استوار ساقی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
MammothBot (بحث | مشارکت‌ها)
←‏top: اصلاح پیوند(ها) به صفحهٔ ابهام‌زدایی (ایرانی) با استفاده از AWB
Hamid Hassani (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱:
{{جعبه زندگینامه
| نام_شخص = ایوب ساقی
|نام_تصویر =
|اندازه_تصویر =
|توضیح_تصویر =
|نام دیگر =
|لقب‌ها=
|ملیت= [[ایرانی‌ها|ایرانی]]
|سال‌های فعالیت=
|همسر=
|فرزندان=
|والدین=
|مدفن=
|کارهای برجسته=
|زمینه فعالیت= رئیس [[زندان قزل‌قلعه]]
|تاریخ_تولد= ؟
|محل_تولد= [[اهر]]
|تاریخ_مرگ=؟
خط ۲۱:
}}
 
'''ایوب ساقی'''، معروف به استوار ساقی، به مدت ده سال (۱۳۵۲ ـ ۱۳۴۲۱۳۵۲–۱۳۴۲) رئیس [[زندان قزل‌قلعه]] بود.
 
== زندگی‌نامه ==
ساقی متولد شهر [[اهر]] بود.<ref name="همنشین بهار">{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.hamneshinbahar.net/article.php?text_id=27 |عنوان=خاطرات خانه زندگان (قسمت هفدهم) | ناشر =سایت همنشین بهار |تاریخ = |تاریخ بازبینی=۱۹ خرداد ۱۳۹۳}}</ref> او پس از طی تحصیلات مقدماتی در ۱۳۱۳ به استخدام ارتش درآمد و با درجه گروهبان سومی در هنگ شش نادری، جمعی لشکر زرهی مرکز مشغول به خدمت شد. ساقی در ۱۳۳۱ با طی مدارج نظامی به درجه استواریکمی رسید. در [[کودتای ۲۸ مرداد]] نقش فعالی ایفا کرد و در تسخیر ساختمان بی‌سیم، فرماندهی یکی از دسته‌ها را عهده‌دار بود. در ۱۳۴۲ با سابقه خدمت بیش از بیست سال در لشکر زرهی مرکز، از ارتش منتقل و به عنوان زندانبان و رئیس [[زندان قزل‌قلعه]] منصوب شد. استوار ساقی پس از مدتی کار و فعالیت در ریاست [[زندان قزل‌قلعه]] به ملایمت، نرمی و بی‌طرفی در بین [[زندانیان سیاسی]] معروف شد. در ۱۳۴۹ چند تن از اعضای [[گروه فلسطین]] برای طی دوره چریکی به صورت قاچاق وارد [[عراق]] شدند. اعضای گروه پس از اتمام دوره هنگام بازگشت به ایران با [[تیمور بختیار]] در بغداد دیدار کردند. [[تیمور بختیار]] در دیدار با احمد صبوری، عضو ارشد گروه توصیه می‌کند که استوار ساقی را به فعالیتهای سیاسی جذب و از او در زمینه فعالیتهای مسلحانه استفاده کند. اعضای [[گروه فلسطین]] در بازگشت از [[عراق]] در مرز توسط [[ساواک]] دستگیر و صبوری در مراحل بازجویی صحبتهایی را که [[تیمور بختیار]] دربارهدربارهٔ ساقی گفته بود اعتراف می‌کند. اعترافات احمد صبوری، لو رفتن کارهای مثبت ساقی نسبت به زندانیان، و نیز درگیریهای او با بازجویان منجر به برکناری وی شد و سرانجام در ۱۳۵۲ ساقی را از ریاست [[زندان قزل‌قلعه]] برکنار کردند. مدتی پس از برکناری ساقی، [[زندان قزل‌قلعه]] منحل و تخریب شد و کادر نظامی و اداری آن به [[زندان اوین]] منتقل شدند. ساقی با انتقال به [[زندان اوین]] در رسته اداری به کار پرداخت. در ۱۳۵۳ ساقی با توجه به برکناری از مسئولیت قبلی با درخواست بازنشستگی به کار خود در زندانها پایان داد. ساقی پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی]] دستگیر و زندانی شد اما عده زیادی از زندانیان سیاسی و در رأس آنها [[آیت‌الله طالقانی]] با ارسال نامه‌ای به [[دادگاه انقلاب]] و توضیح ملایمت و مدارای ساقی نسبت به زندانیان در زندانهای شاه، باعث تبرئه و آزادی او شدند. ساقی چند سال بعد درگذشت.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.22bahman.ir/ContentDetails/pageid/153/ctl/view/mid/364/Id/Icons-486/language/fa-IR/Default.aspx |عنوان=ساقی | ناشر = دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری |تاریخ = |تاریخ بازبینی=۱۹ خرداد ۱۳۹۳}}</ref>
 
== بیوگرافی ==
ساقی متولد شهر [[اهر]] بود.<ref name="همنشین بهار">{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.hamneshinbahar.net/article.php?text_id=27 |عنوان=خاطرات خانه زندگان (قسمت هفدهم) | ناشر =سایت همنشین بهار |تاریخ = |تاریخ بازبینی=۱۹ خرداد ۱۳۹۳}}</ref> او پس از طی تحصیلات مقدماتی در ۱۳۱۳ به استخدام ارتش درآمد و با درجه گروهبان سومی در هنگ شش نادری، جمعی لشکر زرهی مرکز مشغول به خدمت شد. ساقی در ۱۳۳۱ با طی مدارج نظامی به درجه استواریکمی رسید. در [[کودتای ۲۸ مرداد]] نقش فعالی ایفا کرد و در تسخیر ساختمان بی‌سیم، فرماندهی یکی از دسته‌ها را عهده‌دار بود. در ۱۳۴۲ با سابقه خدمت بیش از بیست سال در لشکر زرهی مرکز، از ارتش منتقل و به عنوان زندانبان و رئیس [[زندان قزل‌قلعه]] منصوب شد. استوار ساقی پس از مدتی کار و فعالیت در ریاست [[زندان قزل‌قلعه]] به ملایمت، نرمی و بی‌طرفی در بین [[زندانیان سیاسی]] معروف شد. در ۱۳۴۹ چند تن از اعضای [[گروه فلسطین]] برای طی دوره چریکی به صورت قاچاق وارد [[عراق]] شدند. اعضای گروه پس از اتمام دوره هنگام بازگشت به ایران با [[تیمور بختیار]] در بغداد دیدار کردند. [[تیمور بختیار]] در دیدار با احمد صبوری، عضو ارشد گروه توصیه می‌کند که استوار ساقی را به فعالیتهای سیاسی جذب و از او در زمینه فعالیتهای مسلحانه استفاده کند. اعضای [[گروه فلسطین]] در بازگشت از [[عراق]] در مرز توسط [[ساواک]] دستگیر و صبوری در مراحل بازجویی صحبتهایی را که [[تیمور بختیار]] درباره ساقی گفته بود اعتراف می‌کند. اعترافات احمد صبوری، لو رفتن کارهای مثبت ساقی نسبت به زندانیان، و نیز درگیریهای او با بازجویان منجر به برکناری وی شد و سرانجام در ۱۳۵۲ ساقی را از ریاست [[زندان قزل‌قلعه]] برکنار کردند. مدتی پس از برکناری ساقی، [[زندان قزل‌قلعه]] منحل و تخریب شد و کادر نظامی و اداری آن به [[زندان اوین]] منتقل شدند. ساقی با انتقال به [[زندان اوین]] در رسته اداری به کار پرداخت. در ۱۳۵۳ ساقی با توجه به برکناری از مسئولیت قبلی با درخواست بازنشستگی به کار خود در زندانها پایان داد. ساقی پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی]] دستگیر و زندانی شد اما عده زیادی از زندانیان سیاسی و در رأس آنها [[آیت‌الله طالقانی]] با ارسال نامه‌ای به [[دادگاه انقلاب]] و توضیح ملایمت و مدارای ساقی نسبت به زندانیان در زندانهای شاه، باعث تبرئه و آزادی او شدند. ساقی چند سال بعد درگذشت.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.22bahman.ir/ContentDetails/pageid/153/ctl/view/mid/364/Id/Icons-486/language/fa-IR/Default.aspx |عنوان=ساقی | ناشر = دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری |تاریخ = |تاریخ بازبینی=۱۹ خرداد ۱۳۹۳}}</ref>
== اطلاعات بیشتر ==
* اظهار نظر [[محمدعلی عمویی]] در مورد ساقی:<ref>{{یادکرد وب |نویسنده =سرگه بارسقیان |نشانی=http://www.tarikhirani.ir/fa/news/4/bodyView/2697/%D8%B9%D9%85%D9%88%DB%8C%DB%8Cعمویی.%D8%A7%D8%B2از.%D8%B4%DA%A9%D9%86%D8%AC%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8Cشکنجه‌های.%D8%AE%D9%88%D8%AFخود.%D9%88و.%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86دیگران.%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%AF%D9%88%DB%8C%D8%AFمی‌گوید.%D8%AF%D8%B1%D8%AFدرد.%D8%AA%D8%A7تا.%D8%A7%D8%A8%D8%AFابد.%D8%A8%D8%A7%D9%82%DB%8Cباقی.%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AFمی‌ماند.html |عنوان=عمویی از شکنجه‌های خود و دیگران می‌گوید/ درد تا ابد باقی می‌ماند | ناشر =سایت تاریخ ایرانی |تاریخ = |تاریخ بازبینی=۱۹ خرداد ۱۳۹۳ }}</ref> ''همواره شکرگزار رفتار انسانی استوار ساقی هستم''.
* علی بهاری، از اعضای [[جمعیت فدائیان اسلام]]، ادعا کرده است که، ''استوار ساقی چشم راست آزموده بود و تیمسارها به اوسلام نظامی می‌دادند و خیلی خرش می‌رفت''.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.rajanews.com/detail.asp?id=43051 |عنوان=نهیب تکبیرآنان تاریخ را لرزاند | ناشر =جوان آنلاينآنلاین |تاریخ =27 دی 1388 |تاریخ بازبینی= }}</ref>
* هژیر پلاسچی:<ref>{{یادکرد وب |نویسنده =هژیر پلاسچی |نشانی=http://www.asar.name/1980/08/hazhir-pelaschi.html |عنوان=نقدی دیرهنگام: اعترافات شکنجه‌شدگان. زندان‌ها و ابراز ندامت‌های علنی در ایران نوین | ناشر =عصر نامه |تاریخ = |تاریخ بازبینی=۱۹ خرداد ۱۳۹۳ }}</ref> ''وقتی نگارنده پس از ادعای یکی از فعالان ملی ـ مذهبی که می‌گفت ساقی را در یکی از مراسم‌های بزرگداشت [[داریوش فروهر]] و [[پروانه اسکندری]] دیده است با برخی از زندانیان سیاسی رژیم شاه مانند [[محمدعلی عمویی]]، [[عزت‌الله سحابی]] و طاهر احمدزاده تماس گرفتم تا او را بیابم گرچه ناموفق بودم اما متوجه شدم که هیچ یکهیچ‌یک از آنان وقوع چنین اتفاقی را بر اساس شناختی که از ساقی دارند، بعید نمی‌دانند.''
* [[سید علی خامنه‌ای]]:<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = هدایت الله بهبودی |نشانی=http://www.tasnimnews.com/Home/Single/271199 |عنوان=شرح اسم : زندگینامه آیت‌الله خامنه‌ای | ناشر =خبر گزاری تسنیم|تاریخ =۱۴/بهمن/۱۳۹۲ |تاریخ بازبینی= }}</ref> ''ساقی یک نظامی بلندقامت، درشت اندام، قوی بنیه، چهارشانه، بااراده، مصمم و باشخصیت بود و با زبان فارسی مایل به لهجه ترکی سخن می گفت...می‌گفت… وی انسانی جوانمرد و بلندهمت بود و زندانیان مقاوم را دوست می داشتمی‌داشت و به آنان ارج و احترام می گذاشتمی‌گذاشت و در مقابل، با زندانیان ضعیف النفس و دون همت و سازشکار،سختسازشکار، سخت گیر و خشن بود.''
* دژ استوار ساقيساقی اصطلاحی بود که زندانیان زندانيان سياسيسیاسی قبل از انقلاب به [[زندان قزل‌قلعه]] اطلاق میکردندمی‌کردند.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.navideshahed.com/FA/index.php?Page=definition&UID=213675 |عنوان=عنوان : دژ استوار ساقيساقی | ناشر =پایگاه اطلاع رسانیاطلاع‌رسانی فرهنگ و شهادت |تاریخ = |تاریخ بازبینی=۱۹ خرداد ۱۳۹۳ }}</ref>
* [[آیت‌الله طالقانی]] استوار ساقی را در خانه‌اش پناه داد که دست انقلابی‌های تندرو به او نرسد و همو که روزی زندانبانش بود، در شب‌های اسفند ۵۷، در خانه زندانی سابقش آسوده می‌خوابید.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://alef.ir/vdcjxoevouqeh8z.fsfu.html?19wml |عنوان=ناگفته‌هایی خواندنی از آیت‌الله طالقانی | ناشر =سایت الف |تاریخ =۱۸ شهريورشهریور ۱۳۹۲ |تاریخ بازبینی= }}</ref><ref>{{یادکرد وب |نویسنده = رضا باباييبابایی |نشانی=http://fararu.com/fa/news/161564/%DA%86%D9%86%DB%8C%D9%86چنین-%DA%AF%D9%81%D8%AAگفت-%D8%B7%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D9%86%DB%8Cطالقانی |عنوان=چنین گفت طالقانی | ناشر =سایت فرارو |تاریخ =۱۶ شهريورشهریور ۱۳۹۲ |تاریخ بازبینی= }}</ref>
* [[جواد منصوری]]:<ref>{{یادکرد وب |نویسنده =جواد منصوريمنصوری |نشانی=http://www.ebratmuseum.ir/Portal/Home/ShowPage.aspx?Object=NEWS&CategoryID=335368c5-cb66-4cae-9e63-9194002f17c3&WebPartID=1252967b-211e-495e-a98d-0cfcc7c9f94e&ID=701e3bcb-257b-4bfc-934a-3f867a3e1856 |عنوان=استوار ساقيساقی | ناشر =موزه عبرت ایران |تاریخ = 1392/10/26|تاریخ بازبینی= }}</ref> ''او به لهجه غليظغلیظ تركيترکی صحبت مي‌كردمی‌کرد و شهرتيشهرتی بينبین كليهکلیه زندانيانزندانیان و به خصوص زندانيانزندانیان سياسيسیاسی داشت. ساقيساقی ظاهراً آدم ملايمملایم و بي‌طرفيبی‌طرفی نسبت به زندانيانزندانیان بود. معمولاً امكاناتامکانات مناسبيمناسبی با توجه به شرايطشرایط فراهم مي كردمی‌کرد و مخالف سخت‌گيري‌هايسخت‌گیری‌های شديدشدید و شدت عمل نسبت به زندانيانزندانیان بود. به طوريكهطوریکه گاهيگاهی به طنز زندان قزل قلعه را «هتل ساقيساقی» در قياسقیاس با جهنم اويناوین به رياستریاست «استوار حسينيحسینی» مي‌گفتندمی‌گفتند.''
* استوار «ساقی» گفته بود:<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی= |نام= |کتاب=سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام | ناشر=|نشانی=http://www.ketabfarsi.org/ketabkhaneh/ketabkhani_4/ketab4200/ketab4200_11.pdf |سال=}}</ref> ''گاو میارن اینجا٬اینجا، چریک می فرستن بیرون!! بابا اینا را بزنید و ول کنید٬کنید، دیگر نیندازیـدنیندازید زنـدانزندان و چـیزچیز یادشون ندید.''
* [[عباس واعظ طبسی]]:<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://jameehonline.com/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88گفتگو-%D8%A8%D8%A7با-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AAحضرت-%D8%A2%D9%8A%D8%AAآيت-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87الله-%D9%88%D8%A7%D8%B9%D8%B8واعظ-%D8%B7%D8%A8%D8%B3%D9%8A%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AAطبسيخاطرات/ |عنوان=امام (ره) خواستند که ما صحبت کنیم… | ناشر =پایگاه خبری جامعه آنلاین |تاریخ =۱۳۹۲-۰۹-۲۲ |تاریخ بازبینی= }}</ref> ''رئیس [[زندان قزل‌قلعه]]، سروان آشتیانی بود اما مدیر اجرایی و اداره کننده آن، استوار ساقی بود. عجیب بود، ایشان با هر زندانی‌ای که زیردست بازجو، اعتراف می‌کرد، خیلی خشن بود و برعکس به کسی که مقاومت می‌کرد و حرفی نمی‌زد، احترام میگذاشتمی‌گذاشت. آقای ساقی تا من را دید گفت، شما دوباره آمدی؟ گفتم حالا یک سلول خوبی به ما بده! گفت باشد و همین کار را هم کرد.''
* [[اکبر هاشمی رفسنجانی]]: ''در یک سلول انفرادی زندان قزل قلعه بودم ... آنجا را چند نفر استوار اداره می‌کردند و مدیریت و نگهبانی دست اینها بود. رئیس آنها ساقی بود و سه، چهار نفر دیگر هم بودند. آدم‌های نجیب و خوبی بودند.''<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.boursenews.ir/fa/pages/?cid=74255 |عنوان=آیت الله هاشمی رفسنجانی: الان مرتباً دروغ می‌گویند و وعده و آمار دروغ می‌دهند | ناشر =بورس نیوز |تاریخ =۳۱ مرداد ۱۳۹۱ |تاریخ بازبینی= }}</ref>
* [[محمد هاشمی رفسنجانی]]: ''من هم به منزل[[الله‌یار صالح|اللهیار]] که در خیابان ۱۷ آذر، روبروی دانشگاه تهران بود، رفتم تا بلکه بواسطه این نامه، اطلاعاتی کسب کنم. آن روز استوار ساقی هم با لباس شخصی (کت و شلوار) آنجا بود. ساقی خودش از علاقمندان و اعضای [[جبهه ملی ایران|جبهه‌یجبههٔ ملی]] بود. وقتی مرا آنجا دید جا خورد. فکر نمی‌کرد من با جبهه ملی رفت و آمدی داشته باشم. پیش از این در دستگیری دوم مرا دیده بود و می‌دانست که از تیپ مذهبیون هستم. همانجاهمان‌جا اللهیار صالح سفارش کرد. ساقی هم اطلاعاتی داد''.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.ibna.ir/vdciqvazzt1a3q2.cbct.html |عنوان=روایت رییسرئیس اسبق «صدا و سیما» از شایعه اعدام برادرش/ مروری بر کتاب محمد هاشمی | ناشر = خبرگزاری کتاب |تاریخ =11 ارديبهشتاردیبهشت 1393 |تاریخ بازبینی= }}</ref>
* همنشین بهار:<ref name="همنشین بهار" /> ''ساقی زندانیان مقاوم را دوست داشت و در مقابل، با زندانیان دون همت و سازشکار، خشن بود. گاه برای تحقیر زندانیانی که زیر شکنجه بلبل زبانی می‌کردند و دوستانشان را لو می‌دادند، با لهجه شیرین ترکی‌اش می‌گفت: «آخه تو که کونش نداشتی چرا چریک شدی؟» یا (چرا کمونیست شدی؟)''
* [[حسین شاه‌حسینی]]:<ref>{{یادکرد وب |نویسنده =عليعلی ابوالحسنيابوالحسنی |نشانی=http://www.iichs.org/PDF_files/O_AzAyariTaLompa.pdf |عنوان=از عیاری تا لمپنیسم: مصاحبه با آقايآقای حسينحسین شاه حسينيحسینی راجع به....به… | ناشر = |تاریخ = |تاریخ بازبینی= }}</ref> ''مسئول زندان قزل‌قلعه از آن تیپ افرادی بود که در حرفة زندانبانی احساس مروت و انسان‌دوستی داشت. ضمن انجام وظیفه با زندانیان مهربان بود، به درد دل آنها گوش می‌کرد و به قدر توان و قدرت خود به آنها نیکی می‌کرد. یک‌بار به علت خرابی حمام زندان و نیازی که به شستن بدنم داشتم، ساقی بدون کسب مجوز از رؤسای مربوطش مرا با مسئولیت خودش از زندان مرخص کرد تا در شهر استحمام کنم و برگردم. نظیر همین کمکها را به دیگر زندانیان نیز می‌کرد.''
* عبدالعلی بازرگان:<ref>{{یادکرد وب |نویسنده =عبدالعلی بازرگان |نشانی=http://www.irangreenwave.com/glance/030411/87 |عنوان=دو طاغوت در ترازويترازوی تاريختاریخ | ناشر =موج سبز ایران |تاریخ = |تاریخ بازبینی=۱۹ خرداد ۱۳۹۳ }}</ref> ''[[مهدی بازرگان|مهندس مهديمهدی بازرگان]] همراه سايرمبارزانسایرمبارزان در زندان "«قزل قلعه"» اسيراسیر بود، مادرشان به رحمت حق پيوستپیوست. راقم ايناین سطور اول وقت صبح روز بعد حامل ايناین خبر به زندان بودم. با ايناین كهکه روز و ساعت ملاقات نبود، استوار ساقيساقی همه كاره ِکارهِ با ابهت و بسياربسیار جديجدی زندان، با محبت و مدارا مرا پذيرفتپذیرفت و ملاقات خصوصيخصوصی يكیک ساعتهساعته‌ای اي زيرزیر درختان بيدبید در محوطه بيرونيبیرونی زندان به ما داد و حتيحتی خودش پيشپیش آمد و تسليتيتسلیتی صادقانه و متواضعانه هم به پدرگفت و با ناباوري،ناباوری، كهکه نمي دانمنمی‌دانم به يادیاد مادر خودش افتاده بود يایا مرگ مادريمادری دور از فرزند او را متاثرمتأثر كردهکرده بود، در حال تنها گذاشتن ما، با دستمال اشك هايشاشک‌هایش راپاكراپاک كردکرد!''
 
== منابع ==