جراحی بایپس سرخرگ کرونری: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز اصلاح غلط املایی با استفاده از AWB |
|||
خط ۲۰:
انجام عمل بای پس مبتنی براتصال پیوندهای وریدی و یا سرخرگی به سرخرگهای حامل انسداد و یا گرفتگی میباشد که این اتصال همکنون به روش دوخت صورت میپذیرد که اصطلاح علمی ان اناستوموز میباشد. اتصال پیوند را به سرخرگ کرونر را " اتصال انتهایی " و یا " اناستوموز دیستال" مینامند چرا که این نقطه انتهای جریان خون در پیوند میباشد. منبع تغدیه خون این پیوندها که به سرخرگهای کرونر هدایت خواهند شد به سه طریق میتواند صورت بپذیرد. در روش اول، خود پیوند متصل به شبکه خونرسانی اورت میباشد (پیوند متصل و یا insitu) به مانند سرخرگ توراسیک داخلی چپ و در مواردی سرخرگ توراسیک داخلی راست. در روش دوم پیوند وریدی و یا سرخرگی "ازاد" میباشند و میبایست آنها را را به یک منبع تغدیه خون متصل کرد. در روش دوم اتصال پیوندهای آزاد بر روی سوراخی که در سطح [[آئورت]] صعودی تعبیه میشود انجام میپذیرد، که چون ابتدای جریان خون در پیوند میباشد به ان" اتصال ابتدایی" و یا "اناستوموز پروکسیمال" گفته میشود. دستکاری که ناشی از ایجاد سوراخ و دوخت بر روی آئورت ناشی میشود میتواند مولد ایجاد عارضههای عصبی و مغزی شود. روش سوم مبتنی بر اتصال پیوندهای آزاد به یک پیوند متصل میباشد که در نتیجه منجر به ایحاد یک "پیوند ترکیبی" میشود، که در نتیجه پیوند متصل منبع تغذیه پیوند آزاد میشود. پیوندهای ترکیبی ابتدا به دلایل تکنیکی برای انجام جراحیهای تمام سرخرگی و یا به علت عدم موجود بودن پیوند آزاد به طول مناسب و یا عدم توانایی اتصال به اورت صعودی ابداع گردیده بودند. همکنون در افق کاهش عوارض عصبی و سکتههای مغزی استفاده از این گرفتهای ترکیبی مورد تشویق قرار گرفته است، چرا که از دستکاری آئورت صعودی جلوگیری میشود و ان را سبک " غیر ائورتی" و یا در انگلیسی "unaortic" مینامند. اما همکنون متداولترین سبک استفاده از سرخرگ توراسیک داخلی چپ برای پیوند به شریان کرونر ال-ای-دی و استفاده از پیوندهای وریدی برای سایر عروق کرونر میباشد که به ان سبک قراردادی و یا مرسوم میگویند (conventional).
اجرای پیوندهای عروقی و یا عمل بای پس میتواند در سه فضای عملیاتی صورت پذیرد. در شیوه اول که متداولترین روش بوده و به ان روش «پمپی» میگویند (on-pump), که در این روش از دستگاه جایگزین قلب و ریه که به پمپ قلب شهرت یافته استفاده میشود. در این روش از محلول فلج کننده (cardioplegia) برای دستیابی به ایست قلبی استفاده میشود. در نتیجه عمل بر روی یک قلب متوقف شده صورت میپذیرد و دستگاه پمپ عملکرد قلب و ریه را جایگزین مینماید. محسنات این شیوه عمل بر روی یک قلب ایستاده که امکان اجرای دقیق اتصالات را میسر میسازد و همچنین عدم اختلال در تأمین گردش خون پیکری میتوان نام برد. اما محافظت از قلبی که از گردش خون پیکری جدا گشته در حین ایست قلبی میتواند مشکل ساز بوده و در مواردی موجب آسیب بافت ماهیچهای قلب گردد. ضمناً بسیاری از عارضههای عمل که به علت اختلالات التهابی و گردش خونی ناشی از استفاده پمپ قلب ایجاد میگردد نیز موجب گشته تا شیوهای برای کاهش استفاده از پمپ در مد نظر جراحان قرار گیرد. این محرک بکارگیری شیوه مدفون و فراموش شدهای خواهد بود که به پاس پیشرفتهای چشمگیر در ابداع ابزار جراحی و سطح ارتقاء یافته بیهوشی قلب به روز سانی میشود که شیوه دوم میباشد. در شیوه دوم که عمل بر روی قلبی تپنده صورت میپذیرد و از دستگاه پمپ قلب استفاده نمیشود که به ان جراحی «بدون پمپ» میگویند (off-pump). این روش امیدی برای کاهش چشمگیر عوارض حین و بعد از عمل بشمار میرفت که همکنون بعد از بیش از دو ده جدال علمی برتری این روش از
== آمادهسازی قبل از عمل ==
خط ۵۱:
{{پزشکی-خرد}}
{{جراحی-خرد}}
[[رده:جراحی قلب]]
[[رده:قلب]]
|