داش آکل (داستان کوتاه): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
مهرنگار (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویرایش 89.34.248.38 (بحث) به آخرین تغییری که 5.213.14.187 انجام داده بود واگردانده شد
جز ←‏خلاصه داستان: می گذرد به می‌گذرد با استفاده از AWB
خط ۱۰:
از آن پس، داش آکل، قرق کردن سرِ گذر و درگیری با سایر لوطی‌ها و اوباش را ترک می‌کند و اوقات خود را صرف رسیدگی به اموال حاجی و خانواده‌ی او می‌کند.
 
بر این منوال، هفت سال می گذردمی‌گذرد تا این‌که برای مرجان، خواستگاری پیدا می شود. داش آکل به عنوان آخرین وظیفه‌ی خود، وسایل ازدواج مرجان را فراهم می‌کند و او را به خانه‌ی بخت می‌فرستد.
 
همان شب، در حال نشستن داش آکل در میدان‌گاهی محله -در حالی که مست است- کاکارستم سر می رسد. با داش آکل یکی به دو می‌کند و در نهایت با او گلاویز می‌شود؛ و سرانجام، با [[قمه]]، زخمی‌اش می‌کند.