در انتظار گودو: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز حذف جستارهای نامرتبط با استفاده از AWB
خط ۳۶:
 
بعد از خروج پوزو، استراگون می‌خوابد، همان پسربچة پرده اول وارد می‌شود. ولادیمیر سعی می‌کند دربارة گودو اطلاعات بیشتری به دست آورد و می‌فهمد که گودو مردی است که ریش سفید دارد. پسربچه اعلام می‌کند که «گودو امشب نمی‌آید ولی حتماً فردا خواهد آمد.» گوگو پیشنهاد می‌کند که برای همیشه دست از انتظار بردارند یا خودکشی کنند. به درخت نزدیک می‌شوند، استراگون طناب نازکی که به جای کمربند به کمرش بسته است را درمی‌آورد. طناب به قدر کافی محکم نیست. دو مرد تصمیم می‌گیرند بروند اما تکان نمی‌خورند. شب فرامی‌رسد، ماه در انتهای صحنه بالا می‌آید.»<ref>کامیابی مسک، احمد. بکت و چشم به راه گودو. ۱۳۸۶.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
* [[فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های تاریخ]]
* [[صد رمان برتر به انتخاب کتابخانه مدرن]]
 
== منابع ==