رافضی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
مهرنگار (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویرایش 93.110.52.91 (بحث) به آخرین تغییری که Dalba انجام داده بود واگردانده شد
جز تمیزکاری با استفاده از AWB
خط ۱:
'''رافضی'''، کلمه‌ای عربی و لقبی طعن‌آمیز است برای گروهى از لشكر  [[زید بن علی|زيد بن على بن الحسين]]  كه او را در جنگ ترک کردند و تنها گذاشتند. برخی از  [[اهل سنت]]، از روی طعن، همه  [[شیعیان]]  را رافضى می‌خوانند؛ چرا که معتقدند آنان ايمان به  [[خلافت]] سه تن از خلفا را ترک كرده‌اند. شیعیان، به استناد برخی  [[روایات]]، رافضی بودن با معنای یاد شده را مدح خود می‌دانند.
 
== معناشناسی ==
خط ۱۳:
== در احادیث شیعه ==
[[کلینی]] در [[اصول کافی]] از [[جعفر صادق]] امام ششم شیعیان نقل می‌کند که سابقه رفض به قوم [[موسی]] بازمی گردد که از ضلالت [[فرعون]] رفض (رد) کردند. پس همان‌طور بر [[شیعیان]] اطلاق شده چنان‌که شر را رفض و رد کردند.<ref>اصول کافی، ج۸، ص۳۴، کِتَابُ الرَّوْضَة، خُطْبَةُ الطَّالُوتِیَّةِ؛ / و الجواهر السنیة، کلیات حدیث قدسی، محدث عاملی، ص۹۶.</ref>
* به  امام صادق(ع)  خبر دادند که  عمّار دهنی  روزی در محکمه  [[ابن ابی لیلی]]  -قاضی کوفه- شهادتی داد، قاضی به وی گفت  : «ای عمّار  ! ما تو را می‌شناسیم، تو رافضی هستی، شهادتت قبول نیست، برخیز». عمّار برخاست در حالی که لرزه به‌اندامش افتاده و می‌گریست.
[[ابن ابی لیلی]] گفت: «ای عمّار! تو مردی دانشمندی اگر از این نام ناخرسندی دست از این مذهب بردار که در آن حال از برادران ما خواهی بود».
 
عمّار گفت:
:: «خیر، چنین نیست که تو می‌پنداری ولی گریه‌ام بر خودم بود و بر تو؛ اما گریه‌ام بر خودم بدین سبب است که تو مرا به مقامی والا نسبت دادی که من خود را شایسته آن نمی‌دانم: تو مرا رافضی خواندی در صورتی که  امام صادق(ع) فرمود: اوّلین کسی که بدین نام خوانده شد سحره  فرعون  بودند که چون حقّیت  موسی  را تشخیص دادند فرمان فرعون و مسلک او را رفض (رها) کرده و به موسی(ع) پیوستند و هر شکنجه‌ای را به خود پذیرفتند، سپس فرعون آنها را رافضی خواند که دین او را رفض کرده بودند. پس رافضی کسی است که هر چه نزد خدا ناپسند باشد رفض کند و اما گریه من بر تو از این جهت است که چگونه به خودت جرئت دادی که شریفترین نام را بدترین نام دانی و در موقفقیامت  از این جنایت بزرگ چگونه خدای را جواب خواهی داد»؟!
حضرت صادق(ع) چون این داستان را شنید فرمود:
:: «اگر عمّار گناهانی بزرگتر از آسمان و زمین داشته باشد با این سخنانش همه محو گردد و آنچنان این کار او موجب ازدیاد حسناتش شود که هر خردلی را هزار بار بزرگتر از دنیا کند».