کیچ: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
معادل فارسی
ویراستاری
خط ۱۴:
{{نقل قول|نگرش پریسا و رفتار پریسا وجود دارد. نیاز انسان کیچ‌منش یا پریسا-مرد {{به آلمانی|Kitschmensch}} به پریسا، عبارت است از نیاز به نگریستن خویشتن در آینهٔ دروغ زیباکننده، و بازشناختن خشنودانه و شادمانهٔ خویش در این آینه. در نظر [[هرمان بروخ|بروخ]]، پریسا از دیدگاه تاریخی، به [[رمانتیسم]] احساساتی قرن نوزدهم مربوط می‌شود. زیرا در [[آلمان]] و [[اروپای مرکزی]]، قرن نوزدهم بسی رمانتیک‌تر از نقاط دیگر (و خیلی کمتر از [[رئالیسم|رئالیست]]) بوده است؛ در این‌جاست که پریسا بی‌اندازه شکفته می‌شود، در این‌جاست که کلمهٔ پریسا پدید می‌آید و هنوز هم فراوان به کار برده می‌شود. ما در [[پراگ]] دشمن اصلی هنر را در پریسا دیده‌ایم. در [[فرانسه]] چنین نیست. در این‌جا در مقابل هنر حقیقی، تفریح و تفنن گذاشته می‌شود، و در مقابل هنر وزین و والا، هنر سبک‌مایه و رشدنایافته؛ و اما من هرگز از رمان‌های پلیسی [[آگاتا کریستی]] به خشم نیامده‌ام! در عوض، [[چایکوفسکی]]، [[سرگئی راخمانینوف|راخمانینوف]]، [[ولادیمیر هوروویتز|هوروویتز]] وقتی که [[پیانو]] می‌زند، فیلم‌های بزرگ [[هالیوود|هالیوودی]]، [[کرامر بر ضد کرامر]]، [[دکتر ژیواگو (فیلم)|دکتر ژیواگو]] (بیچاره [[بوریس پاسترناک|پاسترناک]]!)، کسانی و چیزهایی هستند که من عمیقاً و صمیمانه از آنها نفرت دارم؛ و بیش از پیش از روحیهٔ پریسای موجود در آثاری که از نظر شکل مدعی [[نوگرایی|نوگرایی‌اند]] برآشفته می‌شوم. (اضافه کنم: نفرتی که [[نیچه]] نسبت به «کلمه‌های زیبا» و «رداهای نمایشی» [[ویکتور هوگو]] در خود احساس می‌کرد، نشانهٔ بیزاری از پریسا قبل از پیدایش کلمهٔ آن بود)<ref>{{پک|کوندرا|۱۳۸۶|ک=هنر رمان|ش=۱|ص=۲۳۵}}</ref>}}
 
== امر پریسا در سیاست ==
میلان کوندرا «پریسا» را در سیاست نیز نشان می‌دهد و می‌نویسد که هیچ‌کس بهتر از سیاستمداران به این موضوع پی نبرده‌است. به مجرد آنکه سر و کلهٔ یک عکاس در نزدیکی آنها پیدا شود، به شتاب به سوی اولین کودکی که دم دستشان است می‌روند، او را در آغوش می‌گیرند و می‌بوسند. برای تمام سیاستمداران، برای تمام احزاب و برای تمام دار و دسته‌های سیاسی «پریسا» کمال مطلوب ادراک زیبایی است.
 
خط ۲۶:
ماهیت «پریسا» توسط یک خط مشی سیاسی مشخص نمی‌شود، بلکه نوعی تصورات، استعاره‌ها و یک فرهنگ خاص به آن هویت می‌بخشد؛ بنابراین ممکن است عرف و عادات را کنار گذاشت و برخلاف منافع یک کشور کمونیستی به راه پیمایی و تظاهرات پرداخت.»<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =کوندرا | نام =میلان | پیوند نویسنده =میلان کوندرا | عنوان =[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/694812 بار هستی] | ترجمه =پرویز همایون‌پور| سال =۱۳۸۶| ش=۲|ناشر =نشر قطره | مکان =تهران |صفحه=۲۷۷| شابک =۹۷۸-۹۶۴-۳۴۱-۲۲۵-۸}}</ref>
 
== امر پریسا در ادبیات ==
ادبیات عامه‌پسند نمونه بارزی از نمود پریسا در ادبیات است. این نوع از ادبیات متهم به پرداختن به درون‌مایه‌هایی از قبیل عشق، مرگ، جنایت، جنگ و غیره با شیوه‌ای بیگانه با واقعیت و کلیشه‌وار است.
 
=== امر پریسا در آثار میلان کوندرا ===
پریسا یکی از مفاهیم محوری در رمان «[[سبکی تحمل‌ناپذیر هستی]]» اثر میلان کوندرا است. وی در این اثر نمونه‌های «پریسا» را نشان می‌دهد. او راهپیمایی و [[روزکارگر|جشن اول مه]] را که هر سال به مناسبت القای عقاید کمونیسم در کشورش چکسلواکی برگزار می‌شد، پریسا می‌داند. برای روشن‌تر شدن این مفهوم به یک نمونهٔ دیگر آن در این رمان اشاره می‌کنیم. وقتی سابینا – یکی از شخصیتهای اصلی رمان- به همراه سناتوری آمریکایی و چهار دختر و پسر خردسال او به گردش می‌روند، سناتور با دست کودکان را که در زمین چمن می‌دوند و بازی می‌کنند نشان می‌دهد و می‌گوید: آنان را نگاه کنید، معنی خوشبختی همین است.
سابینا با خود فکر می‌کند سناتور چطور می‌داند که آنها خوشبختی را تداعی می‌کنند؟ اگر همان لحظه سه نفر از بچه‌ها یکی از آنها را به باد کتک بگیرد باز همین معنی را تداعی می‌کند؟{{سخ}}
برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/wiki/کیچ»