استیون کرین: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Frnouri (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویرایش برخی از لغات و تصحیح چند اشتباه تایپی
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۵۱:
 
== زندگی نامه ==
استیون کرین در سال ۱۸۷۱ در [[نیوآرک، نیوجرزی]] به دنیا آمد. تحصیلات کرین کمتر از نقل مکان او به شهر [[نیویورک]] در زندگی اش تأثیر داشت. در این شهر بود که به محله‌های پست و کثیف رفت‌وآمد کرد و محله باوه ری و فقر و نکبت آن دستمایه نخستین رمان او، ''[[مگی، دختر ولگرد]]''، قرار گرفت.
 
''مگی، دختر ولگرد''، که در سال ۱۸۹۳ به هزینه کرین به چاپ رسید برخی از ویژگی‌های برجسته رمان [[طبیعت‌گرایی|ناتورالیستی]] را نشان می‌دهد. کرین پلیدی‌های زندگی تهیدستانه را می‌نمایاند و بر قدرت تعیین کننده ارث و محیط تأکید می‌گذارد. با این همه، او شگردی با ناتورالیست‌ها در پیش می‌گیرد؛ شگردی که در آن نمونه‌ها دست‌چین می‌شوند و به گونه‌ای غیرمستقیم ارائه می‌گردند.
 
کرین در ۱۸۹۳ مجموعه شعر آزاد خود را، با عنوان ''[[سواران سیاه]]'' انتشار داد. این کتاب تنش‌هایی به دنبال آورد و بدگویی‌های را برانگیخت. اما کرین در اواخر همین سال بود که با انتشار نسخه کامل ''[[نشان سرخ دلیری]]'' به شهرت رسید. اهمیت این رمان در دقت [[لئو تولستوی|تولستوی]] گونه آن در ارائه جزئیات تجربه جنگ است. اما در عین حال تصویری دقیق از هیجانات روانشناسانه به دست می‌دهد. کرین با انتشار این رمان شهرتی جهانی کسب کرد.
 
در ۱۸۹۶ کرین ''[[مادر جورج]]'' را منتشر کرد که رمانی همانند ''مگی'' اما کم‌اهمیت تر از آن است. به دنبال این رمان در همان سال مجموعه داستان ''هنگ کوچک و بنفشه سوم'' را انتشار داد. با این همه، موفقیت برای کرین با تنزل قدرت خلاقه او همراه بود. کرین رفته رفته به صورت چهره ملی درآمد و بنابراین برای برآوردن خواست‌های عام دست به کار شد. حاصل کار، انتشار شماری داستان کم ارزش پیرامون جنگ بود. برخی از زیباترین داستان‌های کرین در همین دوران نوشته شد. در این داستان هاست که استعداد او شکوفا گردید.
 
منتقدان بر سر این موضوع که کرین را باید [[رئالیست]] نامید یا ناتورالیست یا [[امپرسیونیسم|امپرسیونیست]] بگومگوی بسیار کرده‌اند. با این همه، هریک از این مکتب‌ها با جنبه‌هایی از آثار کرین متناسب اند. مشابهت‌های آشکاری میان ''مگی'' و ''مادر جورج'' و رمان‌های [[امیل زولا|زولا]] به چشم می‌خورد. اما کرین خود شیوه کارش را امپرسیونیستی می‌خواند؛ و داستان‌های او که به صورت رشته‌ای احساسات و ادراکات زودگذر جلوه می‌کنند تأییدی بر این مدعاست.
 
جای دادن کرین در مکتب با نهضتی خاص، نادیده انگاشتن سرشت اساسی دستاوردهای اوست. جهان کرین جهان اتفاقی است، جهان رویدادهای تصادفی و رخدادهای پیش بینی ناشده است. تجربه در آثار او تصادفی و عاری از طرح است. کرین شگردی روایی را در آثارش به کار می‌گیرد که با این بینش او انطباق دارد. او طرح، زنجیره [[علت و معلول]] آن و توالی منظم رویدادها را به کناری می‌افکند و ساختمان اثر را از رویدادهای فرعی بنا می‌کند. از موضوع‌های مخاطره آمیز به سرعت می‌گذرد و رویدادهای فرعی را برجسته ارائه می‌دهد. موضوع‌های نامنتظر و غریب به صورت امور واقع در می‌آید و چیزهای پیش پا افتاده شگفتی آور می‌شوند. حاصل اجتناب ناپذیر چنین شگردی آن است که چهره‌ای از آدم داستان پرداخته می‌شود که در برابر دگرگونی‌های جهان هوسباز پناهی ندارد و بیش از آنکه بازیگر باشد قربانی است. نتیجه این شیوه ارائه طنز است، طنزی که آماجش حالات آدم هاست که تلاش می‌کنند تا در میان آشفتگی‌های زندگی خویش، غرور یا وقار یا [[اعتماد به نفس]] خود را برهانند.
 
تمایلات ضد قهرمانی بسیاری از آثار کرین بخشی از جریانی در داستان آمریکایی [[قرن نوزدهم]] است که واکنشی بر ضد [[رمانتیسم]] و [[ایدئالیسم]] به شمار می‌آید. با این همه، رمانتیسمی که کرین بر آن می‌شورد در سرشت او نهفته است و آثار او به کلی عاری از رمانتیسم نیست. این موضوع، بعدها هنگامی که اصول عقاید خود را اعلام داشت، روشن‌تر شد.
 
تأثیر کرین در آثار هنرمندانی چون [[جوزف کنراد]]، [[ویلا کاتر]]، [[تئودور درایزر]]، [[کارل سندبرگ]] و [[شروود اندرسن]] مشهود است. اما نویسنده‌ای که بیش از هر کس مدیون اوست کسی جز [[ارنست همینگوی]] نیست. سبک عریان، موجز و پرمایه همینگوی، توانایی او در القای روشن عقاید تاثیرهای ساده، همه مرهون کرین اند.
 
[[پرونده:SCranegravestone.jpg|thumb]]
دوران کوتاه عمر ۲۸ ساله او سراسر پر از رنج و آلام و بیماری بود. کوشش مداوم او در راه [[روزنامه‌نگاری|خبرنگاری]] به جایی نرسید و با شکست‌های فراوان روبه رو شد. اندیشه‌های بلند و سلیقه خاص او در [[داستان‌نویسی]] موردپسند [[روزنامه نگاران]] و ناشرین قرار نگرفت و از طرفی ضعف جسمانی و بیماری مداوم او نیز مزید بر علت شد. سرانجام بیماری او را در غربت و دور از وطن از نعمت حیات محروم ساخت.
 
کرین شهرت خود را در ادبیات آمریکا بیشتر مدیون کتاب «[[نشان سرخ دلیری]]» است. مطالب این کتاب که بر صحنه‌های هیجان انگیز و [[تکان دهنده]] [[جنگ‌های داخلی آمریکا]] دور می‌زند او را در میان داستانسرایان جوان آمریکا انگشت‌نما کرد. او با نگارش این کتاب و داستان‌های جالب و کوتاه دیگری که در صدر فهرست آنها عنوان «[[زورق بی حفاظ]]» قرار دارد مقام شامخی در بین نویسندگان دنیای نو احراز نمود. کرین به سال ۱۹۰۰ در سن ۲۸ سالگی چشم از جهان فروبست.
خط ۱۱۳:
[[رده:رمان‌نویسان سده ۱۹ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا]]
[[رده:رمان‌نویسان مرد اهل ایالات متحده آمریکا]]
[[رده:روزنامه‌نگاران آمریکایی سده ۱۹ (میلادی)]]
[[رده:روزنامه‌نگاران اهل ایالات متحده آمریکا]]
[[رده:روزنامه‌نگاران مرد اهل ایالات متحده آمریکا]]