کلاسیسیسم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز تمیزکاری و اصلاح متن با استفاده از AWB |
|||
خط ۳۵:
به طور کلی نیمهٔ دوم [[قرن شانزدهم]]، دورهای بود که در آن برای نخستین بار آیین ادبی جامعی برای خلق آثار ادبی به وجود آمد. این آیین و قواعد که دارای اصولی بودند که حتی تا پایان [[قرن هجدهم]] نیز ارزش و اعتبار خود را از دست نداد، در آغاز قرن هفدهم مایهٔ ایجاد مکتب کلاسیسیسم گردید.{{مدرک}}
صفت ''کلاسیک'' برای اولین بار در دورهٔ [[رونسانس]] برای تعیین نویسندگان درجه اول به کار برده شد، ولی درواقع این [[رمانتیک|رمانتیکها]] بودند که با مشخص کردن حدود و ویژگیهای جنبش هنری-فرهنگیشان، معنای امروزی واژهٔ کلاسیک را به آن بخشیدند.<ref name="جنبشهای ادبی فرانسوی">[http://www.site-magister.com/classicis.htm جنبشهای ادبی (فرانسوی)]</ref>
کلاسیسیسم با شروع رونسانس در [[ایتالیا]] ظهور کرد. پس از مدتی شهرهای مختلف ایتالیا به خصوص شهر [[فلورانس]] به مهدهایی برای گردهمآیی هنرمندانی [[اومانیسم|اومانیست]] چون [[میکل آنژ]]، [[رافائل]] و [[برونِلِسکی]] به منظور تحقیق، جمعآوری و تقلید از آثار یونانیان و رومیان باستان گشت. این سبک به تدریج میان هنرمندان و نویسندگان متداول شد به طوری که در نیمهٔ دوم قرن هفدهم به یک جنبش بزرگ تبدیل شد که در [[فرانسه]] در دورهٔ سلطنت [[لویی چهاردهم]] و با پشتیبانی [[ریشلیو|ریشولیو]] به اوج خود رسید و در مقابل جنبش [[باروک]] قرار گرفت.<ref name="کلاسیسیسم انگلیسی">[http://www.encyclopedia.com/doc/1E1-classici.html کلاسیسیسم (انگلیسی)]</ref>
== ویژگیها ==
خط ۴۳:
کلاسیسیسم در درجهٔ اول به دنبال آفرینش ایدئال و کمال زیبایی و دلنوازی با الهام از هنر باستانیان است. درواقع کلاسیسیکها به دنبال ایجاد ایدئال تعادل، توازن، تقارن، همآهنگی و هارمونی، ظرافت و رعنایی، منطق، روشنی، واقعگرایی و نزاکت در آثار خود هستند.
باید توجه داشت که کلاسیسیسم بر خلاف سبک همعصر خود، [[باروک]] و بعدها [[رمانتیسیسم]] که مبتنی بر احساسات و خیالات هستند، بر پایهٔ عقل و منطق استوار است. همچنین کلاسیسیسم به زنده کردن عادات و رسوم باستانیان و تطابق دادن آنها با عقاید مسیحی و قوانین کلیسا میپردازد.<ref
کلاسیکها، با دیدی وحدتگرا به دنبال نظم و سادگی هستند که در واقع به اثر لیاقت ادبی و یا هنری میبخشند. کلاسیسیسم استقرار، ثبات، ژرفی و عمومیت را برتری میدهد و میکوشد حقایق عمومی را که منتظره هستند و باعث غافلگیری مردم نمیشوند بنماید؛ بنابراین به جلوهٔ ایدئال حقیقت و زیبایی میپردازد. همچنین به دنبال ایجاد وحدت و یکدستی در اثر است.
|