ارتش: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
سپهر ساغری (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
سپهر ساغری (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: برخی خطوط با فاصله آغاز شدهاند |
||
خط ۶:
== ریشهشناسی ==
''ارتش'' از واژههای برساخته در دوران معاصر است و از روی واژهٔ ''ارتشتار'' (''ارتشدار'') که پیش از آن به معنی سپاهی (لشکری) در زبان فارسی وجود داشت، برساخته شدهاست. این [[پسینسازی]] از این خاستهاست که واژه را مرکب فرض کردهاند و جزء دوم ''دار'' را به معنای دارنده گرفتهاند.<ref>{{یادکرد|نویسنده=حسندوست، محمد|کتاب=فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی (جلد اوّل)|کوشش=زیر نظر بهمن سرکارتی|شهر=تهران|ناشر=فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نشر آثار، ۱۳۸۳|شابک=ISBN 964-7531-28-1}}</ref> این واژه را [[فرهنگستان ایران]] نساختهاست بلکه نتیجهٔ کار عدهای است که در دورههای جدید اما پیش از [[کودتای ۱۲۹۹]]، در مقابل برخی از واژههای جدید و [[ترکی]] که در ارتش رواج داشت، به واژهگزینی پرداختند اما چون با این فن آشنا نبودند، دچار لغزشهایی شدند. اینان واژهٔ «ارتش» را به جای واژهٔ ترکی ''قشون'' قرار دادند و بدین وسیله میخواستند این واژهٔ ترکی را کنار بگذارند که البته سرانجام با جاافتادن این واژه، در این امر کام یافتند.<ref>صبوحی، جواد، ''[http://www.qudsdaily.com/archive/1387/html/9/1387-09-13/page4.html صدا و سیما زبان فارسی را به آگهیدهندگان میفروشد، گفتگو با مردی که سخنش به هزار اشرفی میارزد]''، بخش فرهنگی، روزنامه قدس، ۱۳-۰۹-۱۳۸۷</ref>
== پیشینه تاریخی ارتش در ایران ==
تا پیش از تاسیس ارتش نوین ایران در دوره پهلوی اول، ارتش مجموعه ای متشکل از نیروهای قومی و بومی بودند که بیشتر به فرمان و برای رئیس ایل خود می جنگیدن تا کشور و رئیس دولت. ضعف و ناکارآمدی آشکار چنین سیستمی با شکست نیروهای تحت فرماندهی عباس میرزا در جنگ با روس ها و از دست دادن بخش های وسیعی از خاک کشور بیش از پیش روشن گردید. از اینرو ولیعهد فتحعلی شاه برآن شد که اصلاحات در ساختار نیروهای نظامی ایران را آغاز کند.
برای تحقیق بخشیدن به این تفکر، ژنرال گاردان، از طرف ناپلئون به ایران فرستاده شد. مأموریت وی، ساماندهی ارتش ایران به سبک و سیاق اروپایی بود. توطئهگران انگلیسی به صورت مداوم، در کار این فرستاده نظامی فرانسوی اختلال ایجاد میکردند، چرا که انگلیسیها از حضور یک ارتش خارجی و فرستادگان آن ها در ایران، به شدت احساس خطر میکردند و از ساماندهی ارتش ایران توسط افسران ناپلئون، هراسان بودند. در نهایت، فرستاده فرانسوی از ایران رفت و افسران انگلیسی به جای ایشان دعوت شدند. با وجود این تماسها و راهنماییهای خارجیها، نتایج بسیار سطحی بود؛ به افسران به ندرت پولی پرداخت میشد، لباس این افراد کهنه و مندرس بود و به طور کلی، همه گونه کمبودی در قشون ایران احساس میشد.
== منابع ==
{{پانویس}}
|