نئولیبرالیسم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ویرایش 188.245.170.48 (بحث) به آخرین تغییری که Royabeen انجام داده بود واگردانده شد |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸:
توماس ولچو استاد جامعه شناسی معتقد است که وضع برنامههای نولیبرال در آمریکا از انسجام سیاسی آگاهانه ی بزرگان سرمایه داری در دهه ی هفتاد به وجود آمد. سرمایه داران آمریکا در این دوره با دو بحران دست به گریبان بودند. از یک سو مشروعیت سرمایه داری زیر سؤال رفته بود و از سوی دیگر میزان سوددهی صنایع رو به کاهش قرار داشت. در این دوره ایدئولوژیهای مبتنی بر نولیبرالیسم از طرف نخبگان طرح ریزی میشد و دولت [[ریگان]] آنها را به سیاستگذاری و برنامههای اجرایی تبدیل می کرد که در نهایت به کاهش تصدی گری و اعمال نظارت دولت در اقتصاد و تغییر سیاستهای مالیاتی به برنامههای مالی استقراضی انجامید. با اجرای برنامههای نولیبرال با وجود آنکه میزان بهره وری صنایع و رشد اقتصادی هیچ گاه به روزهای خوش دهه ی شصت نرسید اما قدرت اقتصادی [[وال استریت]] و سرمایه مالی بر مبنای اقتصاد استقراضی به شدت افزایش پیدا کرد.
شماری از پژوهشگاران گسترش نولیبرالیسم را با افزایش شمار محکومین از میان طبقه ی فرودست آمریکا مرتبط می دانند. به اعتفاد لویی واکانت گفتمان نولیبرال برای حل مسئله ی بی ثباتی اجتماعی در میان اقشاری که از نظر اقتصادی به حاشیه رانده شده اند یک برنامه ی نولیبرالی دیگری را در دستور کار قرار می دهد. براساس این برنامه کاهش شمول برنامه های [[دولت رفاه]] مجاز می شود و از سوی دیگر سیاست های تنبیهی شغلی افزایش میابد. همچنین نوسازی فضای شهری به نفع اقشار برخوردار، خصوصی سازی خدمات عمومی، کاهش حمایت جمعی از طبقه ی کارگر از طریق حذف نظارت دولتی، افزایش تعداد شاغلین با دستمزهای ناچیز و بی ثبات به اجرا گذاشته می شود. این جامعه شناس بر این باور است که افزایش این روند ها به بزه کاری ناشی از فقر و افزایش تعداد محکومان قضایی از میان طبقه ی فرودست منجر میشود. اما در مقابل در برابر جرایمی مانند کلاه برداری، اختلاس، ارتشاء که طبقات فرادست مترکب می شوند با اغماض برخورد می شود. این روند به ویژه زمانی که به طبقه ی حاکم اقتصادی و [[ابر شرکت]] ها مربوط شود تشدید خواهد شد. واکونت برا این باور است که
''نولیبرالیسم از یک سو طبقه ی فرودست را که زندان ها را پر می کنند مجازات می کند. در دیگر سوی فرادستان را که مالکیت زندان ها را در دست دارند منتفع می کند و طبقه ی متوسط را از طریق اداره ی زندان ها بر سر کار می فرستد.''
|