بودا: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Chyah (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
Hamid Hassani (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۶:
او ابتدا می‌خواست دانش جدید را با استادانش در میان بگذارد ولی متوجه شد که دو استاد او دیگر در قید حیات نیستند. او برای انتقال این دانش دوستانش را در نظر گرفت و به محل اقامت آنها، ایزیپاتانا، رفت. وقتی که پنج دوست بودا او را دیدند تصمیم گرفتند که به او اعتنا نکنند چون می‌پنداشتند دلیل ترک اسکتیک گوتاما این بوده که از راه و روش زندگی مقدس خسته شده و تسلیم شده‌است؛ ولی آنها نتوانستند درخشندگی حضور او را نادیده بگیرند.
آن شب شبی با [[ماه کامل]] در ماه ژوئیه بود. در پارک آهو در ایزیپاتانا، بودا اولین خطابه خود را پس از روشن بینی ایراد کرد. این اولین خطابه دهاماچاکا نامیده شده‌است. دهاماچاکا به معنی برپایی آگاهی است. اگرچه گاهی از آن به عنوان چرخ حقیقت یاد می‌کنند. یکی از دوستان بودا به نام کُندانا بعد از شنیدن اولین خطابه بودا به اولین مرحله از پیشرفت معنوی به نام سوتاپاتی رسید. (این مرحله اولین مرحله از تقدس است و و اگر کسی به آن برسد او را با عنوان «وارد شده به جریان» می‌نامند و قادر خواهد بود حداکثر تا هفت تولد دیگر از چرخه مرگ و زندگی خارج شود)
این خطابه به علت اولین خطابه بودن و در برداشتندربرداشتن افکار بودا در خصوص حقایقی ناب و نشان دادن «راه میانی» از ارزش زیادی برخوردار است.
«راه میانی» راهی بود که بودا پیمود تا به روشن بینی دست یابد. او ثروت و قدرت زیاد خود به عنوان یک شاهزاده و ریاضت کشیدن و شکنجه دادن خود با محروم کردن بدن از نیازهای اساسی را رها کرد و در عوض «راه میانی» را برگزید. او به نیازهای بدنش به جای خواسته‌های ذهنش توجه نمود. این «راه میانی» که او را در خروج از رنج و عذاب یاری نمود در اولین خطابه بودا در هشت نکته ارائه شده‌است:
۱. درک صحیح