اقتصاد مالی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatranslator (بحث | مشارکت‌ها)
جز افزودن ناوباکس> {{سازمان تجارت جهانی}} (درخواست کاربر:Modern Sciences)+املا+تمیز+
خط ۱:
{{نوار جانبی علم اقتصاد}}
'''اقتصاد مالی''' شاخه ای از اقتصاد است که مشخصاً بر فعالیتھایفعالیتهای پولی تمرکز دارد. که در آن به احتمال زیاد از یک نوع پول یا بیشتر در ھرهر دو طرف معامله دیده می شود.[١] دغدغه اقتصاد مالی ارتباط بین متغیرھایمتغیرهای مالی نظیر قیمت، نرخ بھرهبهره و ارزش سھامسهام است. که در تضاد با تصورات علاقمندانعلاقه‌مندان به اقتصاد واقعی است. در اقتصاد مالی دو حوزه تمرکز وجود دارد: قیمت گذاری دارایی (یا "تئوری سرمایه گذاری") و امور مالی شرکت ھایهای بزرگ. اولین حوزه، دیدگاه تامین کنند گان سرمایه را شکل می دھددهد و دومین حوزه از دیدگاه مصرف کنند گان سرمایه میباشد.
 
موضوع اقتصاد مالی، تخصیص و بکارگیری منابع اقتصادی در محیط و فضایی نامطمئن در طول زمان است.[٢] بنابراین اقتصاد مالی روی تصمیم گیری در زمینه بازارھایبازارهای مالی، ماحصل اقتصاد، مدل ھایهای مالی و اصول آن در شرایط نامطمئن تمرکز میکند و نگران نتایج آزمون پذیر و پیامدھایپیامدهای سیاست قبول مفروضات است. این نگرانی بر مبانی اقتصاد خرد و نظریه تصمیم گیری بنا نھادهنهاده شده است.
 
'''اقتصاد سنجی مالی''' شاخه ای از اقتصاد مالی است که از تکنیک ھایهای اقتصاد سنجی در جھتجهت پارامتری کردن این روابط (قیمت سهام، نرخ بهره، ریسک و ...) استفاده می کند. ''ریاضی مالی'' مربوط به استخراج و گسترش مدل ھایهای ریاضی و عددی پیشنھادپیشنهاد شده توسط اقتصاد مالی است. توجه شود که تاکید می شود ثبات ریاضی در مقابل سازگاری با نظریه اقتصادی است.
اقتصاد مالی معمولاً در سطح فوق لیسانس تدریس می شود؛ رجوع کنید به ("Master of financial economics")
 
اخیراً متخصص اقتصاد مالی با درجه کارشناسی نیز فارغ التحصیل شده است.[٣]
 
=== زمینه اقتصاد ===
کدھایکدهای طبقه بندی JEL
 
در مجله کدھایکدهای طبقه بندی ادبیات اقتصاد، اقتصاد مالی یکی از ١٩ طبقه بندی اولیه در JEL: G است. این مجله مسائل پولی و اقتصاد بین المللیبین‌المللی را مقدم بر اقتصاد عمومی دنبال می کند. پیوندی برای شرح زیر طبقه ھاها در پاورقی [۴] آمده است.
===زمینه اقتصاد===
کدھای طبقه بندی JEL
 
لغت نامه اقتصادی جدید پال گریو (چاپ دوم- ٢٠٠٨) ھمهم برای طبقه بندی مطالب خود در مقابل ٨ شاخص موضوعی، از جمله اقتصاد مالی در صفحات ٨۶٣ تا ٨۶۴ از کدھایکدهای JEL استفاده کرده است. پاورقی مربوطه زیر این پیوند را به صفحه خلاصه ورودی پال گریو بر خط برای ھرهر گروه اولیه یا ثانویه JEL برقرار می سازد: (ده مورد یا کمتر در ھرهر صفحه، مثل جستجوگر گوگل)
در مجله کدھای طبقه بندی ادبیات اقتصاد، اقتصاد مالی یکی از ١٩ طبقه بندی اولیه در JEL: G است. این مجله مسائل پولی و اقتصاد بین المللی را مقدم بر اقتصاد عمومی دنبال می کند. پیوندی برای شرح زیر طبقه ھا در پاورقی [۴] آمده است.
 
لغت نامه اقتصادی جدید پال گریو (چاپ دوم- ٢٠٠٨) ھم برای طبقه بندی مطالب خود در مقابل ٨ شاخص موضوعی، از جمله اقتصاد مالی در صفحات ٨۶٣ تا ٨۶۴ از کدھای JEL استفاده کرده است. پاورقی مربوطه زیر این پیوند را به صفحه خلاصه ورودی پال گریو بر خط برای ھر گروه اولیه یا ثانویه JEL برقرار می سازد: (ده مورد یا کمتر در ھر صفحه، مثل جستجوگر گوگل)
 
{|
|-
سطر ۳۰ ⟵ ۲۸:
| JEL: G3|| امور مالی شرکت ها و حکومت [9]
|}
نوشته ھایهای رده سوم نیز می تواند جستجو شود.
 
ھمانطور که در بالا گفته شد، نظم و ترتیب ضرورتاً بیان می دارد که سرمایه گذاران منطقی چگونه تئوری تصمیم گیری را در مسئله سرمایه گذاری اعمال می کنند. این موضوع بر مبانی اقتصاد خرد و تئوری تصمیم گیری، چندین نتیجه کلیدی و کاربردی برای تصمیم گیری در شرایط نا مطمئن (ریسکی) بازارھای
مالی ارائه می دھد.
 
ھمانطورهمانطور که در بالا گفته شد، نظم و ترتیب ضرورتاً بیان می دارد که سرمایه گذاران منطقی چگونه تئوری تصمیم گیری را در مسئله سرمایه گذاری اعمال می کنند. این موضوع بر مبانی اقتصاد خرد و تئوری تصمیم گیری، چندین نتیجه کلیدی و کاربردی برای تصمیم گیری در شرایط نا مطمئن (ریسکی) بازارھایبازارهای
===ارزش فعلی، ارزش مورد انتظار و ابزار ===
مالی ارائه می دھددهد.
کل اساس اقتصاد مالی، مفاھیم ارزش فعلی و ارزش مورد انتظار است. ارزش فعلی در یک کتاب قدیمی تحت عنوان بھره مرکب توسط ریچارد ویت بسط داده شده است. ("سوالات ریاضی" ١٦١٣). این ایده ھا بعدھا توسط جان دِ ویت و ادموند ھالی توسعه پیدا کرد. ترکیب انتظارات با ارزش فعلی منجر به بروز معیار ارزش مورد انتظار شد.که ارزش دارایی را بعنوان تابعی از میزان عایدی مورد انتظار و احتمال وقوع آن بیان کرد.صاحب اصلی این ایده ھا بلیز پاسکال و پیِرِ دِ فِرمات بودند. ناسازگاریھا و تضادھای مختلفی مانند پارادوکس سنت پترزبورگ مشاھده شد. ارزش یابی به جای ارزیابی ذھنی و با ترکیب ابزارھای مالی پیشنھاد شد. در اینجا، این فرضیه ابزار مورد انتظار بیان میکند که اگر بدیھیات خاصی تحقق یابد، ارزش ذھنی مرتبط با قمار توسط یک فرد، انتظار آماری است که فرد از ارزش درآمد حاصل از قمار دارد. پارادوکس السبرگ؛ ریسک گریزی و صرف ریسک را نیز ببینید.
 
=== ارزش فعلی، ارزش مورد انتظار و ابزار ===
کل اساس اقتصاد مالی، مفاھیممفاهیم ارزش فعلی و ارزش مورد انتظار است. ارزش فعلی در یک کتاب قدیمی تحت عنوان بھرهبهره مرکب توسط ریچارد ویت بسط داده شده است. ("سوالات ریاضی" ١٦١٣). این ایده ھاها بعدھابعدها توسط جان دِ ویت و ادموند ھالیهالی توسعه پیدا کرد. ترکیب انتظارات با ارزش فعلی منجر به بروز معیار ارزش مورد انتظار شد.که ارزش دارایی را بعنوان تابعی از میزان عایدی مورد انتظار و احتمال وقوع آن بیان کرد.صاحب اصلی این ایده ھاها بلیز پاسکال و پیِرِ دِ فِرمات بودند. ناسازگاریھاناسازگاریها و تضادھایتضادهای مختلفی مانند پارادوکس سنت پترزبورگ مشاھدهمشاهده شد. ارزش یابی به جای ارزیابی ذھنیذهنی و با ترکیب ابزارھایابزارهای مالی پیشنھادپیشنهاد شد. در اینجا، این فرضیه ابزار مورد انتظار بیان میکند که اگر بدیھیاتبدیهیات خاصی تحقق یابد، ارزش ذھنیذهنی مرتبط با قمار توسط یک فرد، انتظار آماری است که فرد از ارزش درآمد حاصل از قمار دارد. پارادوکس السبرگ؛ ریسک گریزی و صرف ریسک را نیز ببینید.
 
=== قیمت گذاری بدون آربیتراژ و تعادل ===
 
مفاھیممفاهیم قیمت گذاری "منطقی" بدون آربیتراژ و تعادل اکنون با ھمهم ھمراههمراه شده است تا اقتصاد مالی کلاسیک را بروز دھددهد. قیمت گذاری منطقی فرضی است در اقتصاد مالی که قیمت دارایی، (و پس از این مدل ھایهای قیمت گذاری دارایی) قیمت بدون آربیتراژ دارایی را برمی گرداند. طوری که ھرهر گونه انحرافی از این قیمت "به دور از آربیتراژ" است. این فرض در قیمت گذاری اوراق با درآمد ثابت، بخصوص اوراق قرضه قابل استفاده است. و اساس قیمت گذاری ابزارھایابزارهای مشتقه می باشد.
در جایی که قیمت بازار اجازه آربیتراژ سودمند را نمی دھدنمی‌دهد یعنی بازار بدون آربیتراژ است، می توان گفت که قیمت ھاها یک تعادل آربیتراژی را تشکیل داده اند. بطور ذاتی این شرایط با وجود فرصت آربیتراژ ھمهم ممکن است دیده شود، لذا انتظار تغییر قیمت ھاها می رود و اینگونه ھمهم می شود.بدین صورت یک تعادل آربیتراژی برای تعادل اقتصادی یک پیش شرط است. قضیه اساسی قیمت گذاری دارایی را مشاھدهمشاهده کنید.
 
'''تعادل عمومی''' با رفتار عرضه سر و کار دارد. تقاضا و قیمت ھاها در یک اقتصاد یکپارچه با تعدادی بازار متعامل پویا تضمین می کند قیمت ھاییهایی که وجود دارند در نتیجه یک تعادل جامع است. (این در مقایسه با یک تعادل جزیی است که فقط یک بازار منفرد تجزیه و تحلیل می گردد.) مدل Arrow-Debreu با تخصص بیشتر توصیه می کند که تحت شرایط معین اقتصادی، بایستی مجموعه ای از قیمت ھاها برای ھرهر کالا در اقتصاد وجود داشته باشد تا مجموع عرضه معادل مجموع تقاضا شود. در اینجا تجزیه و تحلیل اغلب با فرض یک عامل نماینده انجام می گیرد.
 
== مرجعمنابع ==
{{پانویس}}
 
1. "Financial Economics". Stanford.edu. Retrieved 2009-08-06.
سطر ۶۶ ⟵ ۶۴:
9. [http://www.dictionaryofeconomics.com/search_results?q=&field=content&edition=all&topicid=G3]The New Palgrave Dictionary of Economics Online: Search results
 
{{سازمان تجارت جهانی}}
[[رده:آکچوئری]]