، دانشجویان و به ویژه مدیران دانشگاه ها وظیفه اصلی خود را تحقق رهنمودهای امام(س) در عرصه دانشگاه ها و جامعه بدانند و بدان عمل نمایند به قطع و یقین شاهد کاهش آُسیب های موجود از جمله فاصله گرفتن دانشگاه ها از دردهای جامعه و در مقابل رشد شاخص های کیفی فرهنگی، سیاسی،
 
مذهبی، علمی و تخصصی دانشگاه ها خواهیم بود و همه مردم از آن بهره مند می شوند.
 
منبع: مجموعه مقالات کنگره ملی بررسی اندیشه های فرهنگی و اجتماعی حضرت امام خمینی(ره)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، دکتر سیدمهدی آقاپور[1]، مختار حسنی سوخته سرایی[2]، ص ۲۴۷- ۲۶۵
 
منابع و مآخذ
 
1) آقاپور، سیدمهدی (1387)، طرح ارزیابی فرهنگی، سیاسی و دینی دانشگاه ها؛ هیئت نظارت و ارزیابی فرهنگی و علمی شورای عالی انقلاب فرهنگی.
 
2) آقاپور، سیدمهدی (1375)، کنکاشی در جایگاه و نقش استاد و دانشجو در جامعه از دیدگاه امام خمینی(س)، دانشگاه تهران، نشریه روابط عمومی.
 
3) آقاپور، سیدمهدی و حسنی، مختار (1388)، بررسی رویکرد دانشگاه اسلامی در سیره رهبری امام خمینی(س)، دانشگاه پیام نور.
 
4) احمدی فشارکی، حسنعلی (1376)، دانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام(س)، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
 
5) باوند، نعمت الله (1388)، اسلامی شدن در نگاه امام خمینی(س)، تهران، خبرگزاری فارس.
 
6) خمینی، روح الله (1376)، مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
 
7) شفیعی، عباس (1384)، استراتژی رهبری امام خمینی(س)، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
 
8) صحیفه امام (مجموعه 22 جلدی بیانات، پیام ها، بشر گفتاری و تصویر زبان می تواند به عنوان یک [[سیستم]] از نمادها(گاهی اوقات به عنوانlexemes
شناخته میشود) و دستور زبان ( قواعد) که در آن دستکاری از نشانه هاست توصیف کرد.کلمه [["زبان"]]
هم چنین به مشخصات مشترک از زبان اشاره دارد.آموزش زبان به طور معمول بیشتر در سنین کودکی بشر رخ می دهد.‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بیش از هزاران زبان بشری الگوهایی از صدا یا حرکت را به کار می برند برای نمادهایی که قادر می سازد همراه با دیگران در اطراف آنها ارتباط برقرار کند.زبان به نظر می رسد ویژگی های خاص خود را به اشتراک می گذارد اگر چه بسیاری از اینها شامل استثنائات هستند.بین زبان و لهجه هیچ خط تعریف شده ای وجود ندارد.زبانهای ساخته شده مانند اسپرانتو، زبانهای برنامه نویسی، و فرمولهای مختلف ریاضی به ویژگی های