تیموکراسی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏top: ه‌ی --> هٔ با استفاده از AWB
ماني (بحث | مشارکت‌ها)
ابرابزار
خط ۱:
{{شیوه‌های حکومت}}
 
'''تیموکراسی''' اصطلاحی است که ارسطو آن را در معنی مالک‌سالاری و افلاطون در معنی شرف‌سالاری به‌کار برده‌اند.<ref>"http://www.aftabir.com/dictionaries/word/200192/افلاطون-شرف-سالاری-ارسطو-مالك-سالاری-timocracy</ref>
'''تیموکراسی''' از تیمه Time یونانی به معنی آزرم و شکوه و شرف است . این اصطلاح را [[افلاطون]] در [[کتاب جمهوریت]] خود در مورد حکومتی به‌کاربرده است که به دست اشخاصی اداره می‌شود که تنها به خاطر شرف و افتخار کار می‌کنند نه بر اساس عدالت و قضائیات و اموال و عناوین دیگر<ref>[http://www.bashgah.net سیاست و روابط یین الملل / سیاست / نظام های سیاسی / تیموکراسی]،</ref>. افلاطون از چهار نوع حكومت یاد می كند و می‌گوید گرچه آنها واقعیت دارند اما فاقد حقیقت هستند و هر یك در مراتب انحطاط و دوری از سیاست و حكومت حقیقی شكل می گیرند؛ الف: [[تیموكراسی]] ب ـ [[الیگارشی]] ج ـ [[دموكراسی]] د ـ [[استبداد]]. وی معتقد است در تیموكراسی به جای عقل و حكمت «وهم و جاه طلبی» حكم می‌راند و ... اولین مرتبه عدول از [[آریستوکراسی]] است. در این حكومت زمینه مال دوستی پدید می آید و با تسلط حرص و ولع نوع دیگر سیاست، یعنی [[اشراف‌سالاری]] شكل می‌گیرد كه در آن اقتدار بر پایه صلاحیت مادی، سازمان می یابد وعقل كه مدار [[آریستوكراسی]] است و جاه طلبی كه مبنای [[تیموكراسی]] است هر دو تحت تسلط آزمندی قرار می‌گیرد. اختلاف فقیران و ثروتمندان زیاد شده و زمینه شورش و جنگ داخلی ایجاد می‌شود و با غلبۀ مخالفان [[اشراف‌سالاری]]، دموكراسی پدید می‌آید.
مالک‌سالاری به این معنی است که تنها ملاکان و بزرگ‌زمین‌داران حق مشارکت در امور دولتی و حکومتی را داشته باشند.
 
'''تیموکراسی''' از تیمهسوی Time یونانی به معنی آزرم و شکوه و شرف است .دیگر، این اصطلاح را [[افلاطون]] در [[کتاب جمهوریت]] خود در مورد حکومتی به‌کاربرده است که به دست اشخاصی اداره می‌شود که تنها به خاطر شرف و افتخار کار می‌کنند نه بر اساس عدالت و قضائیات و اموال و عناوین دیگر<ref>[http://www.bashgah.net سیاست و روابط یین الملل / سیاست / نظام های سیاسی / تیموکراسی]،</ref>. افلاطون از چهار نوع حكومتحکومت یاد می كندمی‌کند و می‌گوید گرچه آنها واقعیت دارند اما فاقد حقیقت هستند و هر یكیک در مراتب انحطاط و دوری از سیاست و حكومتحکومت حقیقی شكلشکل می گیرند؛می‌گیرند؛ الف: [[تیموكراسی]]تیموکراسی ب ـ [[الیگارشی]] ج ـ [[دموكراسیدموکراسی]] د ـ [[استبداد]]. وی معتقد است در تیموكراسیتیموکراسی به جای عقل و حكمتحکمت «وهم و جاه طلبی» حكمحکم می‌راند و ... اولین مرتبه عدول از [[آریستوکراسی]] است. در این حكومتحکومت زمینه مال دوستی پدید می آیدمی‌آید و با تسلط حرص و ولع نوع دیگر سیاست، یعنی [[اشراف‌سالاری]] شكلشکل می‌گیرد كهکه در آن اقتدار بر پایه صلاحیت مادی، سازمان می یابدمی‌یابد وعقل كهکه مدار [[آریستوكراسیآریستوکراسی]] است و جاه طلبی كهکه مبنای [[تیموكراسی]]تیموکراسی است هر دو تحت تسلط آزمندی قرار می‌گیرد. اختلاف فقیران و ثروتمندان زیاد شده و زمینه شورش و جنگ داخلی ایجاد می‌شود و با غلبۀغلبهٔ مخالفان [[اشراف‌سالاری]]، دموكراسیدموکراسی پدید می‌آید.
 
== منابع ==