ورود این زبان به برزیل به قرن شانزدهم میلادی باز میگردد. در آن زمان پرتغالی رواج چندانی نداشت اما ا آنجا که بعنوان زبان میانجی رایج گردید و جمعیت کثیری از سیاهان نیز بعنوان [[برده]] وارد برزیل شدند و مجبور بودند برای برقراری ارتباط زبان اولیه خود را کاملاً فراموش کنند و به زبان جدید سخن بگویند [[زبان پرتغالی]] را در این منطقه رواج داد و تا اوایل قرن نوزدهم زبان پرتغال زبان اکثریت قاطع مردم کشور برزیل شدبود. همچنین در قرن هجدهم فشارهای زیادی از جانب دولت [[پرتغال]] برای گسترش این زبان وارد شد که بیشتر جهت مقابله با فرهنگ و زبان [[اسپانیایی]] بود که در هشتاد درصد برزیل و سایر ممالککشور های [[آمریکای جنوبی]] بسرعت در حال رشد بود.
== تفاوتهای زبانی ==
برخی پژوهشگران تفاوت میان برزیلیاسپانیایی و پرتغالی را در حد تفاوت [[زبان انگلیسی]] رایج در [[بریتانیا]] و آمریکا دانستهاند. اما برخی دیگر این تفاوت هارا بسیار بیشتر از این میدانند. برای نمونه ۱۵٪ از واژگان دو زبان با هم متفاوت هستند. میان زیادی از این تفاوتها به پیش زمینه غیر اروپایی شمار زیادی از متکلمین این زبان باز میگردد که واژهها و اصطلاحات بومی خود را به زبان جدید یعنی پرتغالی نیز وارد کردهاند. ضمن اینکه مهاجران برزیل نیز همگی پرتغالی نبودند و واژگانی با ریشههای متفاوت در آنها وجود دارد. [[گویش]] برزیلی نسبت به گویش رایج در پرتغال کهنه تر بنظر میرسد. تفاوت در نگارش و تلفظ و [[آواشناسی]] و حتی در دستور هم دیده میشود.
== شیوه نگارش ==
نگارش زبان پرتغالی در برزیل شبیه آنچه بود که در [[قرون وسطی]] پرتغالیاسپانیایی را بدان مینوشتند. در قرن نوزدهم مدلهای جدیدی برای نگارش پرتغالیاسپانیایی برزیل پیشنهادشد و در قرن بیستم اعضای فعال و طرفداران جنبشهای ملی گرایانه برزیل شیوه نگارش را تا حدی تغییر دادند که برای برزیلیها مناسب تر باشد. بدین شکل زبان پرتغالی برزیل تا حد زیادی از زبان پرتغال رایج در اروپا استقلال گرفت.